این روزها که اقتصاد در وضعیت جهانی حال و روز خوبی ندارد متاسفانه با تصمیم های اشتباه روی زندگی هم تاثیر منفی می گذاریم به عنوان یک انسان خواسته یا ناخواسته درگیر اشتباهاتی اقتصادی می شویم که در وحله اول به خود و خانواده ضرر خواهیم زد و در آخر هم به اجتماع ، حالا داستان از کجا آغاز میشه
تورم بیشتر از آنکه یک مشکل اقتصادی باشد در واقع یک رفتار اجتماعی است که از 2 بازو قوی در اجتماع برخوردار هست. اولی ترس دومی طمع ، به همین دلیل هر وقت در جامعه تورم اتفاق می افتد به وضوح می توان این 2 رفتار را در بین مردم دید.
مردم در برخورد با تورم در سه دسته کلی قرار می گیرند
دسته اول سرمایه داران بزرگ و متوسط
دسته دوم سرمایه داران خرد
دسته سوم بی سرمایه گان یا کم سرمایه گان
عده ای در اقتصاد تورم را به بخش اول نسبت می دهند زیرا با طمع بخش اول ترس در بخش دوم حاکم می شود و بخش سوم بیشترین اسیب را از تورم می بیند. تورم حکایت غرق شدن کشتی است که ابتدا پایین و در انتها بالای به زیر آب می رود اما در کلیت داستان کشتی غرق خواهد شد.
یکی از علل بروز تورم کسری بودجه دولت هاست به این معنا که دولت های به جای کوچک شدن مدام در حال بزرگ شدن هستند و دولت هر چه بزرگتر باشد کیفیت پایین تر و هزینه ها بالاتر می رود. بزرگ شدن دولت یعنی پرداخت حقوق و هزینه های نگه داری و پشتیبانی و هزاران خرج برای مجموعه های اداری و غیر اداری
حالا عده ای می پرسند که اگر دولت استخدام نکند پس اولا تکلیف اشتغال و دوما تکلیف خدمات چه می شود . باید گفت که دولت ها وظیفه دارند به سمت ایجاد اشتغال مولد حرکت کنند ، ایجاد شغل از طریق استخدام عملا بدترین حالت ایجاد شغل است زیرا بخش زیادی از درآمد جامعه صرف چیزی می شود که تولیدی ندارد و به دلیل حجیم شدن خدماتش هم کیفیتی ندارد حالا چرا؟
وقتی یک دولت با چند کار مند ساده قرار باشد خدمات خاصی را ارایه کند براساس تعداد کم نیرو سعی می کند از بروکراسی جلوگیری کند تا جلوی کند شدن روند خدمات را بگیرد اما در دولت های بزرگ چون تعداد نیرو زیاد است هم دولت ترقیب به سخت کردن مراحل می شود هم به دنبال ایجاد کار برای نیروی استخدام شده است.
حالا سوال دستمزد این نیروی اضافه از کجا تامین می شود؟ کشورهای پیشرفته برای تامین هزینه های دولت از روش های زیادی استفاده می کنند ، آنها سعی می کنند تا با کنترل دولت و هرس مداوم جلوی بزرگ شدن دولت و افزایش هزینه ها را بگیرند به همین دلیل سعی می کنند تا با کاهش بروکراسی به کارهای عمومی سرعت ببخشند و برای تولیدکنندگان یا فعالان اقتصادی مشوق های زیادی را برای افزایش سرمایه در گردش و افزایش نیروهای استخدامی فراهم کنند و از این مقوله با دریافت مالیات و هزینه های خدماتی که دولت انجام می دهد درامد زایی کنند. در این بین سعی می کنند تا از نیروی خود نیز با دریافت مالیات در شرایط خاص هم حمایت کنند هم کنترل مثل تعیین سقف مالیاتی یا خوداظهاری های مالیاتی یا تعیین سالهای مالیاتی و....
حالا بیایم و داستان را در دولت های حجیم بررسی کنیم. دولت با جذب و استخدام نیروی موجود در جامعه باعث کاهش تعداد نیروهای مفید جامعه برای تولید کنندگان و خدمات می شود ، نیرویی که با جذب در شرکت های تولید و خدماتی می تواند برای دولت در آمد داشته باشد تبدیل به نیرویی می شود که هزینه آور برای مجموعه دولتی می شود. دولت هم مجبور است برای تامین درامد مورد نیاز دست به روش های خطرناکی مثل افزایش مالیات و تاخیر پرداختی کم کردن دستمزد و از همه بد تر تورم بزند.
تورم چیست؟
تورم یعنی متورم شدن یعنی چیزی در حال بزرگ شدن ، خب این در اقتصاد به چه معناست؟ در اقتصاد وقتی نقدینگی افزایش داشته باشد دولت ها برای کنترل نقدینگی دست به ایجاد تورم کاذب برای حذف نقدینگی می زنند ، در این روش دولت ها با توزیع قطره چکانی یا با احتکار یا کاهش تولید زیر مجموعه های خود بار روانی زمینه ساز تورم را ایجاد می کنند. همیشه در تورم کسی سود می کنند که منبع است ، منبع به چه معناست : به کسی یا مجموعه ای که بخش اعظم از چیزی را در اختیار دارد و با این کار می تواند قیمت آن را در جامعه تعیین کند ، در کشور های با دولت حجیم و شرکت های بزرگ تولیدی دولتی یا خصولتی همیشه دولت مالک اکثریت است.
این مالکیت یعنی قدرت تعیین قیمت و پایه تورم. وقتی دولت در اقتصاد به جای خدمات تولید کننده باشد پس به ضرر خود هیچ گاه کار نخواهد کرد و کلیت داستان را به سمت سود خود می برد. خصوصی شدن و کوچک شدن دولت اولین بخش از کاهش تورم است. هر گاه دولت ها اولین کسانی باشند که از تورم ضرر کنند مطمئن باشید بیشتر از همه جلوی تورم را خواهند گرفت.
تورم کنترل نشده علاوه بر آسیب های اجتماعی قادر است تا زیر بنای صداقت اجتماعی را هدف قرار دهد ، نیروی دولتی که با پرداخت حداقلی قادر به حیات نیست مجبور است یا در زیر چرخ تورم له شود یا با رفتار غیر اخلاقی دست به اختلاس و سواستفاده و ... بزند و این شروع داستان خطرناکی است که تورم افسار گسیخته حداقل اتفاق بد آن است.
ما با تورم های دولتی چه کنیم؟
هوشیاری همیشه به داد انسان خواهد رسید ، تورم برای شروع همیشه با شایعه گرانی همراه است . هر گاه احساس کردید که شایعات گرانی در جامعه در حال افزایش است مطمئن باشید تورم متولد شده است.
اگر هوشیار باشید باید بدانید ابزار تورم سرمایه نقدی شماست. سرمایه نقدی آسیب پذیر ترین بخش تورم است. زیرا یکی از روش های دولت ها در ایجاد تورم چاپ پول بدون پشتوانه است. دولت ها هرگاه برای پرداخت هزینه ها به مشکل بر می خورند سریعا دست به چاپ پول می زنند و با این کار موقتا جلوی مشکل خود را می گیرند اما این درمان موقت ارزش پول ملی را بر باد می دهد.
پس در زمانی که اخبار شایعه گرانی گرم می شود سرمایه نقدی خود را به سرمایه غیر نقدی مثل طلا تبدیل کنید. چون طلا از آنجا که منبع محدودی در تولید دارد همیشه گرانبهاست و کمتر سقوط می کند و نوسان قیمتش محدود است. سرمایه های کلان را می توان در بازارهای مستعد مثل مسکن ، بورس ، ارز دیجتال در جریان انداخت اما نباید سرمایه را راکد گذاشت مثلا بازارهای ارز دیجیتال اکثرا فضایی کلاهبردای و غیر قابل اعتماد دارد به همین دلیل فقط بازار هایی مثل تتر قابل اعتماد است و سایر بازار ها فضای مناسبی برای فریز سرمایه نیستند شاید شت کوین های درآمد های زیادی داشته باشند اما در دراز مدت گاهی غیب شده یا نابود می شوند و ریسک بالایی دارند اما تتر چون با دلار هم تراز است به همین دلیل نوسان کمتری دارد و بازار مطمئن تری در ارزهای دیجیتال است.
روش دیگر سرمایه گذاری خرید ارواق بهادار یا خرید اعتباری طلا و ارز از بانک هاست. بانک ها اکثرا زیر نظر دولت هستند به همین دلیل خرید های شما از بانک ها در دست دولت نیز می باشد و برای بحث های مالیاتی باید حواستان جمع باشد.
چه کسانی از تورم ضرر می کنند؟
تورم به همه آسیب می زند حتی به دولت ها ، تورم حکم آتش را دارد که اگر کنترل نشود به جای گرما همه چیز را می سوزاند. تورم کنترل شده در جامعه برای جلوگیری از رکود همیشه بکار می رود و یک روش استاندارد برای تحریک و تهیج سرمایه گذاری است و دولت ها با ایجاد نوسان های کنترل شده می توانند از این ابزار برای کمک به رشد اقتصادی جامعه کمک بگیرند. اما تورم بی برنامه و کنترل نشده به همه اسیب می زند این آسیب شامل افراد زیادی می شود که به شرح آنها خواهیم پرداخت. بخش اول آسیب جامعه از تورم شامل کسانی می شود که درآمدشان براساس پول ملی و بصورت حقوق ثابت است. زیرا در تورم همیشه پول ملی آسیب می بیند و کسانی که درآمدشان براساس پول ملی است همیشه در آسیب پذیر ترین حالت ممکن هستند ، دسته دوم کسانی هستند که در تور الک می افتند ،
تور الک چیست؟
دولت هایی که خام فروشی دارند ، بخش از درامدشان از ارز حاصل از خام فروشی منابع است. این خام فروشی برای کشور درآمد دارد مثلا ونزوئلا نفت را می فروشد تا درآمد داشته باشد. حالا این چه ارتباطی با الک دارد؟ شما در نظر بگیرید یک بشکه نفت درآمدی در حدود 70 دلار دارد به پول ونزوئلا این بشکه نفت هنگام تبدیل از دلار به پول ملی تبدیل به عددی مثلا برابر 50000 می شود. حالا دولت برای اینکه این مبلغ را هنگام تبدیل افزایش دهد 2 راه دارد یا منتظر گران شدن نفت شود یا ارزش پول ملی را کاهش دهد. این شروع تولد تورم خطرناک در جامعه است.
دولت با کاهش چند درصدی ارزش پول ملی خود این رقم 70 دلار را به 2500000 تبدیل می کند با این کار مبلغ بیشتری برای دولت درامد زایی می شود ، حالا دولت درامد کاذب را با درآمد واقعی اشتباه می گیرد یا طمع می کند هر بار که درآمدش کم می شود پول را بی ارزش تر می کند یا از روش دیگری برای کسب درآمد استفاده می کند روش دیگر روش الک است ، در این روش با ایجاد بی ارزشی موقت برای پول ملی به همه القا می شود که قرار است گرانی شود پس همه به دنبال خرید دلار می روند و با ایجاد تقاضای زیاد قیمت دلار شروع به افزایش می کند و پول ملی بی ارزش می شود ، از اینجای داستان ترسناک تر می شود ، بیشترین دلار در دست کیست بله دولتی که نفت فروخته و الان دلار نفتی دارد . دولت دلار را در بازار با قیمت بالا می فروشد وقتی درامد لازم به دست رسید دولت بخش دوم الک را شروع می کند، بخش دوم چیست تزریق بیشتر از تقاضای دلار یا کاهش مصنوعی قیمت دلار و افزایش ارزش پول ملی این کار چه فایده ای دارد، جماعت زرنگی که فکر می کردند دلار در حال گران شدن است و دست به خرید زده اند شروع به فروش دلار می کنند تا بیشتر ضرر نکنند ، حالا نوبت دولت است تا با خرید مجدد دلارهای پخش شده در بازار و کسب درآمد از این روش شما را الک کند. در این روش دولتی درامدی دارد که برای ان کاری نکرده فقط با سرگرم کردن ادم های عجول و ترسو و حساب روی حس طمع برای خودش درامد زایید کرده است. شما این وسط بخشی از درامد خود را از دست داده اید بدون انکه متوجه بشوید که این درامد را کجا خرچ کرده اید.
برای جمع بندی کلی مطلب ذکر این نکته لازم است که دولت باید کوچک شود و از یک دولت بنگاه دار به یک دولت خدماتی تبدیل شود ، تولید وظیفه دولت نیست و نباید دولت متولی تولید باشد بلکه باید ناظر و مشوق بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در تولید باشد. شما هم به عنوان یک انسان در این جامعه سعی کنید منبع درآمدی دیگران از تورم نباشید ، تورم هیچگاه یک مرتبه و یک هو رخ نداده همیشه با اخبار و شایعه متولد می شود و با استقال من و شما بزرگ می شود. سرخ پوست ها یک داستان جالب دارند.
داستان اثر سرخپوستی
می گویند که سرخ پوستان پیش رییس قبلیه رفتن و گفتن برای زمستان هیزم جمع کنیم؟ رییس زنگ زد به رادیو برای هواشناسی پرسید که امسال زمستان سردی داریم یا نه گفتند هواشناسی می گوید زمستان سردی نداریم. پس نیازی به جمع کردن هیزم نیست.
بعد از یک مدت مجدد همین داستان دوباره تکرار شد و دوباره رییس زنگ زد باز هم گفتن خبری نیست.
مجدد جماعت شکاک پیش رییس قبلیه رفتن مجدد زنگ و مجدد همین صحبت
رییس گفت حالا محض احتیاط شروع کنید به جمع کردن شاید زمستان سر شد. این دفعه زنگ زدن باز همان جواب رو شنیدن اما باز هم گفت بزار هیزم جمع کنید .
بعد یه مدت تکرار این داستان گوینده رادیو هم به شک افتاد گفت شاید امسال زمستان سختی داشتنه باشیم وقتی ریسس سرخ پوست ها پرسد چرا گفت نمی دانم سرخ پوست ها خیلی دارن هیزم جمع می کنند حتما خبری هست که اینقدر هیزم جمع می کنند شاید می دانند زمستان سختی در راه است.
دوستان عزیز با تورم همراه نشوید برای کنترل تورم کافی است که به واحد پول کشور خود نقدینگی نداشته باشید فقط به قدر نیاز و امورات روزانه پول نقدینگی داشته باشید. گردش سرمایه در جامعه به جلوگیری از تورم کمک می کند زیرا سرمایه در گردش باعث ایجاد اشتغال می شود.
القصه سعی کنید درگیر اخبار نشوید خیلی از اخبار نشنیدن برای شما بیشتر سود دارد تا شنیدن.