مغازه خودکشی یک فانتزی سیاهِ تکاندهنده است. این رمان اثری از ژان تولی، نویسنده، طراح و کارگردان فرانسوی است که در سال ۱۹۵۳ به دنیا آمد. این رمان معروفترین اثر ژان تولی است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است.مغازهی خودکشی یک فانتزی سیاهِ تکان دهنده است. این رمان دربارهی یک دکان فروشِ ابزار و ادوات خودکشی است. همه جور خنزر پنزری در آن یافت می شود. از انواع سم تا طناب های دار، از انواع سلاح های کمری مناسب برای انتحار تا ویروس های کشنده. یک فروشگاه منحصر به فرد در زمان و مکانی نامعلوم. رمان گره خورده است به نام برخی از مهم ترین چهره های ادبی و هنری که خود را کشتهاند: میشیما، مرلین مونرو، ونسان ونگوگ و... تقاضا بسیار زیاد است، تا اینکه روزی پسری وارد این مغازه می شود و با خودش تحولی به همراه می آورد. این روند پیش می رود تا سطرهای پایانی کتاب که ناگهان ضربه ای خردکننده به مخاطب وارد می شود، ضربه ای که غیر قابل پیش بینی است... رمان «مغازهی خودکشی» از درخشان ترین آثار فانتزی سیاهی است که در دو دههی گذشته در جهان و در این سبک نوشته شده است. حضور متراکم مرگ، تلاش برای ساختنِ امید به زندگی، نبردی نمادین و مملو از شوخی های ظریف که در نهایت قرار است خواننده را میخکوب کند.با خرید کتاب مغازه خودکشی شما داستان خانواده ای را می خوانید که مغازه ای با شعار «آیا در زندگی شکست خورده اید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید!» را اداره میکنن. داستان توی زمان و مکان غیر مشخص و آخر الزمانی اتفاق میافته. زمانی که انسان ها بیشتر منابع طبیعی رو نابد کردن. زمانی که شادی غیر عادی و خودکشی عادیه. مشتری های افسرده و مالیخولیایی برای پایان دادن به عذاب زندگیشون به مغازهی خودکشی میان و خانواده تواچ تمام تلاششون اینه که بهترین خدمات رو به مشتری هاشون ارائه بدن. همه چیز بر وفق خانوادهی تواچ هست تا وقتی که آلن بدنیا میاد... آلن برخلاف اهالی شهر پر از شور امید و زندگیه ...
این رمان دربارهی یک دکان فروش ابزار و ادوات خودکشی است. همه جور خنزرپنزری در آن یافت می شود. از انواع سم تا طناب های دار، از انواع سلاح های کمری مناسب برای انتحار تا ویروس های کشنده. یک فروشگاه منحصر بفرد در زمان و مکانی نامعلوم. رمان گره خورده است به نام برخی از مهم ترین چهره های ادبی و هنری که خود را کشته اند؛ میشیما، مرلین مونرو، ونسان ونگوگ و... تقاضا بسیار زیاد است، تا این که روزی پسری وارد این مغازه می شود و با خودش تحولی به همراه می آورد. این روند پیش می رود تا سطرهای پایانی کتاب که ناگهان ضربه ای خرد کننده به مخاطب وارد می شود، ضربه ای که غیرقابل پیش بینی است. رمان مغازهی خودکشی از درخشان ترین آثار فانتزی سیاهی است که در دو دههی گذشته در جهان نوشته شده است. حضور متراکم مرگ، تلاش برای ساختن امید به زندگی، نبردی نمادین و مملو از شوخی های ظریف که در نهایت قرار است خواننده را میخ کوب کند!
خیلی از مردم آماتورند. می دونید از هر صد و پنجاه هزار نفری که دست به خودکشی می زنند، صد و سی و هشت هزار نفر شکست می خورند. اغلب شون علیل میشن و می افتند روی ویلچر، از ریخت و قیافه می افتند، ولی ما اینطوری نیستیم. ما خودکشی رو تضمین می کنیم. اگه نمردید پولتون رو پس میدیم. حالا بفرمایید، از این خرید پشیمون نمی شید. ورزشکاری مثل شما! فقط یه نفس عمیق بکشین و برین سمت هدفتون! شما فقط یکبار می میرین، پس کاری کنین که اون لحظه فراموش نشدنی باشه.
آلن آخه چندبار باید بهت بگم؟ وقتی مشتری هامون از مغازه خرید میکنن، بهشون نمیگیم به زودی می بینمت. ما باهاشون وداع می کنیم چون دیگه هیچوقت برنمی گردن. وقتی یکی میاد اینجا نباید بهش بگی صبح بخیر، تو باید با لحن یه بابا مُرده بهشون بگی (چه روز گندی مادام) یا مثلا بگی (امیدوارم اون دنیا براتون جای بهتری باشه موسیو).