ویرگول
ورودثبت نام
محسن رفیعی
محسن رفیعی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

چرا مانند کانگرو یاد نگیریم؟(معایب یادگیری متفرقه)

به نام خدا

سلام دوستان. شاید عنوان مطلب رو دقیقا متوجه نشده باشید که منظور ما از این مطلب چی هست؟ پس دنبالم بیاین.

بذارین داستان زندگی خودمو بهتون بگم. وقتی که به تازگی شروع کرده بودم به یادگیری برنامه نویسی خیلی شوق داشتم دوست داشتم همه چی رو یاد بگیرم. به بخش زیادی از زمینه های برنامه نویسی هم علاقه مند بودم اندروید، وب، دسکتاپ و هر چی که بود حتی به بازی سازی و شبکه و امنیت اطلاعات هم علاقه مند شده بودم.

توی هر دوره چند هفته ای تصمیم می گرفتم هر کدوم رو کار کنم و یاد بگیرم اما هر بار بعد از چند وقت که شروع می کردم به یادگیری خسته می شدم و انگیزه ام رو از دست می دادم می رفتم سراغ یکی دیگه و مرتبا بین زبان ها و تکنولوژی های مختلف سوییچ می کردم و ناکام بر می گشتم و می رفتم یکی دیگه رو یاد بگیرم این پرش های کانگرو وار بین تکنولوژی های کامپیوتر باعث شد وقت زیادی از من حدودا 2 سال تلف بشه و من به هیچ جا نرسیدم و فقط تونستم با هر فناوری یه کار پیش پا افتاده ساده رو انجام بدم....که البته....


بعدا یادم رفت:)

یعنی دقیقا انگار این 2 سال رو زندگی نکردم

حقیقتا دوسال برای یه برنامه نویس وقت طلایی و زیادی هستش که تو این مدت میشه حداق یه زبان رو خیلی خوب یادگرفت و حتی بیشتر هم میشه یاد گرفت فقط یه شرط داره و اون شرط هم تمرکز روی یک موضوع خاص هستش.

در واقع انسان باید علائق خودش رو به درستی کشف کنه و باید درباره علاقه های کاذب نیست حرف زد که گاهی انسان ها بر اثر دیدن یک چیز جالب از یک رشته یا تخصص به صورت موقتی و قلابی به اون رشته علاقه پیدا می کنن.

فرض کنین طرف دکتر سمیعی رو خیلی اتو کشیده و تمیز و باکلاس توی تلویزیون می بینه و جوگیر میشه و دوست داره دکتر بشه. یکی مثل پروفسور سمیعی. اما همین آدم نه سختی های کار پزشکی رو می دونه و نه با وجهه تخصصی این کار آشنایی داره.

اینطور میشه که می ره رشته تجربی و بعد 4 ماه از درس و زندگی و دنیا می بٌره چون که:

درسش سخته و اون نمی تونه سنگینی درس ها رو تحمل بکنه و اینجاست که باید یاد زمان دیدن پروفسور سمیعی بیفته به خودش گوشزد کنه که در مواقع اضطراری جلوی جوگیری های خودش رو بگیره.

این علائق کاذب توی زندگی من بسیار بوده و هربار پس از تلف کردن وقت من برای یادگیری اون علائق با اکراه کنار گذاشته شده و بعدا هم چیزی که یاد گرفته بودم از خاطرم پاک شده

انسان وقتی استعداد و علاقه واقعی خودش رو کشف کنه باید روی اون موضوع متمرکز باشه و روی تکنولوژی های مختلف نپره و بعد از مدتی اونو ول کنه وگرنه ممکنه سال های زیادی از زندگیش رو صرف کار های بیهوده کنه و وقتی به آخر رسید دیگه همیشه نمیشه زمان بر باد رفته رو جبران کرد.

بذارید به یه مسئله تاریخی استناد کنم. همونطور که میدونید ابن سینا تمامی علوم زمان خودش رو یاد گرفت ولی ملاصدرا درباره اون گفت که اگه همه چیز رو یاد نمی گرفت براش بهتر بود.

من فکر می کنم منظورش اینه که اگه تمرکزش رو یه چیز بود خیلی می تونست بیشتر در اون علم پیشرفت کنه.

پس می رسیم به جمع بندی آخر.... چرا یادگیریمان متفرقه نباشد:

1- فراموشی مطلب در آینده

2- انگیزه نداشتن

3- کشف نشدن استعداد و علاقه اصلی

4- تمرکز نداشتن رو یک چیز باعث میشه که یادگیری کند و نادرست پیش بره

5- اتلاف وقت

و ...

ممنون که مطلب رو خوندید.

به اینستاگرام من هم سر بزنید ممنون:

https://instagram.com/mohsen_rafiei

https://instagram.com/mohsen_rafieih2

یادگیریپرشسوییچتمرکزبرنامه نویسی
An ordinary person who writes his thoughts here
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید