به نام خدا
دوستان اول از همه بگم این پست نه جامعه شناسیه و نه روان شناسی و نه فلسفی، بلکه یه پست با نظرات شخصیه خودمه بلکه اصولا این حساب ویرگول من یه حساب شخصیه که من اخیرا تغییر سیاست دادم :) و معمولا یه حرفای دلی رو تو پستام می نویسم.
از تیتر این مطلب تا حدودی مشخصه که حرف من کلا چیه!!
بذارید حرفم رو با یه سوال شروع کنم:
حقیقت و حرف منطقی توی هر مسئله ای تا چه حد براتون مهمه؟؟
عمده ی افراد به این سوال جواب "خیلی زیاد" میدن، اما پای عمل که میرسه اصولا نظر، توهمات، حرف های بی اساس خودشونو حرف منطقی میدونن و منابع موثق این افراد هم در موارد بسیاری پست های اینستاگرام و کامنت های اوناست.
اما یه حقیقت تلخ برای این افراد اینه که:
نکته اینکه پیشنیاز همه ی این ویژگی ها منطقی بودن فرد هست یه جا خوندم بحث کردن با آدم بی منطق مثل این میمونه که بخوای آب پارچ رو تمام و کمال تو لیوان جا کنی، اصولا آدم بی منطق کشش حرف های منطقی رو نداره و این حرفا واسش زیادی گنده اس و سر آخر کم میاره و سفسطه می کنه و یا به فحش پناه میبره و یا اینکه سعی می کنه بحث رو منحرف کنه و به حاشیه بکشونه.
اصولا همچین آدمایی ارزش وقت برای بحث رو ندارن و به نظر من اصلا آدم حسابشون نکنین. بالاخره آدم واسه عقلشه که اسمش آدمه.
در مورد ویژگی اول یک حرفی خوندم که دقیق نمی دونم کی گفته به شدت زیبا بود و اینکه:
شما زمانی تحصیل کرده اید که بتواند تقریبا هر حرفی را بشنوید بدون آنکه عصبانی شوید یا اعتماد به نفستان را از دست بدهید..!!
حالا هم من و هم شما توی دوره ای زندگی می کنیم که عقاید خیلی متفاوت اند و به خاطر این تفاوت و اثبات حقانیت عقیده شان ممکن است دست به هر کار بزنند، حتی تحریف تاریخ!!!
پس باید به خوب فکر کنیم و هر حرفی رو باور نکنیم، برای قبول حرف ها و عقیده ها دلیل منطقی و عقلانی بخوایم، ریفرنس (منبع) معتبر بخوایم نه گوگل و پیج اینستا و بدونیم که یه آدم حقیقت جو، اون چیزی رو که درست باشه رو می پذیره، چه واسش تلخ باشه چه شیرین، چه به نفعش باشه چه نه...
اما این رو همه می دونن که فقط یک حقیقت وجود داره تو هر مسئله ای، اما اینکه حقیقت چیه و کدوم عقیده واقعیته؟ قضاوت رو میذارم بر عهده خودتون...
ممنون از اینکه خوندین باتشکر....
اینستاگرام من