رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki) سرمایهگذار و نویسنده معروف ۷۴ ساله ژاپنیآمریکایی با نوشتن کتاب «پدر پولدار، پدر بیپول» به شهرت فراوانی رسید، کتابی که نگرشی متفاوت از موضوع علم بهتر است یا ثروت را مطرح کرده و برخی از باورها و تفکرات سنتی را به چالش میکشد.
این کتاب در کل به این نکته اشاره دارد که ترس از مردم و نگرانی از اینکه تأییدمان نکنند، موجب شده که نتوانیم چرخه اشتباه زندگی خود را قطع کنیم و به فردی ثروتمند تبدیل شویم. کیوساکی معتقد است آموزشهایی که برخاسته از خودخواهی و ترس باشد ما را ثروتمند نمیکند.
بهدلیل جهتگیری خاص و بعضاً رادیکالی کیوساکی نسبت به آموزش، رشد و ثروتمند شدن، بسیاری از افراد پدر پولدار، پدر بیپول را کتاب مقدس دنیای اقتصاد و امور مالی میدانند.
با این حال، این نظر همه یا حداقل افرادی مانند تیم دنینگ (Tim Denning) نیست. فردی که تا پیش از این، از طرفداران رابرت کیوساکی بوده؛ اما در حال حاضر به یکی از مخالفان سرسخت این سرمایهگذار سرشناس تبدیل شده است.
قبلاً با گفتههای این کتاب موافق بودم؛ اما اکنون دیگر اعتقادی به آن ندارم. محتوای این کتاب اغلب در شبکههای اجتماعی و در قالب نقلقول بازنشر میشود. مردم در برابر رابرت کیوساکی سر تعظیم فرو میآورند. اما باید قبول کرد توصیههای این کتاب ما را از نظر مالی باهوشتر نمیکند. حتی اگر بخواهیم کمتر کار کنیم، باز هم گفتههای این کتاب ما را ثروتمندتر نمیکند.
رابرت زمانی که معلم بود، فلیپچارت قابلحملاش را باز میکرد و درسهای شگفتانگیزی را درباره امور مالی ارائه میکرد. او یکی از اولین افرادی بود که به نقاط ضعف و مشکلات پولهایی که دولتها چاپ میکنند اشاره کرد و به ما آموخت که چطور داراییهایی نظیر دلار آمریکا از ناکجا به وجود آمدهاند و من به همین دلیل از رابرت سپاسگزارم.
با همه این اوصاف، چیزهایی در این میان عوض شده است. خوشنامی رابرت تغییر کرده و جایش را به غرور و خودپسندی داده است.
از آنجا که من در در اعماق وجودم همچنان یک بانکدار هستم، برنامههایی را که با محوریت امور مالی پخش میشوند سرسختانه دنبال میکنم. اخیراً مصاحبهای از رابرت دیدم که او در آن شبیه پیشگوهای آخرالزمانی به نظر میرسید.
او علناً به مردم توصیه میکرد که در اسلحه سرمایهگذاری کنند. او داستانهایی متعددی درباره رفتن به رستورانها با جعبهای پر از گلوله برای فروش، تعریف میکرد. رابرت کیوساکی دیگر شخصی نیست که بتوان از او در زمینه سرمایهگذاری مشاوره گرفت.
او دائماً از عبارت «نقشه فرار» سخن میگوید، گویی ما در آخرالزمان زندگی میکنیم، جایی که زامبیها به ما حمله کردهاند. اما سخنان عجیبوغریب او به همینجا ختم نمیشود. او در طول دوران همهگیری کرونا اطلاعات نادرست زیادی درباره ویروسها، واکسنها و قرنطینه منتشر میکرد. من لینک این اظهارات را به این دلیل که نمیخواهم چنین دروغهایی بیشتر منتشر شوند به اشتراک نمیگذارم، اما شما میتوانید در گوگل آنها را جستجو کنید.
رابرت را بهعنوان یک متخصص در حوزه مالی میشناسند. رسانههای جریان اصلی اغلب از او سؤال میکنند که چه توصیهای برای سرمایهگذاران دارد، او هر بار میگوید «توصیهای ندارم»؛ اما بقیه زمان مصاحبه را با گفتاری تحقیرآمیز نسبت به مخاطبان میگذراند و به آنها میگوید چقدر احمق هستند.
انتقاد دیگر من از رابرت، دلبستگی او به طلاست. اینکه شما مقدار کمی طلا در سبد سرمایهگذاریتان داشته باشید، خوب است. کارشناسان اغلب معتقدند اختصاص ۵ درصد از دارایی به طلا میتواند محافظی در برابر بحرانهای اقتصادی نظیر آنچه در سال ۲۰۰۸ روی داد، باشد؛ اما رابرت درباره طلا رویکردی افراطی دارد.
او طلا را میپرستد و بهگونهای صحبت میکند که انگار طلا پاسخی به همه بحرانها و رکودهایی است که در بازارهای مالی رخ میدهد. طلا بهگونهای که رابرت ادعا میکند نتوانست در رکود اقتصادی ماه مارس سال ۲۰۲۰ (اسفند ۹۸) وظیفهاش را بهخوبی انجام دهد و از سرمایهگذاران محافظت کند.
این ایراد صرفاً مختص رابرت نیست. رابرت جزو آن دسته از کارشناسان حوزه مالی است که با توصیه به خرید طلا و هشدار درباره سقوط احتمالی اقتصاد، رسانههای حوزه مالی را بمباران میکنند. مایک مالونی (Mike Maloney)، هری دنت (Harry Dent)، پیتر شیف (Peter Schiff) و جیمز ریکاردز (James Rickards) از جمله این کارشناسان هستند. آنها با انتشار محتوای آخرالزمانی و با پیشبینی فروپاشی اقتصاد آمریکا زندگی خود را میگذرانند. برخی نویسندگان مشهور نیز به همین ترتیب عمل میکنند. حقیقتاً من حرفهای آنها را قبول نمیکنم.
آنها بهطور پیوسته در گوش مردم میخوانند که دلار آمریکا روزهای پایانی خود را پشت سر میگذارد و ما بهسمت سقوط بزرگ در حال حرکت هستیم. آنها کتابهایی میفروشند که همین روایتها در آنها تکرار شده است و سپس طلا را بهعنوان حلال همه مشکلات معرفی میکنند. جالب اینجا است که عمدتاً این افراد مالک شرکتهایی هستند که در زمینه فروش طلا، فعالیت دارند!
طلا نواقص زیادی دارد که آن را نادیده میگیرند. طلا میتواند بیشتر کشف شود و از این نظر به نفت شباهت دارد. عرضه طلا در هر سال تقریباً دو درصد افزایش مییابد. طلا سنگین بوده و ذخیره کردن آن مشکل است. در عین حال بهراحتی دزدیده میشود و بهجز ذوبشدن برای ساخت جواهراتی که میلیاردرها بتوانند آنها را در پناهگاههای زیرزمینیشان مخفی کنند؛ کاربرد زیادی ندارد.
هر کتاب سرمایهگذاری که در طول تاریخ نوشته شده است به شما توصیه میکند که همه تخممرغهایتان را در یک سبد نگذارید. این یک توصیه کلیشهای و در عین حال معقول است و قطعاً بهتر از این است که تمام پولتان را در طلا سرمایهگذاری کنید.
کتاب رابرت و آموزههایش ما را تشویق میکند که تا جایی که میتوانیم خود را بدهکار کرده و املاک و مستغلات بخریم. من به همراه دوستان و همکارانم بازی «بدهکار شو و املاک بخر» را انجام دادیم، نتایج آن پس از چند دور بازی، بهطور دردناکی آشکار شد!
این توصیه که تا میتوانید خود را بدهکار کنید و ملک بخرید، برای برخی جواب میدهد؛ اما نه برای من.
من نمیخواهم کوهی از بدهی داشته باشم تا با آن در حوزه ملک سرمایهگذاری کنم. جنون خریدوفروش املاک و تلقی آن بهعنوان یک کسبوکار، بسیار آزاردهنده است. واقعاً از چه زمانی خرید خانه از خانوادهها و تبدیل آن به یک کسبوکار، به کاری صحیح و بدون مشکل اخلاقی تبدیل شده است؟ جای تعجب هم ندارد که چرا قیمت مسکن تا این حد مسخره است.
والاستریت ژورنال در گزارشی به این موضوع اشاره میکند که شرکت بلک راک (Blackrock)، یکی از غولهای حوزه مالی، مناقصهای را بهمنظور خرید خانهها در برخی از مناطق آمریکا شروع کرده و در نظر دارد خانههای خریداریشده را مجدداً اجاره دهد. جایی که من زندگی میکنم قیمت خانه آنقدر بالا است که بسیاری از همسنوسالهای من (متولدین ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰) فقط میتوانند خانه اجاره کنند و این برنامه تا ابد هم ادامه خواهد داشت.
البته در این میان میتوانید به سراغ جیب پدر و مادر خود رفته و از حساب بازنشستگی آنها قرض بگیرید و قول دهید که پول آنها را روزی پس خواهید داد. البته این روز احتمالاً پس از فوت آنها خواهد بود. البته این توصیه را با فرض اینکه شما والدین پولداری داشته باشید مطرح کردم؛ امتیازی که من از آن بیبهرهام.
وقتی میزان بدهی از حد میگذرد، استرس به وجود میآید. اگر از توصیه رابرت پیروی کنید، سرانجام باید بار سنگینی از بدهی را به دوش بکشید. اگر رکود اقتصادی یا بحرانی در زمینه سلامت در سطح جهان به وجود آید و افراد را مجبور کنند تا در خانههای خود بمانند قطعاً سطح استرستان افزایش مییابد؛ چراکه باید شما راهی برای پرداخت تمامی بدهیتان پیدا کنید. شکاف درآمدی میتواند بسیاری از سرمایهگذاران حوزه ملک را نابود کند.
زیر بار سنگین بدهیها رفتن، برای همه امکانپذیر نیست. من یک خواب راحت شبانه را با قرض و بدهی زیاد ناشی از خرید ملک، عوض نمیکنم. چه کسی گفته ما برای شاد بودن باید به هر طریقی یک ثروتمند چندشآور باشیم؟
کتاب پدر پولدار، پدر بیپول زمانی نوشته شده است که ما وارد عصر دیجیتال نشده بودیم. این کتاب دیگر منسوخشده و مبتنی بر استراتژیهای سرمایهگذاری قدیمی است. از همه مهمتر این کتاب قبل از وب ۳.۰ نوشته شده است. در دنیای وب ۳.۰ تمام قوانین سرمایهگذاری و امور مالی در حال بازنویسیشدن است.
رابرت را به دلیل آنکه گفته است بیت کوین باید بخش کوچکی از سبد یک سرمایهگذار باشد باید موردتمجید قرار داد؛ بنابراین او چندان هم کسالتآور نیست. با این حال خواندن کتابی که سالها پیش بهعنوان یک راهنما در زمینه امور مالی نوشتهشده و بهکارگیری آموزشهای آن در زمان کنونی، توصیه چندان خوبی بهنظر نمیرسد. ما فارغ از همه ترسها، نیاز به یک رویکرد مدرن داریم.
منابع مدرن و متعددی وجود دارد که به شما برای درک مفاهیم مقدماتی بازارهای مالی، اصول تنوع بخشیدن به سبد سرمایهگذاری، ریسکهای هوشمندانه و دارک وب ۳.۰، کمک میکند.
انتخاب همیشگی من برنامه Real Vision Finance در یوتیوب است. آنها بازارهای سنتی نظیر ارز، اوراق قرضه و سهام را پوشش میدهند. این برنامه همچنین به سراغ وب ۳.۰ نیز میرود و به توکنهای غیرمثلی (NFT)، بیت کوین، اتریوم، دیفای (امور مالی غیرمتمرکز) و زمینهای مجازی در پلتفرمهایی نظیر دیسنترالند (آینده املاک و مستغلات) اشاره میکند.
پدر پولدار، پدر بیپول، منسوخ و قدیمی شده است. بسیاری این کتاب را توصیه میکردند؛ زیرا شخصی آن را نوشته بود که اکنون بهدلیل شهرت و طمعش دیگر نمیتوان او را شناخت. مشاوره مالی گرفتن از یک پیشگوی آخرالزمانی ابداً ایده خوبی نیست. از سوی دیگر بدیهی است که سرمایهگذاری بر روی اسلحه و گلوله که به مسابقه تسلیحاتی دامن میزند هم گزینه مناسبی نخواهد بود.
ما باید از اینکه به دیگران توصیه کنیم تا پدر پولدار و پدر بیپول را بهعنوان یک کتاب خوب در زمینه مالی مطالعه کنند، دست برداریم.
زیر بار سنگین بدهی رفتن، میتواند برایتان دردسرساز شود. سرمایهگذاری تمام پولتان روی یک دارایی فوقالعاده خطرناک است. همانطور که در بازار سهام در سال ۲۰۲۰ آموختیم، خرید طلا تضمینی برای محافظت از شما در برابر رکود اقتصادی نیست.
منابع مختلفی که صرفاً هدف آنها ترساندن یا تحقیر شما نباشد، ممکن است گزینههای مناسبی برای آموزش در زمینه مالی باشند.
دنیای مالی قدیم و جدید را با یکدیگر ترکیب کنید. روی چیزی که احساس میکنید برای موقعیت شما منطقی است و کمک میکند تا آسوده سر بر بالین بگذارید، سرمایهگذاری کنید. بقیه گزینهها تنها هیاهویی هستند که از خودخواهی افراد سرچشمه گرفته و میخواهند شما را بترسانند.