نقاشیهای حسن روحالامین عجیب به دلم مینشیند و سالهاست آثارش را با شوق دنبال میکنم و لذت میبرم.
کاش در آن دوران بودیم و یکبار چهرهی شیر خدا را میدیدیم.
کاش ماشین زمانی وجود داشت که حتی برای یک لحظه، نور و صدای آن همای رحمت را درک کنیم.
حال که این امکان فراهم نیست، حداقل با زبان هنر شاید بتوانیم احساس و دلمان را اندکی تسکین دهیم.
در کتاب فضائل (تألیف ابن شاذان) جلد ۱ صفحه ۶۴ آمده است: «روزی عمار پسر یاسر محضر مولا امیرالمومنین علی علیه السلام رسید و متوجه خشم و تعب مولایش شد. علت را از حضرت سوال نمود. حضرت امیر علیه السلام فرمودند: از کوچه عبور میکردم و متوجه شدم مردی در حال دعوا با زنی هست و بر سر او فریاد میکشد...
همین حالا سراغش برو و بگو اگر دست ازین کار نکشد علی با ذوالفقار میآید...
عمار پیغام را رساند و مرد کوتاه آمد.
بعد عمار با صدایی رسا گفت: بدانید که اگر کسی بر سر زنها فریاد بکشد؛ مولای من تحمل نمیکند و با ذوالفقار میآید...»
درود خدا بر شاه مردان علی علیهالسلام که عاشقی بینظیر در این کرهی خاکی بود.