محسن رفیعی
محسن رفیعی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

تناقصی در ایران؛ کار و درس

به نام خدا

سلام دوستان به عنوان برنامه نویس که به قول ما ایرانیا پشت میز نشین هست برای حمایت از دوستان برنامه دیگه ای که دارم و همچنین تمام شاغلان هر شغل این مطلبو می نویسم.

چند وقت پیش بود که داشتم فکر می کردم چرا توی مغز بعضی از ما ایرانی ها جا افتاده که کار با درس دو چیز متفاوت هستند. مثلا به کسی که درس نمیخونه میگن برو سر کار درس به درد تو نمی خوره.

وعموما منظورشون از کار یا کارهای فنی هستش یا مغازه ای چیزی که نیاز به سواد مدرسه ای نداره.

در واقع توی ذهن بعضی ایرانی ها تعریف شده که کار و درس با هم دو چیز متفاوت حتی مخالف هم هستند.

کسی که درس نمیخونه بره کار کنه و کسی که درس میخونه بره پشت میز.

و طبیعتا هم فکر می کنند که کار پشت میز نشینی اینه که مثلا بشینی 4 تا برگه بخونی و امضاء کنی تا شب سر ماه هم حقوق زیادی بگیری و بری حالشو ببری؛ چرا؟ چون درس خوندی!!

و عقیده دارن زحمت رو کسایی می کشن که صبح تا شب در حال کار هایی مثل مکانیک خودرو، بنایی، فروشندگی هستن

بنده مخالف این عقیده ام...

به عنوان مثال از شغل خودم یعنی برنامه نویسی استفاده می کنم.

به عنوان یه کسی که کارش پشت میز نشینی هست بسیاری از سختی های این کار رو کشیدم و می دونم کار به اون سادگی ها که بقیه می گن نیست.

برنامه نویسی هم سختی های خودش رو داره یک عمل منطقی که نیاز به دانشی ریاضیاتی، منظقی و مسائل الگوریتم ها داره و برای یه پروژه ساده که کاربران با چند تا کلیک کرکش می کنن چقدر وقت می گیره.

زیر و رو کردن 1000 خط کد برنامه برای پیدا کردن یه باگ کار ساده ای نیست.

به خاطر مسائل اقتصادی کشور جیبمون گاهی وقت ها تار عنکبوت می بنده به خاطر حقوق های کم، امر و نهی کردن کارفرما تماما نمونه هایی از سختی های این شغله.درسته که برنامه نویس پشت میز می شینه و آجر بلند نمیکنه و یا بار نمی کشه اما کار می کنه و کارش سختی های خودشو داره.

همچنین برای افراد این کاره خطرات جسمی هم می تونه در بر داشته باشه مثل ضعف چشم، چاقی، کمر درد و ...

و باید عرض کنم خدمت شما که بنده یه سال و نیمه عینکی شدم.

من معتقدم تمامی مشاغل سختی های خودش رو داره و تمامی مشاغل محترم هستن و مهم برای کشور. نه کسانی که کار هایی مثل بنایی رو انجام میدن باید به برنامه نویس ها بگن پشت میز نشینی که زحمت نمی کشه پول مفت می گیره و نه متخصصان و مهندسان باید اون شغل ها رو به سخره بگیرن.

مردم کشور ما باید همه مشاغل رو حتی مشاغل خانگی رو جدی بگیرن و بدونن شغل فقط آجر چیندن نیست (با احترام به تمام بنا ها)

سختی های هر شغل فرمت و قالب خودش رو داره یکی یه جور سختی می کشه و یکی دیگه یه جور دیگه

پس بهتره تناقضی بین کار و درس قائل نشیم و بدونیم ما درس می خونیم که کار کنیم و کار می کنیم که خدمت کنیم و در نهایت به پیشرفت کشور منتهی بشه.

و بدونیم که اون چیز که مهمه داشتن تخصص هستش نه حفظ کردن کتاب ها و حتی یک نجار هم تخصص داره گرچه ممکنه کتابی نخونده باشه و عملی یاد گرفته باشه

در واقع ما درس می خونیم که تخصص رو به دست بیاریم.

پس تناقضی بین کار و درس قائل نشیم و به تمامی مشاغل احترام بذاریم.

در آخر میخوام بگم کسی از دست من ناراحت نشه و من به تمامی مشاغل احترام میذارم و همه شون خوب اند و آدم خودش رو می خوان...

ممنون از توجه تون...

درسکاربرنامه نویسیسختیچشم
An ordinary person who writes his thoughts here
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید