به بهانۀ روز وبلاگستان فارسی
وقتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با نوشتن آشنا شدم، در مرکز آفرینشهای ادبی رشد کردم و یاد گرفتم. زمانی که دوران دانشجویی را از سال 1383 آرام آرام حس کردم، با وبلاگنویسی آشنا شدم؛ و بعدها در سال 1384 با بلاگفا، اولین وبلاگم را ساختم.
عزیزی سؤالاتی را در قالب پویش روز وبلاگستان فارسی مطرح کردند که بهانهای شد آنها را در اینجا بیاورم و به آنها پاسخ دهم؛ به امید اینکه بهترین راه باشد برای بزرگداشت روز وبلاگستان فارسی در سال ۱۴۰۱.
۱.وبلاگنویسی را چه زمانی ، چگونه آغاز کردهاید. چگونه آشنا شدید. از حال و هوایتان بنویسید؟ وبلاگنویسی را از زمستان 1384 و به تشویق دوست همدانشگاهیام آغاز کردم. بسیار ذوقزده بودم که میتوانم رسانۀ شخصی خودم را داشته باشم. با چه عشق و علاقهای، دنبال فرصتها میگشتم که بتوانم وبلاگم را بهروز کنم؛ شببیداریها؛ از تفریح زدنها و حتی از پول توجیبی خرج کردنها برای کافینت و اینترنتهای زغالی آن زمان. حال و هوای من بیشتر شبیه تشنهای بود که هر چه مینوشد، تشنهتر میشود؟
۲. آیا وبلاگنویسی چارچوب و قوانین خاصی داره؟ منظور نوشتن است. آیا باید به قواعدی پایبند بود؟نظر شخصی خودتون رو بگین؟ وبلاگنویسی چارچوب و قوانین خاصی ندارد؛ آزاد هستیم که هر چه میخواهیم بنویسیم؛ ولی مخاطب در فضای آنلاین امروز از یک وبلاگ، انتظار دلنوشته یا استفراغهای ذهنی ندارد! مخاطب دنبال فایده و ارزش یا حل مشکل خودش هست. این مهمترین قاعدۀ وبلاگنویسی در فضای امروز یعنی سال 1401 هست. به اعتقاد من، وبلاگهای امروز جای خاطره و روزمرهنویسی نیستند؛ مگر اینکه ارزشی به ارزشهای مخاطب اضافه کنند.
۳. برای چه کسی یا چه کسانی مینویسید (مخاطب هدف وبلاگ شما چه کسانی هستند به نظر خودتان و با بررسی که نمودهاید)؟ من برای کسانی مینویسم که در فضای کسبوکار فعالیت دارند و یا فعال حوزۀ تولید و بازاریابی محتوایی هستند.
۴. وضعیت فعلی وبلاگستان و وبلاگهای فارسی را چگونه میبینید؟ شاید به ظاهر شبکههای اجتماعی، وبلاگ را کمرنگ کرده باشد؛ اما هنوز هم انسانهای عمیق و ارزشمند، در وبلاگ محتواهای خوب هوا میکنند.
۵. گمان میکنید برای کپی نشدن باید چه کار کرد؟ آیا خودتان درگیر این مساله شدید؟ چه راهحلی را انجام دادهاید؟ بنظرتان کپی کردن خوب است؟ مطلبی که برای خودمان باشد، همیشه برای خودمان خواهد بود. کسی از کپی کردن سودی نخواهد برد. ما فعلاً حق کپی رایت درست در کشور یا فضای وب نداریم؛ ولی اگر کسی بخواهد شکایتی کند، قطعاً با مستندات میتواند. حق کپیرایت معنایی ندارد و در حال حاضر اگر فردی از مطالب وبلاگ ما کپی کرد، تا حد زیادی به دردسر شکایت و پیگیری قانونی آن نمیارزد!
۶. آیا شبکههای اجتماعی را دشمن وبلاگنویسی می دانید؟ به نظرتان چه تاثیری گذاشتند ؟ خوب بوده یا بد؟ شبکههای اجتماعی اساساً قابل مقایسه با وبلاگنویسی نیستند. این شبکهها شاید بسیاری از افراد را به سمت خود جذب نمودند؛ اما افراد عمیق هنوز با وبلاگ رابطه دارند.
۷. وبلاگنوشتن چه تاثیری روی زندگی شخصی شما گذاشته؟ باعث شده به روز شوم و بیشتر مطالعه کنم. مطالعۀ بیشتر یعنی دانش گستردهتر و این یعنی توانمند شدن مستمر در زندگی پرتغییر امروز.
۸. نقطه اوج وبلاگنویسی تون چه زمانی بوده؟ آیا هنوز هم در نقطه اوج هستید؟ اصلا با چه خطکشی این را اندازه میگیرید و نقطه اوج را حساب میکنید؟ دهۀ هشتاد به بعد! کسی که حرفهای بنویسد، همیشه به سمت اوج است! در وبلاگستان فارسی، ما سقفی برای اوج گرفتن نهایی نداریم. به اعتقاد من نقطۀ اوج برای هر فردی در وبلاگنویسی، هدفی است که در وبلاگستان فارسی برای خودش مشخص نموده است.
۹. چقدر نظرات ، مخاطب و آمار وبلاگتون مهمه براتون(چه محتوایی و چه تعدادی)؟ آیا برای آمار مینویسید؟ هیچ وقت برای آمار ننوشتم و نمینویسم؛ بلکه برای انسان و مخاطب واقعی نوشتم و مینویسم. نظرات پرمحتوای مخاطب در وبلاگ را همیشه اهمیت داده و میدهم. مخاطبان فعال را شناسایی و با آنها رابطه برقرار میکنم؛ وبلاگ زنده یعنی همین تعاملات با مخاطبین فعال.
۱۰. وبلاگنویسی به شما چه داد و چه گرفت؟ وبلاگنویسی به من دنیایی از پیشرفت و رؤیاپردازی و ساختن رؤیاها را دارد. اگر وبلاگ نبود، هیچ وقت نمیتوانستم تا قبل از سی سالگی، دو کتاب بنویسم و منتشر کنم. طبیعی است که از من زمان گرفت؛ اما در ازای این زمان، داراییهای ارزشمند و روابط بسیار عالی را به من هدیه داد.
۱۱. شده وبلاگنویسی باهاتون بدرفتاری کنه و یا توی این فضا اذیت بشید؟ خیر. همیشه سعی کردم بزرگ فکر کنم و به مسائل جزئی، اهمیتی ندهم.
۱۲. مشکلاتی که سر راه وبلاگنویسی هست چیه به نظرتون؟ مشغلههای افراد فعال؛ عدم دسترسی روزانه به سیستم برای نوشتن و البته ورود موبایلها و شبکههای اجتماعی.
۱۳ . جذابیت وبلاگها و وبلاگنویسی رو توی چه چیزی میبینید؟ در عمیق بودن محتواها و نویسندگانش.
۱۴. دوست خوبی از دنیای وبلاگ پیدا کردین؟ چقدر باهاش صمیمی شدین؟ بله. در حد رفت و آمد و شام خوردن و راز دل از دوست شنیدن!
۱۵. آرزو و ایدهآلتون رو از وبلاگ و وبلاگنویسی تون بنویسید. آرزوی من این هست که روزی تمامی سرویس دهنده های وبلاگستان فارسی جمع شوند و یک سرویس واحد و قدرتمند ارائه دهند که همه در یک جا حضور داشته باشند.
۱۶. تا حالا به وبلاگی حسودی کردین؟ خیر. اساساً حسودی در این وادی به نظر من معنا ندارد.
۱۷. تا حالا از وبلاگی متنفر بودین؟ مگر چقدر عمر و زمان داریم که بخواهیم متنفر باشیم؟ آن هم از یک وبلاگ؟
۱۸. تا حالا وبلاگی شما را به وجد آورده؟ بله!
۱۹ . چندتا از وبلاگهایی که خیلی دوست داشتید رو به ما معرفی کنید. نقل بلاگ، علیرضا پناهیان، فانوس اندیشه، مسعود کوثری، مسجدنما
۲۰. یه سوال خودتون از خودتون بپرسید که فکر میکنید توی این لیست خالیه و پاسخ بدین. چکار کنیم که با وبلاگنویسی، درآمد کسب کنیم؟ باارزش بنویسم و در هر نوشته، دنبال پاسخ به یک مشکل یا دغدغۀ مخاطب باشیم.
۲۱. احساس خوشحالی در کل در دنیای وبلاگها میکنید؟بله. وقتی وبلاگ های خوب فارسی را میبینم، از زنده بودن تفکر و اندیشه لذت میبرم.
۲۲. جمله آخر: وبلاگنویسی یعنی قدرتمند بودن.
۲۳. کلمه آخر: بنویس!
مطلب مرتبط: آموزش وبلاگ نویسی حرفه ای در ویرگول.