یه دوماهی هستش اینجا می یام و گاهی شده می نویسم از دغدغه ها، مشکلات و شادی ها. بیشتر چیزایی که نوشتم حس و حال همون روز خاص بوده. مطالبی که می نویسید متفاوته، از نوشته هاتون میشه تا حدی به شخصیتتون پی برد اینکه کجای زندگی گیر کردین و الان کجایین و چیکار میکنین. متنی میخوندم چند وقت پیش یه شخصیتی بود حال و بیخیال شده بود بدجور تو گذشته ای زندگی میکرد که دیگه نیست، وجود نداره، نمیدونم چرا خودش و محدود تو اون دوره کرده بود و بیرون نمیومد. همچین ادمایی رو میبینم دوست دارم کمک کنم اما نمیشه گاهی! میدونی چرا؟! دنیا پر این ادماست نه اینکه حس انسانیت و گذاشته باشم کنار نه ولی گاهی میایی کمک کنی میبینی نمیشه گاهی هم میشه اما اینکه فکر کنم نشه سخت تر برای همینه خیلی وقته کاری به کار آدما ندارم! خیلی هاتون شاید متنی که الان مینویسم و بخونید بعضیاتون این متن و ممکنه مثل همه نوشته هایی ببینید که فقط خوندید و از کنارش رد شدید اصلا مهم نباشه چون انقدر فکرای مختلفی هست تو زندگیتون که یادتون میره یه روزی اومدید نوشته یه خانوم الف و خوندید و از کنارش رد شدید ولی بعضیاتون یادتون نمیره شاید وقتی تو خیابون تو یه هوای سرد قدم میزنید یاد یه نوشته میفتید که یه خانوم ایکسی شاید از سر بیکاری نوشته!
یه سالی میشد هدف خاصی نداشتم از زندگی شاید کل هدفم این بود بخوابم و بیدار شم اینجوری روزا رو میگذروندم... تکراری و شبیه به هم خیلی هم سعی کردم تحولی ایجاد بشه اما نشد. تا اینکه یه روزی یه آگهی استخدامی و دیدم. آهن آنلاین! اون روز خواستم بیام مصاحبه با سه ساعت تاخیر رسیدم! مطمئن بودم حتی باهام مصاحبه نمیکنن اما وقتی برای بار دوم زنگ زدم بعد دوبار بدقولی خیلی محترمانه جوابمو دادن. اولین بار بود همچین برخوردی و شاهد بودم عجیب بود ولی جالبه! آدم کنجکاوی هستم وقتی وارد مجموعه شدم خیلی حس خوبی بود کلی کارمند با لباسای رنگی شاد سرحال. اون موقعه گفتم اینجا همونجاست باید تو این جو باشم. مصاحبه جالبی داشتم فرق داشت با خیلی جاها که میری و حس جاه طلبی طرف و گرفته فکر میکنه کیه و چه خبر! من استخدام شدم. مجموعه تو کار خرید و فروش آهن آلات بود، گروه های مختلفی که محصولات مختلف میفروختن و هر گروهی مدیر خودش و داشت. میلگرد، تیرآهن و پروفیل و از اینجور محصولات. شعارشون با حرفه ای ها خرید کنید بود و ادعاشون میشد قیمت میلگرد و قیمت تیرآهن که محصولات مهم فولادی بودن و بدون درنگ و لحظه ای در اختیارتون میزارن تو دید اول برام یه شعاد بود مثل شعار خیلی شرکتا که خونده بودم و از کنارشون رد شده بودم. روزا اینجا سپری میشد و من خصلت و خصوصیات تک تک افراد و دیدم دوستای خوبی شدن برام هر چند با دیدای مختلفی که هر کدوم داشتن اما بودن کنارشون لذت بخش هستش خیلی چیزا دارم یاد میگیرم تو مجموعه ای که مدیرش مثل دوست میمونه برای بچه ها... من تو گروه سایت آهن آنلاینم دوستای خوب و گلی دارم تو تیممون که شده بخشی از زندگیم روزای زیادی و باهاشو ن گذروندم. خیلی صبحا اینجا دور هم با خنده و شوخی ها صبحونه میخوریم. خیلی دوست دارم بدونم جایی که کار میکنی مثل آهن آنلاینه؟! صمیمیتی که هست اینجا یعنی تو همه مجموعه ها و شرکت ها هستش ؟ اینکه راضی هستی از کارت؟ دوست دارم وقتی خوندی ج بدی شاید تجربیاتت کمک کنه به خیلی ها که سردرگم شدن تو کاراشون. منتظرتم.
راستی این عکس دوستای منه یه جمع شاد و صمیمی. با خودم گفتم شاید دوست داشته باشید بدونید از کیا حرف میزنم!