تصور کنید از شما دعوت شده تا در یک مسابقه شرکت کنید. مسابقه در یکی از ساختمان های مرکزی شهر برگزار می شود. وارد ساختمان می شوید. 600 شرکت کننده از شهر های مختلف آماده ی شروع مسابقه هستند. شما 599 رقیب دارید. مسئول مسابقه شروع به توضیح دادن در باره ی نحوه ی بازی می کند: قاعده ی بازی این است تنها 6 نفر اولی که بتوانند زودتر از ساختمان خارج شوند، برنده خواهند بود و جایزه ی نفیسی کسب خواهند کرد. چگونگی بیرون آمدن از ساختمان اهمیتی ندارد. می توانید از در یا پنجره یا دودکش خارج شوید. تنها 6 نفر از 600 نفر برنده اند. یعنی 594 نفر باقی، بازنده و محکوم به شکست هستند. تجسم کنید در آن ساختمان هستید چه احساسی دارید؟ آیا نگرانی بر روحتان غلبه نمی کند؟ آیا می توان برچسب رقابت سالم را بر این رقابت زد؟ شیوه ی این بازی و قوانیش برایتان آشنا نیست؟ این مسابقه با مقیاسی بسیار بزرگتر، در کشور ما کنکور نام دارد. که از سال 1348 تا کنون هرسال بی هیچ تغییری برگزار شده است.
اما آمار ها نشان می دهد این غول بزرگ آرام آرام رو به زوال است. در 6 سال گذشته تعداد شرکت کنندگان این مسابقه کمتر و کمتر شده است.
اکنون این سوال پیش میآید که آیا شیوه جذب دانشجویان دوره کارشناسی در سایر کشور ها هم همین گونه است؟ آیا شبح مخوف این آزمون بر جوانان سایر کشور ها نیز سایه انداخته؟ برای پاسخ به این سوال به مطالعات تطبیقی نیاز پیدا می کنم. در ادامه به عنوان نمونه شیوه ی برگزاری آزمون های ورودی در کشور های فنلاند، ژاپن و اسپانیا را بررسی می کنیم.
فنلاند: شعار سیستم آموزشی فنلاند یادگیری برای یادگیری است. در این کشور مراکز آموزش عالی در پذیرش دانشجو کاملا مستقل عمل می کنند. و ملاک های پذیرش در هر رشته را اعلام می کنند. یکی از این ملاک ها گواهینامه آزمون نهایی است که در پایان دوره دوم متوسطه به طور سراسری برگزار میشود. نمرات این آزمون تنها یکی از ملاک های پذیرش دانشجو است. معیار های دیگر با توجه به الزامات مورد نیاز برای تحصیل در آن رشته تعیین می شود. از جمله تواناییهای تفکر منطقی، توانایی تحلیلی، توانایی هنری، توانایی بدنی، هوش، انگیزش و... نسبت تعداد متقاضی به ظرفیت پذیرش در دانشگاهها متفاوت است. در برخی رشتهها همچون زبان انگلیسی این نسبت 1 به 500 و در هنر 1 به 100 است. اما در مجموع نسبت پذیرفته شدگان به داوطلبان،1 به 3 می باشد.
ژاپن: در ژاپن آزمون سراسری برای سنجش سطح علمی دانش آموزان برگزار می شود. اما دانشگاه ها برای میزان تاثیر نتیجه ی این آزمون در قبولی فرد قدرت تصمیم گیری دارند. و پذیرش دانشجو وابسته به دولت نیست. شدیدترین رقابت در این کشور به دانشگاههای دولتی و معتبر مربوط است که در آنها تقریباً از هر 20 تا 30 متقاضی فقط یک نفر پذیرفته میشوند و با توجه به فراوانی و تنوع دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، الگوی یکسانی وجود ندارد.
اسپانیا:در کشور اسپانیا آزمون سراسری برگزار نمیشود. بلکه هر ایالت موظف است آزمونهای مرحله عمومی و اختصاصی را در محدوده خود برگزار کند. این آزمونها هر سال در دو نوبت برگزار میشوند که هر نوبت یک آزمون اصلی (مرحله عمومی) دارد و آزمون دیگری نیز (مرحله تخصصی) پیشبینی شده است تا داوطلبان بتوانند با شرکت در آن نمرات خود را بهتر کنند. EBAU نام آزمون ورودی دانشگاه های دولتی می باشد. این آزمون ها از نظر آن ها 2 منظوره هستند. یعنی هم دانش و مهارتهایی را که داوطلب در دوره دوم متوسطه کسب کرده و هم توانایی و صلاحیتهای علمی وی را برای تحصیل در رشته مورد نظر در دانشگاه را میسنجند.
با نگاهی کلی به شیوه ی برگزاری آزمون ورودی دانشگاه ها در این 3 کشور و کشور خودمان در می یابیم که دست یابی به رشته ها و دانشگاه های برتر و پرطرفدار به سختی و با تلاش بسیار امکان پذیر است. اما از جمله نکات مثبت در گزینش دانشجویان در کشور های مذکور این است که گزینش دانشجو فقط و فقط به نتیجه یک آزمون وابسته نیست. لازم است فرد برای پذیرش در دانشگاه های برتر دارای مهارت های نرم نیز باشد. و در واقع در کشور های مذکور مجموعه ای از عوامل باعث پذیرش یا عدم پذیرش فرد در یک رشته و دانشگاه می شود. می دانیم که هدف از مطالعات تطبیقی کپی کردن روش کشورهای دیگر نیست. بلکه لازم است با بومی سازی کردن بعضی از تجارب مثبت این کشور ها شرایط ورود به دانشگاه را برای کشور خودمان بهتر کنیم.
از سال 1401 یعنی امسال قرار است تغییراتی در شیوه برگزاری کنکور ایجاد شود. که در پست بعد به تفصیل در خصوص این موضوع و تاثیرات آن توضیح داده خواهد شد.
منابع:
https://www.infofinland.fi/fa/education/the-finnish-education-system
http://ensani.ir/fa
کتاب مسائل آموزش و پرورش ایران، احمد آقا زاده، سمت،1396