اگر میخواهید پادکست درست کنید اما دودلید و نمیدانید چه باید بکنید شاید این متن در رادیو سرو کمی کمکتان کند؛ پس همراه من هومان نمکی زاده باشید. هدف من از نوشتن این متن این است که چیزهایی که بهنظرم در شروع کار مهم است را کمی برجسته کنم و کمکتان کنم ذهنتان درگیر چیزهای غیرمهم و گمراهکننده نشود. معلوم نیست که میکروفون نداشتن تا حالا چند نفر را از پادکست ساختن منصرف کرده و ما را از شنیدن چند پادکست خوب محروم کرده. این متن برای تغییر این فضا آمده است.
محتوا پادشاه است.
9
دنیای پادکست فارسی هنوز تقریباً بکر و دست نخورده است. تعداد پادکست های فارسی و شنوندگانشان اینقدر کم است که می شود با تقریب خوبی گفت پادکست فارسی هنوز کاملاً متولدنشده. واقعیت این است که پادکست گوش کردن هنوز آن قدری که باید راحت نیست و مشترک شدن پادکست احتیاج به یکی دو کلیک و عملیات اضافه دارد. اما من فکر میکنم این دوران زود یا دیر تمام میشود، مدیوم پادکست فراگیر میشود و رقابت برای جذب شنونده بالا خواهدگرفت. اما تا وقتی که شرایط این طوری است تنها چیزی که شما برای شروع لازم دارید محتوای خوب است. درباره این بعداً بیشتر حرف میزنیم. اول کمی مقدمه پردازی کنیم.
پرسش:جذابیت پادکست در چیست؟
پادکست از تلویزیون بهتر است.
آدمها بیشتر و بیشتر به سمت این میروند که مولتی تسک کنند. یعنی همزمان مشغول چند کار باشند. همزمان با سریال دیدن توییت کنند و فوتبال که میبینند روی موبایل هم بازی کنند. این را بگذارید کنار کارهایی که به صورت سنتی با هم انجام میشدند مثل رانندگی کردن و رادیو گوش دادن یا اشپزی کردن و رادیو گوش دادن. پادکست خوراک مولتی تسکینگ است. به طور خاص از تلویزیون و کلاً محتوای تصویری برای این کار مناسبتر است. البته هیچ بعید نیست محتواهای تصویری در آیندهی نزدیک به شکلی تولید شوند که مناسب مولتی تسکینگ باشند.
پادکست از رادیو بهتر است.
کیفیت محتوای پادکست از رادیو بالاتر است چون دست پادکستساز بازتر است. البته استثناء حتماً هست و شاید زیاد هم باشد اما عموماً محدودیتهایی که در رادیو هست در پادکست نیست. از کنترل محتوا تا محدودیتهای زمانیای که برنامههای رادیو را مجبور میکند زمان دقیق و مشخصی داشته باشند. در رادیو اگر شما ۲۳ دقیقه و۳۰ ثانیه وقت داری برنامهات باید دقیقاً همانقدر بشود. در پادکست شما برنامهات را همان قدری درست میکنی که لازم است؛ نه احتیاج هست به زور کوتاهش کنی نه مجبور میشوی در محتوای آماده شده آب ببندی.
پادکست از متن بهتر است.
بر خلاف خواندن متن، چه روی گوشی موبایل و دسکتاپ و چه روی کاغذ، برای شنیدن پادکست مقدمات مکانی و زمانی لازم نیست. لازم نیست نشسته باشی و تمرکز کنی. لازم نیست به جای خاصی نگاه کنی یا حتی ساکن باشی؛ در حرکت هم میشود محتوا تحویل گرفت. اما مزیت اصلی پادکست اینها نیست. برگ برندهی اصلی محتوای صوتی، مخصوصاً وقتی با هدفون و گوشی شنیده میشود این است که دریافت محتوا را تبدیل به یک تجربهی نزدیک (Intimate) میکند. دربارهی این مزیت خیلی میشود حرف زد. مثلاً به این فکر کنیم که به جز گویندگان پادکست چند نفر هستند که توی گوش شما حرف میزنند؟ من فعلاً به همین بسنده میکنم.
یک بار خلاصه بگو چی گفتی.
اگر حرفی برای گفتن دارید الان بهترین وقت است. پادکست درست کردن هیچ وقت به این راحتی نبوده. تا بازار پادکستهای فارسی پر از محصولات متنوع اسمهای بزرگ نشده بجنبید. چند برنامه اول رادیو سرو با موبایل ضبط شد. با تنظیم های غیر حرفهای و ناهمگونی لحن و پرشهای زیاد که الان دوباره شنیدنش مایهی خجالت و افتخار هردو بطور همزمان است. اما چون محتوا تازه بود پسندیده شد و کار رفته رفته حرفهای تر شد.
اگر میخواهید پادکست درست کنید نه به میکروفون فکر کنید نه به استودیو نه به سایت نه به وبلاگ و نه به اکانت توییتر و اینستاگرام. هر وقت سه چهار اپیزود آبرومند درست کردید و به خودتان ثابت کردید که این کاریست که دوستش دارید و میخواهید ادامه بدهید ؛ شروع کنید به این چیزها فکر کردن. آن هم یکی یکی. تا آن موقع فقط و فقط به محتوا فکر کنید.
محتوای خوب چیست؟
من و شما هیچ وقت در کیفیت تولید به پای رادیوی صدای جمهوری اسلامی و شبکه های حرفه ای با آن همه بودجه نخواهیم رسید(حداقل الان). ولی واقعیت این است که باید با اینها رقابت کنیم. نه فقط با اینها بلکه با هزاران پادکست درجه یک در شنوتو و ساندکلاد و حتی با گیم او ترونز و هوس او کاردز. فراموش نکنیم اینکه تعداد قابل توجهی از مردم در خانه پادکست گوش میکنند یعنی اینکه ما باید قانعشان کنیم به جای فیلم و سریالی که حرفه ای شده و میلیون ها دلار خرج ساخت و تبلیغش شده؛ چیزی را گوشکند که ما در خانه مان یا استودیو درست کردهایم. رقابت سختی است ولی تجربه نشان داده که اگر محتوای تازه و با کیفیت ارائهکنیم در این رقابت ازپیشباخته نیستیم.
نمونش پادکست هایی همچون کافه میم و آمپاژ.
مهمترین ویژگی محتوای خوب این است که شما نسبت بهش شوق داشته باشید. اگر شما عاشق موضوع پادکستتان نباشید ممکن است وسط کار بی خیالش شوید. پادکست ساختن وقت زیادی میگیرد و بازده مالی چشمگیری هم نخواهد داشت؛ حداقل تا یک سال هیچ درآمدی از پادکست نخواهید داشت و برای بعد از آن هم هزار و یک اما و اگر هست. چک لیست پادکست سازی را در بند بعد توضیح می دهم. اینجا فقط دوست دارم روی این نکته تأکیدکنم که مهمترین ویژگی محتوای خوب این است که شمای پادکست ساز عاشقش باشید. عاشق پرسپولیسید؟ والیبال؟حقوق زنان؟ رپ فارسی؟ آشپزی؟ سفر؟ ماشین؟ فرهنگ اداری؟ داستان؟ زندگی سلبریتی ها؟ جنگهای نادرشاه؟ کنجکاویهای روزمره؟ ساینس فیکشن؟ بازی؟ درباره همان چیزی پادکست بسازید که کنجکاویاش را دارید و نه فقط چیزی که فکر می کنید خوب بلدید. نیروی محرکهی شما اگر کنجکاوی خودتان باشد لذتتان از ساخت بیشتر خواهد بود و احتمال ول کردنتان کمتر.
چک لیست پادکست سازی:
به نظر من قبل از اینکه کار به میکروفون و نرم افزار ادیت و این چیزها برسد باید این سه چیز را صادقانه چک کنید:
وقتش را دارم؟
پادکست سازی وقتگیر است. مخصوصا که کمک هم نداشته باشید. بهتر هم هست که کمک نداشته باشید؛ حداقل در اوایل کار. اگر زندگیتان طوری نیست که بتوانید هفته ای هفت ساعت وقت برای پادکست درست کردن کنار بگذارید به نظرم فکرش را نکنین. مقدار وقتی که لازم دارید البته قطعاًُ به شکل و مدت پادکست و برنامهی زمان بندی انتشار و چندین مؤلفهی دیگر بستگی دارد. ولی من به سختی میتوانم تصور کنم که با کمتر از شبی یک ساعت وقت گذاشتن بشود پادکست خوبی تولید کرد.
به موضوع پادکستم شوق و اشتیاق دارم؟
اکر موضوع پادکست را از روی اشتیاق مخاطب یا نظر سنجی توییتری یا پیشنهاد من انتخاب کنید احتمال شکست خوردن پروژه را بالا بردهاید. همانطور که بالاتر توضیح دادم شما برای ادامه لازم دارید که عاشق پادکستتان باشید و خیلی سخت است که آدم از روی معرفی دیگران عاشق چیزی بشود.
انتظار پول درآوردن از پادکست دارم؟
مهم است که وقتی میخواهید پادکست شروع کنید چشم داشت مالی نداشته باشید. ممکن است بعد از دو اپیزود پیشنهاد اسپانسرشیپ بگیرید،همانگونه که رادیوسرو گرفت،همچنینممکن است هرگز هم این پیشنهاد به شما نشود. ممکن است پیشنهادهای مالی جذاب دیگری بگیرید. ممکن هم هست نگیرید. اما شما نباید با این انتظار وارد پادکست سازی بشوید. اسپانسر داشتن لزوماً بهتر از نداشتنش نیست. واقعیت این است که پولی که تبلیغ کنندهها در حال حاضر برای اسپانسر شدن میدهند نمیتواند انگیزهی کافی برای ادامهی کار ایجاد کند. هنوز مانده تا ارزش واقعی تبلیغات در پادکست ها و پادکست مارکتینگ،در ایران معلوم شود. وقتی دارید به شروع کردن پادکست فکر میکنید بنا را بر این بگذارید که تا یک سال پولی از پادکست در نخواهد آمد و اگر خوب کار کنید و مخاطب جذب کنید میتوانید روی این حساب کنید که سال دوم پادکست درامد مختصری داشته باشد. تازه در آن زمان هم توصیهی من این خواهد بود که آن درآمد را صرف بالابردن کیفیت پادکستتان کنید.
حرف اول و آخر
شروع کنید. ایده را پیدا کنید. اگر میتوانید پادکستهای مشابه انگلیسی پیدا کنید و خوب مطالعهشان کنید. طرحتان را بنویسید و یک اپیزود تمرینی ضبط کنید. به یکی دو نفر بدهید بشنوندش و نظرشان را خوب گوش کنید. حواستان باشد شما قرار نیست چیزی درست کنید که مطلوب مخاطب باشد. شما هنوز مخاطب ندارید. فقط به این فکر کنید که چه چیزی راضیترتان میکند. فعلاً وقت فکر کردن به مخاطب نیست. مخاطب را شما به مرور میسازید. تا آن موقع مرکز جهان ،پادکستِ شما،خود شمایید
نگارنده:هومان نمکی زاده
#آموزش
#ساخت_اولین_پادکست