مولانا میگوید:
عالمی را یک سخن ویران کند
روبهان مرده را شیران کند
جانها در اصل خود عیسی دمند
یک زمان زخمند و گاهی مرهمند
گر حجاب از جانها برخواستی
گفت هر جانی مسیح آساستی
گر سخن خواهی که گویی چون شکر
صبر کن از حرص و این حلوا مخور
صبر باشد مشتهای زیرکان
هست حلوا آرزوی کودکان
هرکه صبر آورد گردون بر رود
هر که حلوا خورد واپستر رود
برداشت من از سخن مولانا این است:
یک جمله میتواند یک دنیا را به هم ریزد و جملهای دیگر میتواند کوه را جابجا کند و انسانی ضعیف را به انسانی قدرتمند تبدیل کند.
کلام ما میتواند زخم زبان باشد و یا مرهم و خاصیت مسیحگونه و معجزهگر داشته باشد.
مراقب حرفها و گوهر وجود خود باشیم.
شما چقدر به عمق شعر مولانا اعتقاد دارید؟؟؟