وقتی از بدیهیات برای مخاطب(مشتری) حرف بزنیم، چیزی عایدمان نمیشود.
هزینه کردن قابل توجه به معنی موفق بودن در امر تولید محتوای متنی نیست. تصور نکنیم اگر یک عکس یا متن را به اندازۀ مغازه یا سایت بزرگ کردیم، یعنی موفق عمل کردیم!
مشتری دنبال فایده است. مشتری دنبال رفع مشکلش است. مشتری دنبال تفاوت ما با سایرین است. نمیشود از بدیهیاتی با مشتری در متن و پیام خود حرف بزنیم که بقیه هم دارند! از این واضحتر؟
خلاقیت را در امر تولید محتوای متنی نباید یادمان برود. وقتی میخواهیم متنی را به مشتری نشان دهیم، از خودمان بپرسیم: میشود خلاقانهتر کار کرد؟ اگر بلد نیستیم، تحقیق کنیم؛ مطالعه کنیم؛ مشورت حرفهای بگیریم! چه ایرادی دارد؟
قدرت علم را دست کم نگیریم. قدرت تجربیات سایرین را درست بنگریم. مطمئن باشیم میشود از دل تجربیات و دانستههای دیگران، پلی برای موفقیت زد. محتوای متنی باکیفیت، موفقیت ما را رقم میزند.