سعید رحیمی
سعید رحیمی
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

داستان من (سعید رحیمی)

داستان من سعید رحیمی
داستان من سعید رحیمی


هجده سالم شده بود، سال هزار و سیصدو هشتاد ! انتظار ها به سر آمد و بالاخره امتحان کنکور ریاضی فیزیک دادم. با استرس فراوان ...

برای من قبولی در رشته مهندسی مکانیک رویایی بود که از دبیرستان هر شب و روز باهاش زندگی میکردم. علم مکانیک برام یعنی آخر علوم مهندسی.

قبول شدم! خواندن رشته مهندسی مکانیک گرایش حرارت و سیالات در دانشگاه دولتی یزد جدا از جذاب بودن ، بیش از تصورم سخت بود.

تابستان سال پایان کارشناسی برای گذراندن واحد درس کارآموزی به پروژه ساخت نیروگاه سیکل ترکیبی یزد رفتم. بیش از مدت ساعت مقرر کارآموزی ، مجانی کار کردم. برام جذاب و فوق العاده بود.

روز پایان کاراموزی و زمان خداحافظی ، مدیر پروژه بهم گفت درس ات که تموم شد (لیسانس) یه سر بیا پروژه کارت دارم.

یادمه فردای آخرین امتحان دوره کارشناسی ، با ذوق و شوق رفتم نیروگاه. مدیر گفت چرا با لباس پلوخوری اومدی !؟ از همین امروز مشغول بکار شو و اینجوری من شدم کارشناس تاسیسات مکانیکی پروژه . بدون سابقه، بدون تجربه سر از یه پروژه ملی در آوردم.

ماه های اول سخت بود و در سایه نگاه سنگین همکاران (که چرا این جوجه مهندس هیچی بلد نیست! ) سپری شد. کم کم روی کار مسلط شدم و جرات پیدا کردم به مدیر بگم حقوق منو افزایش بدید!

ماه ها و سالها سپری شد پله های ترقی رو یکی یکی جارو زدم! سمت های کارشناس دفتر فنی ، مدیر واحد تاسیسات مکانیکی، سرپرست دفتر فنی و اواخر مدتی سرپرست کارگاه رو تجربه کردم.

روزی که به سرپرستی کارگاه رسیدم، کارگاه حدود 350 نفر پرسنل داشت.( مهندسین، تکنسین های فنی وکارگران اجرایی) اداره کردن کار چه به لحاظ آیتم های فنی و چه تشکیلاتی، سخت و پر مسئولیت بود و شاید برای یک جوان 29 ساله کمی زود.

اونجا بود که فهمیدم علوم مهندسی ته خط نیست! برای موفقیت باید به ابزار دیگری به نام "مهارت های مدیریت " هم مجهز میشدم.

کوتاه ترین و کاربردی ترین راه ، خواندن MBA بود. سال 90 شروع کردم به تحصیل در رشته کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی. با ذوق تمام و با نمرات عالی ،دو ساله تمام کردم.

بلافاصله آزمون دکترا دادم و در رشته مدیریت کسب و کار DBA پذیرفته شدم.

در تمام مدت تحصیل کارشناسی ارشد و دکترا ، همزمان ، به سختی کار هم میکردم.طی هشت سال، در سه پروژه ساخت نیروگاه سیکل ترکیبی، خورشیدی _حرارتی حضور داشتم.

سال 92 در یکی از کلاسهای کارشناسی ارشد که مربوط به آموزش انواع سبک های رهبری بود با واژه "رهبری کاریزماتیک " آشنا شدم. بدجوری این کلمه کاریزما به دلم نشست.

اون روزا در مرحله گذار از وضعیت کارمندی به کارآفرینی بودم. مدام ایده های مختلفی از کار به ذهنم میرسید ، بازرگانی (صادرات و واردات) ، تولید کالا و ارایه خدمات مهندسی حجم زیادی از فکرم را مشغول کرده بود. از طرفی از کار سنگین و پر مسئولیت پروژه های نیروگاهی خسته شده بودم. تصمیم گرفتم شرکتی با عنوان کاریزما تاسیس و در زمینه بازرگانی تاسیسات و تهویه مطبوع فعالیت کنم.

با تجربه ای که از کار در پروژه های نیروگاهی داشتم ، دانش فنی و مهارت مدیریت ، به سرعت در این حوزه جا افتادم. کم کم خدمات طراحی و اجرای تاسیسات را هم به بازرگانی اضافه نمودم.

در سفر به چین طی مذاکره با یکی از بزرگترین تولید کنندگان تجهیزات تهویه مطبوع دنیا، موفق شدم نمایندگی فروش تجهیزات آن برند در ایران را اخذ کنم.

با کمک دوستانم حوزه فعالیت را از یزد به تهران بردم و مشتریانی از تمام ایران داشتم.

حدود چهار سالی در این صنعت فعال بودم ولی رویای تولید اجازه نداد بیشتر از این در حوزه بازرگانی فعالیت کنم.

یادمه از کودکی وقتی بابام مواد غذایی (مثل کنسرویجات یا مربا و رب و ترشی و ...) میخرید من ساعتها به بسته بندی اونا خیره میشدم، کنجکاو بودم ، مطالب روی قوطی ها را به دقت میخوندم ...

بله درست حدس زدید! تولید مواد غذایی تجربه بعدی من بود. با دستانی تقریبا خالی ولی انگیزه ای بسیار که موتور پیشران من بود.

با استراتژی تولید صادراتی ، کارگاه تولید محصولات کنجدی را تجهیز کردم و سرانجام اولین بطری روغن کنجد در تاریخ چهاردهم بهمن نود و پنج (همزمان با روز تولدم) تولید شد.

خب حالا محصول آماده است، پس بازارش کو؟! برای من که قصد فروش در داخل کشور را نداشتم ، مانع سختی بود. البته قبل از تولید، به بازار کشورهای همسایه فکر کرده و اطلاعاتی نیزکسب نموده بودم.

با کشور دوست و همسایه، عمان شروع کردم طی چهار ماه ، هفت مرتبه برای شناخت بازار و عوامل فروش ، به این کشور سفر کردم.علیرغم مشکلات فراوان و هزینه زیاد، بالاخره راه باز شد.

قطر و امارات مقاصد بعدی بودند. با پشتکاری وصف ناشدنی که هنوز هم وقتی بهش فکر میکنم برام عجیبه، به تنهایی کار را جلو بردم. کم کم تیمم کامل شد، تیم تولید، تیم بازاریابی،تیم فروش و ...

با توصیه یکی از دوستان ، بصورت شراکتی در صنعت تولید مصالح ساختمانی هم وارد شدم، موزاییک تولید میکردیم. با ارتباطات بین المللی که از طریق فروش مواد غذایی پیدا کرده بودم ، موزاییک را هم صادر کردیم و اینگونه بود که در سن سی و چهار سالگی در مراسم تجلیل از کارآفرینان جوان و صادرکنندگان برتر کشور ، لوح تندیس کارآفرین جوان را دریافت نمودم. صادرات به سه قاره جهان در سه صنعت مختلف.

اگر چه تولید و صادرات برام شیرین و جذاب بود ، با وجود شکست ها و موفقیت ها ، همیشه من به شکل یک قله بهش نگاه میکردم. قله ای که میبایست فتح شود و وقتی فتح شد ، صعود مجدد به همان قله، دیگر لطفی نداشت و روح سرکش من را ارضا نمیکرد. اینگونه بود که عطای تولید را به لقایش بخشیدم .

در همان سالها، گهگاه تجربیاتم از بازرگانی، تولید، بازاریابی، فروش ، صادرات و واردات را در اختیار علاقه مندان قرار میدادم. برایم مشاوره و انتقال تجربه، خوشایند بود.

حس میکردم انگار کت و شلوار مشاوره بیش از حرفه ها و مشاغل دیگر ، فیت تن منه ، انگار وظیفه دارم هر چی بلدم ، یاد گرفتم و تجربه کردم رو به دیگران منتقل کنم.

مجددا کنکور کارشناسی ارشد دادم و در رشته مدیریت بازرگانی، گرایش بازاریابی مشغول به تحصیل شدم ، گذراندن دوره های آموزشی حرفه ای را هم چاشنی آموخته های قبلی کردم، برندسازی ، سیستم سازی ، بازاریابی و فروش را با دید موشکافانه ای دنبال کردم.

از سال نود و هفت موضوع فعالیت شرکت کاریزما را به حوزه مشاوره مدیریت کسب و کار تغییر دادم و کار جدی و حرفه ای را آغاز نمودم.

مجوز مرکز مشاوره و خدمات کارآفرینی را از اداره کار و رفاه اجتماعی و مجوز تاسیس آموزشگاه فنی و حرفه ای آزاد در حرفه بازرگانی را دریافت نمودم.

طی سالهای اخیر با حوزه کوچینگ آشنا شدم .کوچینگ را در دو موسسه بین المللی معتبر آموزش دیدم و تایید صلاحیت شدم. یادگیری کوچیینگ بر روی من دریچه و افق جدیدی باز نمود،سفر جدیدی شروع کردم، سفری از جنس آگاهی از وضع موجود به وضعیت مطلوب .

و امروز من "سعید رحیمی" خوشحالم که با استفاده از دانش و مهارت کوچینگ و توشه ای که از شکست ها و موفقیت های پانزده سال گذشته به همراه دارم ، میتوانم به خودم و دیگران در مسیر کسب وکار و زندگی کمک کنم.

وب سایت آکادمی کوچینگ کاریزما آماده ارائه خدمات آموزش کوچینگ سطح یک ، آموزش کوچینگ سطح دو ، آموزش کوچ بیزینس و ... می باشد.

سعید رحیمیدکتر سعید رحیمیداستان زندگیداستان برندکارشناسی ارشد
مدرس و مشاور کسب و کار ، بیزنس کوچ | دکترای مدیریت کسب و کار www.instagram.com/rahimisaeed.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید