کتاب ماشین جادویی
داستان کتاب "ماشین جادویی"، دربارهی پسرکی به نام "آگوست" است.
قرار است، خانوادهی "آگوست" برای او جشن تولد بگیرند. پدربزرگش، فِردل، گفت: «پسر جان دوست داری چی هدیه بگیری؟»
آگوست گفت: «یک ماشین خیلی بزرگ سیاه، مثل ماشین گانگستر معروف، آل کاپون؛ مثل توی فیلمها.»
پدربزرگ قول داد که یک ماشین سیاه بزرگ به او هدیه بدهد، ولی روز تولدش رسید و خبری از ماشین بزرگ سیاه نشد!، البته، روی میز پذیرایی یک ماشین بود که خیلی خوب میخکاری و به هم چسبانده و رنگ شده بود؛ اما بدجوری کوچک بود! تازه سیاه هم نبود! آگوست فکر کرد که این ماشین به هیچ کاری نمیآید.
اما این ماشین یک "ماشین جادویی" بود و به یک ماشین سیاه بزرگ تبدیل شد، همچنین به یک ماشین مخصوص حمل میوه، بولدزر، هواپیما و...
■●■
نویسنده و تصویرگر این کتاب "یانوش" نویسندهی آلمانیست. "یانوش" زادهی ۱۱ مارس ۱۹۳۱ میلادی، در هورست اکرت در خانوادهای آلمانی-لهستانی است.
مترجم این کتاب خانم "گیتا رسولی" و ویراستارش خانم "زهره حیدری شاهی سرایی" است که توسط انتشارات کتابهای پرنده آبی، چاپ و منتشر شده است.
#رها_فلاحی