دیروز به کسی گفتم مردم مابیشتر از اینکه تاریخ خود را بدانند خیمه زده اند به تقویم کشور عربستان حتی بیشتر از خود آنها مراسماتشان را پیگیری می کنند. هر روز یک جشن و عزا هر از مراسم ازدواج گرفته تا فوت و بارداری و دعواها و اشتی ها به در جه فامیلی هم کار ندارند همین که عرب باشد کافیست . در دورانم کودکی از اهل بیت می گفتند و چهارده معصوم از همسرو فرزندانشان و از اختلافات خانوادگی گرفته تا اتفاقات مهم سیاسی از جنگ های داخلی گرفته تا سبک زندگی . بعد از گذشت 1400 سال هر روز موارد جدیدی را می شنویم از افرادی که شاید نسبت خونی با ائمه نداشته باشند یک دوست یا خدمتکار هستند حتی به مرگ همسر دومم و چندم اشان هم توجه می شود . یک عده نشسته اند در کتابخانه و دنبال کوچکترین اتفاقی می افتند که چندین نقل قول شد است نگار با جماعتی سر و کار دارند که هیچ گذشته و تاریخی ندارند .
پا را فراتر از یک قرن گذشته نمی کنند انگار نه انگارکه این کشور یک قدمت سه هزار ساله دارد. انگار نه انگار که تمدنی داشته ایم . نمی دانم ازکی ولی جایی می خواندم که می گفت اگر می خواهی جامعه ای را نابود کنی هویت و گذشته او را بگیر بعد هر انچه میخواهی به مغز او فرو کن . ایران کشوری با قدمت سه هزار ساله باید آنقدر داستان و ماجرا برای تعریف کردن داشته باشد که فرصتی برای غور در تاریخ کشورهای دیگر نداشته باشد .
اما چه شده است که ما هیچ از تمدن خود نمی دانیم . سلسه های پادشاهی خود را نمی شناسیم . توان تحلیل هیچ کدامشان را نداریم .