آرمین رحمانی
آرمین رحمانی
خواندن ۱۲ دقیقه·۵ سال پیش

آزار جنسی و عوامل و تاثیرات بروز آن در محیط‌های دانشگاهی

آزار جنسی یکی از مسائل مهم اجتماعی در سطح بین المللی است و همه کشورهای جهان در سطوح مختلف با آن دست به گریبان هستند. آزار جنسی در محیط‌های گوناگون از جمله در خانواده، محیط کار، محیط دانشگاهی و سایر فضاهای خصوصی یا عمومی مطرح شده به چشم می‌خورد و زنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. عوامل مختلف فردی، اجتماعی و سازمانی می‌توانند در بروز آزار جنسی شناسایی و بررسی شوند و قربانی، مجرم و شرایط اجتماعی محیطی که آزار در آن رخ می‌دهد می‌توانند در بروز یا عدم بروز آن تاثیرگذار باشند. در نتیجه این آزارها زنان در جامعه دچار انواع گوناگونی از اختلالات فردی و اجتماعی می‌شوند و عملکرد آنها تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد. مشکلات رفتاری، ارتباطی، اجتماعی، روانی و شخصیتی گوناگونی می‌تواند برای زنانی که آزارهای جنسی از هر شکل آن را تجربه کرده اند بوجود آید و زنان نیز از روش‌های متنوعی برای مقابله با این آزارها می‌توانند بهره برند.

در این مقاله علل بروز آزار جنسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این مقاله با روش بررسی کتابخانه‌ای و با استفاده از مقالات و پژوهش‌های انجام شده در این خصوص، نوشته شده است. با توجه به محدودیت‌های موجود در کشورمان از نظر فرهنگی و اجتماعی و حساسیت بررسی موضوع آزار جنسی و نگاه به آن به عنوان یک تابو و نیز حساسیت حاکمیت ایران در پرداختن به موضوعاتی که محتوای جنسی دارند و برخی از رویدادها در این زمینه از جمله روسپیگری یا آزار جنسی را بررسی می‌کنند، مطالعات اندکی در این زمینه بخصوص در دانشگاه‌ها و فضاهای آکادمیک وجود دارد. از این رو در این پژوهش از مقالاتی که آزار جنسی در محیط کار را بررسی کرده اند بیشتر استفاده شده است. امید آنکه در آینده پژوهش‌های آکادمیک بیشتری در زمینه آزار جنسی در دانشگاه‌ها انجام پذیرد.

آزار جنسی در محیط‌های دانشگاهی، یکی از موضوعات مهم جهانی است که خبر آن از سراسر جهان بارها و بارها منتشر شده و می‌شود. گستره وسیعی از کشورهای جهان، چه توسعه یافته یا درحال توسعه، در غرب و شرق با این معضل روبه‌رو هستند. زنان، قشر آسیب‌پذیرتر جامعه در زمینه آزار جنسی هستند و تجربه آنها از این نوع از آزار، آنها را دچار انواع فراوانی از مشکلات اجتماعی، شخصیتی و بخصوص حرفه‌ای در عرصه مورد آزار کرده است. از طرفی آزار جنسی و طرح آن، به عنوان یک تابو، در کشور کمتر مورد بررسی قرار گرفته است؛ تا آنجا که هیچ پژوهشی در ایران منحصرا به موضوع آزار جنسی در دانشگاه‌ها نپرداخته و مقالات و پژوهش‌های موجود، همگی آزار جنسی در محیط‌های عمومی و محیط‌کار را مورد بررسی قرار داده‌اند. در این مقاله به دنبال تعریف و بررسی دلایل آزار جنسی خواهیم بود و با توجه به تشابه آن با آزار جنسی در محیط کار، از مقالاتی که به این موضوع پرداخته‌اند بهره‌مند خواهیم شد.

زنان به عنوان قربانی آزار جنسی، احساسی از ناامنی و سلطه جنسیتی مردان بر جامعه را تجربه می‌کنند. می‌توان آزار جنسی را یکی از تجربیات روزمره زنان در جامعه دانست زیرا بسیاری از زنان در محیط‌های گوناگون انواع مختلف آزار جنسی را گزارش کرده‌اند (سراج‌زاده، بی‌تا). تجربه آزار جنسی و ترس از آن، دائما به زنان یادآور می‌شود که مردان بر فضای عمومی غلبه دارند. آنها به واسطه تجارب خود در بخش عمومی جامعه، تحرک کمتری دارند و به دلیل ماهیت پیش‌بینی ناپذیر آن، احساس ناامنی دائمی را تجربه می‌کنند (صادقی‌فسایی و لاریجانی، 1392). متاسفانه به دلیل حساسیت این موضوع در جامعه ایران، نه تنها تحقیقی آکادمیک درباره آزار جنسی در دانشگاه‌ها در ایران انجام نشده است، بلکه چندی پیش و به نقل از سایت هراس واچ[1]، نشریه دانشجویی دانشگاه امیرکبیر به دلیل انتشار پوستری با مضمون آزار جنسی در دانشگاه به مدت سه ماه توقیف شد. به همین دلیل لزوم توجه به این موضوع به شدت احساس می‌شود.

آزار جنسی و اعمال خشونت علیه زنان علاوه بر تاثیرات منفی فردی، دارای پیامدهای منفی بسیاری در حیطه اجتماعی نیز هست. عدم احساس امنیت اجتماعی، ایجاد اختلال در روابط اجتماعی، هدر رفت انرژی مثبت و سازنده اعضای درگیر در آزار یا خشونت بجای صرف آن در رشد و پیشرفت جامعه و از بین رفتن احساس اعتماد افراد در جامعه نسبت به یکدیگر از جمله این پیامدها به شمار می‌آید. این در حالی است که از منظر فردی نیز، قربانی دچار افسردگی، ترس، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس، و استرس می‌شود و این همگی تاثیر طولانی مدت و ماندگار بر روحیه زنان دارد و تبعاتی منفی بر فرزندان آنها به همراه خواهد داشت (شکری و هاشمی، 1395).


زنان جهت مقابله با آزار جنسی از روش‌های متفاوتی از جمله مدارا، اعتراض یا ترک محیط یا تحصیل استفاده می‌کنند (نداف و همکاران، 1397). زنان در موقعیت مدارا با سکوت کردن، نادیده گرفتن و کوچک جلوه دادن موضوع، هیجانات منفی خود را کنترل می‌کنند و تلاش می‌کنند به نوعی از فرد مزاحم دوری و شرایط را قابل تحمل کنند. در موقعیت اعتراض، فرد قربانی، متجاوز یا مزاحم را مجبور به متوقف کردن رفتارش می‌کند. او با صحبت‌های اعتراض آمیز، فرد مجرم را از عمل نادرست خود آگاه کرده مراتب را به اداره یا دایره پیگیر مانند حراست اطلاع می‌دهد. در شرایط ترک محیط نیز فرد قربانی ترجیح می‌دهد مکان را ترک کند و معمولا این عمل به ترک تحصیل دانشجویان در دانشگاه‌ها منجر می‌شود (صادقی‌فسایی و رجب‌لاریجانی، 1389).

ادبیات پژوهش

آزار جنسی، طیف بسیار گسترده‌ای از رفتار و اشکالی متفاوت را شامل شود. هرگونه نگاه، لفظ یا تقاضای ایجاد رابطه که مضمونی جنسی داشته باشد و برخلاف میل زنان بر آنان تحمیل گردد و موجب ارعاب، تهدید، حقارت، آزار یا شی‌وارگی زنان شود، آزار جنسی تلقی می‌شود (صادقی‌فسایی و لاریجانی 1392). آزار جنسی را می‌توان به 5 دسته تقسیم کرد. این 5 دسته عبارتند از آزار جنسیتی، اجبار جنسی، اغوا جنسی، رشوه جنسی و تحمیل جنسی. گلفند این دسته بندی را به صورت آزار جنسی، توجه جنسی ناخواسته و اجبار جنسی تغییر داد که همگی ماهیتی مستقل و غیر اخلاقی دارند (تاکور و پائول، 2017). اندرسون (1998)، آزار جنسی را تحمیل تقاضای جنسی بر فرد، بدون در نظر گرفتن خواست او و در محیطی که در آن تفاوت قدرت وجود دارد تعریف کرده است. آزار جنسی یک توجه جنسی ناخواسته است که طیف وسیعی را شامل می‌شود. بر اساس تعریف و تقسیم‌بندی کمسیون فرصت‌های برابر شغلی در آمریکا، آزار جنسی، هرگونه رابطه جنسی ناخوشایند اعم از کلامی یا فیزیکی است که منجر به ترفیع یا تنزل رتبه در افراد می‌شود و به سه دسته آزارهای کلامی، غیر کلامی و فیزیکی تقسیم می‌شود. آزارهای کلامی، عملی مانند گفتن داستان‌ها، شوخی‌ها و طنزهای جنسی، پرسیدن سوالاتی درباره زندگی شخصی و جنسی افراد، کنایه‌های جنسی در گفتار افراد، اظهار نظر درباره لباس، ظاهر یا زیبایی زنان، پیشنهاد یا دعوت جنسی ناخواسته یا پیشنهاد ارتباط غیر کاری خارج از محیط کاری را شامل می شود. آزار غیر کلامی، عبارت از نگاه هیز و شهوت‌آلود، چشم‌چرانی، چشمک زدن، یا نشان دادن تصاویر جنسی نامناسب است و آزار فیزیکی، لمس کردن بدن، دست و ...، نوازش کردن، نزدیک شدن بیش از حد و برخورد جنسی با زور را شامل می‌شود (صادقی‌فسایی و رجب‌لاریجانی، 1389). همانطور که مشخص است، آزار جنسی طیف بسیار وسیعی از رفتار را شامل می‌شود که برای قربانی ایجاد ناراحتی می‌کند.

برای پرداختن به مسئله آزار جنسی، رویکردها و مدل‌های مختلفی پیشنهاد شده است. در این بخش، ابتدا یکی از انواع رویکردهای بررسی آزار جنسی بیان شده است. در ادامه به دو مدل نظری در ارتباط با علل رخداد آزار جنسی پرداخته شده است.

آزار جنسی را می‌توان با دو رویکرد مورد بررسی قرار داد. رویکرد اول قربانی محور است و شرایط قربانی را بررسی می‌کند. رویکرد دوم در آزار جنسی، به بررسی آزارگر می‌پردازد و عوامل مرتبط با آزار را مورد توجه قرار می‌دهد. بر این اساس در رویکرد اول شرایط فرهنگی قربانی، علل قربانی شدن، ساختارهای موجود و تبعات قربانی شدن مورد بررسی قرار می‌گیرند و به جایگاه قربانیان در سیستم کیفری و ارتباط میان جلوگیری از جرم و قربانی شناسی می‌پردازد. در رویکرد دیگر به عوامل اجتماعی، فرهنگی و ساختاری جامعه که منجر به عمل مجرمانه مجرم می‌گردد توجه شده، جایگاه و نقش مجرم و عملکرد سیستم جزایی مورد بررسی قرار می‌گیرد (صادقی‌فسایی و رجب‌لاریجانی، 1389).

تانگری و همکاران (1982)، برای آزار جنسی سه مدل نظری پیشنهاد کرده‌اند. در حالت اول که مدل سازمانی است به ساختارهای فرصت آفرین درون سازمان توجه شده است. این مدل، آزار جنسی را در نتیجه عواملی مانند قدرت، جو سازمانی، سلسله مراتب و محیط در سازمان می‌داند و توجه خاصی به موضوع قدرت در سازمان دارد. در نتیجه، تفاوت قدرت در سازمان می‌تواند منجر به آزار جنسی از طرف مراجع بالای قدرت نسبت به زیردستان خود باشد. موقعیت و مقام در سازمان، توازن قدرت در سازمان را بر هم می‌زند و همین امر امکان آزار جنسی را برای آنها فراهم می‌آورد. در محیط‌های آکادمیک، این قدرت در دست اساتید بخصوص اساتید مرد است و منجر به اعمال آزار نسبت به دانشجویان، بخصوص دختران می‌شود. البته در سایر ارکان اقتدار در سازمان دانشگاه، به عنوان مثال حراست، آموزش و بخش‌های امثال آن نیز می‌توان این تفاوت توازن در قدرت را مشاهده نمود.

مدل دوم مدل فرهنگی-اجتماعی است. این مدل ناظر بر نابرابری جنسیتی و جنسیت‌گرایی موجود در جامعه است. در این مدل، آزار جنسی نتیجه آن است که انتظار می‌رود در روابط اجتماعی انتظار ارتباط و نقش‌پذیری سنتی میان زنان و مردان وجود داشته باشد. این مدل در ارتباط با ایدئولوژی فردگرایانه‌ای است که از سلطه و تفوق مردان در جامعه منتج می‌شود. در واقع این مدل به ساختار مردسالارانه‌ی موجود در جامعه توجه می‌کند که در آن مردان دارای قدرت اجتماعی هستند و این قدرت توسط ساختارها و باورهای موجود در جامعه، امتداد یافته بازتولید می‌شود. در این مدل زنانی که به جایگاه مردانه دست می‌یابند، بیشتر مورد آزار قرار می‌گیرند در نتیجه در دانشگاه‌ها ممکن است دختران به واسطه این نگرش که زنان باید در خانه بمانند و به بزرگ کردن فرزندان‌شان بپردازند، مورد آزار جنسی قرار بگیرند.

سومین مدل آزار جنسی مدل طبیعی-بیولوژیکی است. بر اساس این مدل، آزار جنسی امری شخصی و بر اساس تعاملات طبیعی میان زنان و مردان بروز می‌کند. فرض اصلی این مدل بر این اساس است که مردان تحریکات جنسی تکانشی‌تری نسبت به زنان دارند و بر همین اساس رفتار پرخاشگرانه جنسی را، هم در محیط کار و هم سایر محیط‌ها ‌و بیش از زنان از خود نشان می‌دهند. این مدل مدعی آن است که این رفتار پرخاشگرانه بدون هدف و غرض و در برخی موارد به صورت رفتار ناخواسته و در نتیجه در برخی موارد، پیامد طبیعی این اظهار پرخاشگرانه جنسی است. توجه اصلی این مدل بر غرایز ذاتی انسان است که رفتار پرخاشگرانه جنسی را سبب می‌شود (تانگری و همکاران، 1982).

لسان (1385)، عوامل ارتکاب به آزار و خشونت جنسی را به دو دسته کلی و زیرمجموعه‌های آنها تقسیم می‌کند. عامل اول در این تقسیم‌بندی عوامل زیستی است که خود به هفت دسته اوصاف ژنتیکی (تاثیر ژن مردانه و زنانه در تمایل و خشونت جنسی)، جنبه‌های روانی و روانپزشکی (اثر ترشح هرمون‌ها بر عملکرد مغز)، استفاده از مشروبات الکلی، شخصیت مجرم، شخصیت قربانی (در تحریک مجرم یا تلاش برای راضی نگه داشتن او)، آموزه‌های خانوادگی و اجتماعی و نقش رسانه ها تقسیم می‌شود. عوامل دوم عوامل فرهنگی هستند که به نقش باورها و عقاید، تاثیر نظریه‌های فمنیستی و خرده‌ فرهنگ‌های مجرمانه تقسیم شده است. از نظر لسان این عوامل، عوامل مهم و پرتکرار در ارتکاب به آزار یا خشونت جنسی علیه زنان هستند که همه آزارهای غیر اتفاقی را شامل می‌شوند (لسان، 1385).

آزار جنسی از دیدگاه‌های مختلف می‌تواند علل متفاوتی داشته باشد. فمنیست‌ها بر این باور‌ هستند که آزار جنسی، بازتاب شرایط موجود در یک جامعه مردسالار است که در آن روابط قدرت، نابرابر و به نفع مردان است. فمنیست‌های لیبرال، اجتماعی شدن را یکی از مهمترین علل آزار جنسی می‌دانند و بر نقش جامعه بر بازتولید آن تاکید می‌کنند. فمنیسم رادیکال، اصلی ترین دلیل آزار جنسی را روابط نابرابر قدرت در جامعه و امتیازات جامعه مردسالار برای مردان و اعطای قدرت به آنها می‌داند. نگاه فمنیسم مارکسیسم به ماهیت طبقاتی زنان و مردان به عنوان طبقه حاکم و طبقه زیر دست است، فمنیسم سوسیالیسم، به نظام‌ها و ساختارهای اجتماعی که تفاوت قدرت در جامعه را بازتاب می‌دهند توجه دارد و فمنیسم اگزیستانسیالیسم بر آن است که نقش زنان زاییده جامعه‌ای است که در آن زنان و مردان نقش اجتماعی متفاوت خود را پذیرفته آن را بازتولید می‌کنند (مکتوبیان و همکاران، 1393).

در همه انواع فمنیسم، زنان به عنوان قربانی آزار جنسی مورد بررسی قرار می‌گیرند. حال آنکه برخی از انواع علل آزار جنسی، زنان را به عنوان قربانی، یکی از علل آزار جنسی می‌دانند. در این رویکردها، زنان با رفتار تحریک کننده و ایجاد زمینه آزار از طریق طرز پوشش، رفتار و مانند اینها، در بروز آزار جنسی نقش دارند (لسان، 1385). بر این اساس زن به عنوان بزه‌پذیر خود را در مکان و شرایط مناسب برای بروز آزار جنسی قرار می‌دهد و بنا بر نظریه فعالیت روزمره، با وجود سه عامل مجرم با‌انگیزه، محیط مناسب و عدم وجود نظارت کافی، آزار جنسی رخ می‌دهد (صادقی‌فسایی و لاریجانی، 1391) و مثال آن می‌تواند حضور دانشجویان دختر در دفاتر اساتید دانشگاه در مکانی به غیر از محیط دانشگاه باشد.

تقابل این نظریات را می‌توان از گوناگونی روش‌های بررسی و سبب شناسی آنها ناشی دانست. وجود نظارت ناکافی بر عملکرد مراجع قدرت در دانشگاه‌ها و قدرت اجتماعی ناشی از جامعه مردسالار، می‌تواند مراجع قدرت را از عمل خود مطمئن نماید. همچنین آموزش نادرست در مواجهه با بروز آزار و عدم آگاهی از چگونگی پیگیری آزار جنسی توسط دانشجویان و نیز وابستگی دانشجویان به اساتید و مراجع قدرت می‌تواند زمینه را هرچه بیشتر برای بروز آزار جنسی فراهم آورد. باید توجه داشت که شناخت مسائل مربوط به قربانیان آزار جنسی در چهارچوب فرهنگ معنا می‌یابد. فرهنگی که در آن زنان خود به تعرض جنسی خود جان می‌بخشند و محرک آن محسوب می‌شوند یا ادعا می‌کند که همه زنان دوست دارند که به آنها تجاوز شود یا بر این عقیده است که اگر زنی مایل به آزار یا تجاوز نباشد، نمی‌توان به او آسیب رساند یا بر این باور است که منظور زنان از نه، همان بله است، در همراهی با ضعف نظارت و حمایت‌های قانونی از زنان و جامعه‌پذیری جنسیتی، زمینه فرهنگی را برای ارتکاب به آزار جنسی و توجیه آن توسط مردان آماده می‌کند (شکری و هاشمی، 1393).

با توجه به اهمیت موضوع و ضعف پژوهش در این زمینه، لازم است که توجه بیشتری به موضوع آزار جنسی در دانشگاه‌ها، روش‌های آگاه‌سازی و پیشگیری از آن و توجه به فرایندهای حمایتی و نظارتی در زمینه کنترل مراجع قدرت در دانشگاه‌ها اختصاص یابد.

منابع

منابع فارسی:

1. شکری، کبری و هاشمی، سیدضیا (1395)، بررسی جامعه شناختی آزار جنسی زنان جوان، مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، 24

2. صادقی‌فسایی، سهیلا و لاریجانی، مهسا (1392)، آزار جنسی در محیط کار تهدید بر امنیت اجتماعی، مطالعات اجتماعی ایران، 22

3. صادقی‌فسایی، سهیلا و رجب‌لاریجانی، مهسا (1389)، مطالعه جامعه‌شناختی آزار جنسی زنان در محیط کار، پژوهش زنان، 30

4. لسان، مصطفی (1385)، جرم‌شناسی خشونت جنسی علیه زنان، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، 21

5. مکتوبیان، مریم و دیگران (1394)، بیان مدلی داده بنیادبرای بررسی جامعه‌شناختی آزار جنسی و احساس ناامنی زنان در بیمارستان‌ها، بررسی مسائل اجتماعی ایران، 1، 151-192

6. نداف، مهدی و دیگران (1397)، بررسی تاثیر آزار جنسی و استرس شغلی بر بروز رفتار غیرکارکردی با توجه به نقش واسط‌های فرسودگی شغلی (مورد مطالعه: زنان کارکنان شاغل در بخش بهداشت و درمان استان خوزستان)، زن و جامعه، 36

منابع انگلیسی:

7. Tangri, S.S., Burt, M.R. and Johnson, L.B., )1982(, Sexual harassment at work: Three explanatory models, Journal of social Issues, 38(4), pp.33-54.

8. Thakur, M.B. and Paul, P., 2017. Sexual Harassment in Academic Institutions: A Conceptual Review. Journal of Psychosocial Research, 12(1).

منابع اینترنتی:

9. سراج‌زاده، سیدحسین (بی‌تا)، طرح مسئله آزار جنسی در محیط دانشگاه: ضرورت، حساسیت و دقت، انجمن جامعه‌شناسی ایران http://www.isa.org.ir/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%87/4115-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AA%D8%8C-%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%D9%82%D8%AA [ بازیابی شده در دوم مهرماه یکهزار و سیصد و نود و هشت]

10. محمودی، مهتاب (بی‌تا)، از آزار جنسی حرف نزنید تا منزلت دانشگاه سقوط نکند، هراس واچ، http://harasswatch.com/news/1255/%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C-%D8%AD%D8%B1%D9%81-%D9%86%D8%B2%D9%86%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D8%A7-%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%84%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7-%D9%86%DA%A9%D9%86%D8%AF [بازیابی شده در دوم مهرماه یکهزار و سیصد و نود و هشت]

[1] Harasswach.com

ازار جنسیدانشگاهتجاوزمزاحمت جنسیاساتید
هرچه در دنیاست از دل نگاه انسان خلق می‌شود. دنیا را با نگاه مان تغییر دهیم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید