جهان به سمت یکپارچگی در حرکت است. مفاهیمی مانند جهانی شدن، امروز از پر کاربردترین مفاهیم بخصوص در علوم اجتماعی هستند. در این مسیر ارتباطات، رسانهها و در کنار آن شبکههای اجتماعی بخصوص شبکههای اجتماعی مجازی نقش مهمی را ایفا میکنند و کمک بزرگی در مسیر جهانی شدن هستند. همچنین در ایجاد ارتباط میان فرد و جامعه و نیز اعطای قدرت برقراری ارتباط و تاثیر گذاری به فرد، مفهوم فرد و عاملیت را نیز دچار تغییر و دگرگونی کردهاند. با توجه به موارد بالا به دنبال آن هستیم که برخی ریشههای احتمالی را که میتوانند در کنار همه مزایای نام بردهشده، نشانی از تاثیرگذاری بر رفتار فرد یا اثرگذاری بر جامعه از مسیر شبکههای اجتماعی داشته باشند را پیگیری و بررسی نماییم. چهارچوب نظری این بررسی توجه به نظریات آنتونیو گرامشی در خصوص فرهنگ و سلطهفرهنگی است.
برای بررسی تاثیرگذاری بر رسانهها و شبکههای اجتماعی، میتوان دو زمینه متفاوت را مورد بررسی قرار داد. زمینهی اول به تاثیرگذاری در سطح ملی میپردازد و زمینه دوم، تاثیرگذاری در سطح بین المللی را مورد بررسی قرار میدهد. در هرکدام از این سطوح، میزان تاثیرگذاری بازیگران مختلف متفاوت و شکل آن منحصر به فرد است. دسترسی اشخاص یا سازمانهایی که به دنبال مدیریت تاثیرگذاری در سطوح مختلف هستند، عمل آنها را تعریف و شکل آن را مشخص میکند. در این مقاله به دنبال آن هستیم که آیا در سطح ملی و بینالمللی، بازیگران عرصه تاثیرگذاری میتوانند آرا و نظرات کاربران رسانهها و شبکههای اجتماعی را مدیریت کنند؟
در ایران، از نظر پژوهشی شاهد تولیدات علمی مانند ترجمه و تحقیق، بخصوص از نیمه دوم دهه هشتاد هستیم. به دلیل گسترش استفاده از فضای مجازی و رسانه در این دوران، پژوهش در این زمینه تازگی دارد. در این میان میتوان به پژوهش انجام شده توسط ذکایی و ولی زاده(1388) با عنوان فرهنگ جوانان و تلفن همراه اشاره کرد که به فراگیری استفاده از این وسیله ارتباطی پرداخته است. رحمانزاده(1389) در پژوهشی به کارکردهای شبکههای اجتماعی مجازی در عصر جهانی شدن پرداخته است و به جهانی شدن و ارتباط شبکههای جهانی با آن توجه نموده است. پوراحمدی میبدی و سعیدی(1390) در مقاله ای تحت عنوان روابط فرهنگ و هژمونی در عرصه جهانی، نگاهی به تاثیر رسانه و فرهنگ در سطح جهانی و چگونگی سلطه هژمونیک در سطح ملی و جهانی پرداخته است. خورشیدیان و همکاران(1393) نقش رسانهها در هدایت فرهنگ عمومی را بررسی کرده و به کارکرد رسانه در جهت دهی به فرهنگ پرداخته اند و کاظمی نجفآبادی و همکاران (1397) نقش شبکههای اجتماعی مجازی بر شکلگیری ارتباطات فرهنگی را بررسی نموده اند.
خوب است که در ابتدا برخی از مفاهیم مورد استفاده در این پژوهش را مورد بررسی قرار داده تعریف کنیم. این اصطلاحات به ترتیب عبارتند از فرهنگ، جهانی شدن، هژمونی، رسانه، شبکه اجتماعی، شبکه اجتماعی مجازی و جامعه سیاسی و مدنی. بر اساس این تعاریف میتوان نظام تاثیرگذاری بر رسانهها و شبکههای اجتماعی را صورتبندی و تبیین نمود.
فرهنگ
به دست آوردن تعریف یگانه از فرهنگ به نظر دشوار میآید. بسته به نوع بررسی در این حوزه، تعاریف گوناگونی برای آن ارائه شده است و با توجه به پیچیدگی این مفهوم و استفاده میان رشتهای از آن گستره تعاریف بسیار وسیع است. فرهنگ را در مفهوم عام وجوه تمایز میان معنوی، مادی، فکری و احساسی میان جوامع یا گروهها تعریف میکنند که نظام ارزشها، باورها، سنت، شیوه زندگی و نمودهای آن از جمله هنر را در بر میگیرد. همچنین فرهنگ را متنی میدانند که در آن گفتار و رفتار مردم، چگونگی نگاه آنها به مفاهیمی همچون زمان و مکان، اجتماعی شدن و زندگی روزمره را نشان میدهد(خورشیدیان و همکاران، 1393). فرهنگ بازنمای الگوهای تفکر و زندگی در جوامع انسانی است. برخی فرهنگ و ارتباطات را به معنایی تقریبا برابر میدانند چنان که اسمیت بیان میکند هرگاه مردم بر یکدیگر تاثیر میگذارند ارتباط نیز برقرار میکنند. آنها باید برای زندگی در جوامع و حفظ فرهنگشان ارتباط برقرار نمایند. (کاظمی نجفآبادی و همکاران، 1397). فرهنگ را همچنین مجموعه منسجمی از ابزار و سایل، اجناس مصرفی، منشورها و قوانین اساسی برای گروه های گوناگون اجتماعی، اندیشهها و پیشهها، باورها و آداب و رسوم، معرفی میکنند(مالینوفسکی، 1941) در مجموع میتوان فرهنگ را وجوه تمایز میان گروهها و جوامع انسانی دانست که مبنای رفتار و گفتار آنها و زمینهساز درک آن است.
جهانی شدن
جهانی شدن را برخی فرآیند تولد و رشد اقتصاد جهانی میدانند. نلسون آن را روند گسترده بینالمللی شدن ارتباطات و سازمانهای تجارت و اقتصاد میداند و گیدنز از آن به عنوان روند رو به رشد اقتصاد جهانی یاد میکند. همچنین جهانی شدن را به عنوان رشد سریع روابط اقتصادی بین جوامع، دولتها و کشورها تعریف کرده اند. از طرفی جهانی شدن را گسترش پدیده جهانی مبادله اطلاعات دانستهاند. بر این اساس سخن از دهکدهی جهانی به میان میآید که مردم جهان را به هم پیوند میزند. براساس ایده مکلوهان، اهمیت مرزها در این تعریف از بین میرود و جهان قابل دستیابی میشود (رحمانزاده، 1389)
در مجموع میتوان از سه نقطه نظر به جهانی شدن نگاه کرد. ابتدا آن دسته از نظریات جهانی گرایان که جهان را در حرکت به سوی حاکمیت مطلق فرهنگ، سیاست و اقتصاد و هنر جهان پیرامون را انطباق با آن میدانند و دیگر نگاه شک گرایان که جهانی شدن را در راستای پروژهی استعمار غرب و تن دادن به فساد غرب و پذیرش سلطه آن معرفی میکنند. نقطه نظر دیگر نگاه انتقال گرایان به این مفهوم است که بیان میکند جهانی شدن در راستای صنعت جهانی ارتباطات از یک سو در حمل و نقل و از سوی دیگر در فضای مجازی جهان را به هم نزدیک کرده است(عاملی، 1384)
هژمونی
از هژمونی میتوان چهار تعریف ارائه نمود. تعریف اول هژمونی به عنوان سلطه و سلطه فعال به معنای سلطه شوروی بر اروپای شرقی و سلطه امریکا بر نظام سرمایه داری در دوره جنگ سرد اشاره دارد. معنای دوم هژمونی دولتها است که اشاره به هژمونی دولتهای مختلف در ادوار مختلف سرمایهداری دارد. تعریف بعد به اعمال رهبری از طریق بلوکهای تاریخی در یک صورتبندی اجتماعی و رهبری امریکا پس از جنگ سرد با توجه به ایجاد ساختار تولید فوردی دارد و در نهایت مفهومی که از نظریات گرامشی برداشت میشود که به معنای سلطه مبتنی بر اجماع است (پوراحمدی میبدی و سعیدی، 1390)
از منظر آنتونیو گرامشی آن بخش از سلطه که با پذیرش و وفاق، با عدم استفاده از زور و از مجرای فرهنگی اعمال میشود و از طرف گروه تحت سلطه به شکل یک واقعیت یا شکل درست عمل پذیرفته میشود، هژمونی است. بر این اساس حاکمیت و طبقه قدرتمند نه با استفاده از ابزار قهر، که با استفاده از ابزار هژمونیک سلطه خود را بدون منازعه بر زیر دستان دیکته میکند و آنها نیز آن را میپذیرند (محمدی، 1395)
بر اساس این نظریات از گرامشی میتوان فرهنگ را بازیگر مهمی در اعمال قدرت به شمار آورد. قدرتی که از آن به عنوان قدرت نرم یاد میکنند و بر پذیرش و وفاق استوار است و در مقابل قدرت سخت که مبتنی بر اجبار، زور و وادار کردن است قرار میگیرد. قدرت نرم هژمونی خوانده میشد و قدرت سخت سلطه و اقتدارگرایی است (رحمانزاده، 1389)
رسانه
رسانهها ابزار ارتباطی هستند. ارتباط با جمعیت بسیار، خود به خود صورت نمیگیرد بلکه نیازمند ابزار است و این ابزار، رسانه است. رسانه ها یکی از ابزار مهم و قدرتمند انتقال فرهنگ و فرهنگ پذیری هستند. انسانها در فضای رسانه متولد میشود، در آن رشد مییابند و از آن تاثیر میپذیرند. رسانهها دست به نفوذ در میان مخاطبان خود میزنند. آنها بر مخاطبان خود از طریق ترغیب، تشویق، تبلیغ و گاهی ارعاب اثر میگذارند. مفهوم رسانه امروز بسیار گسترده شدهاست. رسانههای جمعی و بزرگ چون رادیو و تلوزیون، شبکه جهانی اینترنت و مطبوعات دیگر تنها شکل رسانه نیستند. امروز با گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی هرفرد خود میتواند نقش یک رسانه را ایفا کرده و صدای خود باشد. همچنین نوع و سبک زندگی، پوشش و هویت فردی میتواند به عنوان یک رسانه شناخته شود (خورشیدیان و همکاران، 1393)
رسانههای جمعی در شکل دهی به هویت فردی و فرهنگ پذیری جوانان نقش عمدهای ایفا میکنند. آنها به منابع عمده و مسلط تبدیل شدهاند. اینترنت به عنوان یکی از رسانههای پر قدرت در دنیای امروز از نظر کاستلز یک نوآوری دوران ساز شناخته میشود. تلفن همراه نیز به نوبه خود نه تنها ابزاری برای برقراری ارتباط، که ابزاری در جهت فرهنگ مصرف و تولید محتوا شناخته میشود (ذکایی و ولی زاده، 1388)
امروز رسانههای عمومی در تلاش برای استاندارد کردن رفتار افراد بر مبنای اهداف خود هستند. از طرفی فرد و رسانه به طور مستمر بر یکدیگر اثر میگذارند. افراد با تولید محتوای شخصی خود به رسانه مستقل تبدیل شدهاند و محتوای خود را تولید میکنند که برگرفته از رسانه است. رسانه ای که خود در حال تاثیر پذیری از محتوای تولید شده توسط فرد است. همچنین رسانه و فرهنگ نیز بر یکدیگر اثر متقابل دارند. رسانههای جمعی از طریق به وجود آوردن ایستارها، الگوهای رفتار، جامعه پذیری، باز تعریف ارزشها، تهییج احساسات، جهت دهی به افکار عمومی و شکل دهی به بارها و تصاویر و ذهنیات اجتماع، از توانایی مهندسی فرهنگی برخوردار است. این درحالی است که هر رسانه در فضایی برساخته فرهنگ عمل میکند و خارج از آن نیست (خورشیدیان و همکاران، 1393)
شبکه اجتماعی
شبکه اجتماعی در دنیای امروز را میتوان با ایجاد پیوند میان افراد و گروهها در تولید علم و اشتراک عقاید جمعی و فردی موثر دانست. شبکههای اجتماعی با هدف فراهم آوردن امکان ارتباط میان سرمایه های فردی و تولید سرمایه جمعی به تولید علم نیز کمک میکنند. میتوان غایت هر شبکه اجتماعی را ایجاد ارتباط میان افراد متخصص در حوزههای مشخص و برقرار پیوند میان توانمندیها و سرمایه هر یک در جهت تولید سرمایه جمعی دانست. این پیوند در حوزه تولید علم بسیار مهم است و نقش مهمی در تبدیل سرمایه فردی به سرمایه جمعی ایفا میکند (رحمانزاده، 1389)
شبکههای اجتماعی مجازی
گسترش ارتباطات مجازی از طریق ماهواره و اینترنت با توجه استفاده روزافزون از آن، افراد بیشتری را هر روز به هم پیوند میزند. این شبکه ها از طریق مجموعهای از محتوای نمادین با مخاطبین خود و میان آنها ارتباط برقرار کنند. همچنین از آنجا که واسطهای ارتباطی به صورت الکترونیک جابجا میشوند، مفهوم زمان و مکان را تغییر میدهند و افراد میتوانند در هر زمان در یک شبکه اجتماعی متشکل از افراد گوناگون حضور داشته باشند. فضای وب با امکان برقراری ارتباط دوسویه، مورد استقبال کاربران بسیاری قرار گرفته است و افراد بخش قابل توجهی از زمان خود را با آن اختصاص میدهند (رحمانزاده، 1389).
تولد وبلاگها خود یکی از نقاط عطف ارتباطات مجازی بوده است. افراد با امکان اشتراک نظرات خود و دریافت نظر مخاطبانشان توانستند در ارتباط بیشتری با ایدهها و نظرات دیگران قرار گیرند و افراد یا مجموعهای از اداره کنندهگان یک وبلاگ، به عنوان یک رسانه توانایی تاثیر گذاری و ارتباط آسان را بدست آوردند. امروزه با گسترش استفاده از فضای وب، شاهد برخی از بزرگترینهای تاریخ مانند فیسبوک (سومین جامعه بزرگ دنیا)، آمازون (بزرگترین کتاب فروشی دنیا)، ویکیپدیا (بزرگترین دایرهالمعارف دنیا)، ابای (بزرگترین مارکت دنیا) و بسیاری دیگر از شبکههای اجتماعی بزرگ هستیم که نوع روابط انسانها و کیفیت آن را تحت الشعاع قرار داده اند (همان)
جامعه مدنی و جامعه سیاسی
با توجه به آن که در این نوشتار، مبنای نظری خود را آرا آنتونیو گرامشی قرار دادهایم، مفهوم جامعه سیاسی و جامعه مدنی را از دریچه نگاه او بررسی خواهیم کرد. گرامشی جامعه را به دو جنبه مدنی و سیاسی تقسیم میکند. جامعه مدنی در نظر او همه نهادهای خصوصی مانند مدارس، اماکم مذهبی، کلوپها، روزنامهها، احزاب و مانند آنها را شامل میشود و جامعه سیاسی در برگیرنده موسساتی مانند حکومت، دادگاهها، پلیس، ارتش و به طور کلی و تقریبا به معنای دولت گرفته میشود (پوراحمدی میبدی و سعیدی، 1390)
گرامشی از اصطلاح جامعه مدنی برای اشاره به قلمرو خصوصی یا غیر دولتی استفاده میکند. از نظر او جامعه مدنی به مفهوم گستره سازمانها است و توان نظمیابی درونی عقلانی و توان آزادی دارد. از نظر او جامعه پیچیده مدنی به مثابه هم نوایی ارگانیسمهایی است که عموما خصوصی نامیده میشوند و در آن هژمونی و توافق خودانگیخته، سازمان یابد. او جامعه مدنی را حائلی میان دولت و بحرانهای اقتصادی میداند و قائل به رابطهای دوسویه میان جامعه مدنی و سیاسی است. بر این اساس جامعه مدنی رابطه بین افراد، افراد با جامعه، جامعه به صورت سازمانیافته و بدون سازمان و جداکننده حوزه خصوصی و عمومی است (ساسون، 1376)
با توجه به تعاریف موجود در سطح ملی میتوان ردپای دولتها در ایجاد سلطه هژمونیک و نیز کنترل رسانهها و شبکههای اجتماعی را دنبال کرد. دولتها از رسانههای خود جهت شکلدهی به ارزشهای جامعه در جهت سیاستهای خود استفاده میکنند (خورشیدیان و همکاران، 1393)
گرامشی هژمونی را فرآیندی میداند که از طریق آن طبقه حاکم و مسلط، به واسطه دسترسی به نهادهای اجتماعی مانند رسانهها یا نهاد آموزش، ارزشهایی را تبلیغ میکند که سبب تحکیم کنترل آنها بر سیاست و اقتصاد میشود. آنها طوری برنامهریزی میکنند که افراد در جامعه، منافع گروه مسلط را با منافع عمومی برابر بدانند. در حقیقت هژمونی به عنوان شکل ظریفی از سلطه فرهنگی شناخته میشود. از نظر گرامشی بقای حاکمیت تنها منوط به پشتوانه اقتصادی نیست، بلکه به مولفههای عمده سیاسی و فرهنگی نیز بستگی دارد (پوراحمدی میبدی و سعیدی، 1390). در نتیجه میتوان دریافت که در سطح ملی، طبقه مسلط به دنبال آن است تا با مدیریت فرهنگی و اثرگذاری رسانهای بر فرهنگ، هژمونی خود را در جامعه به جریان اندازد.
در شبکههای اجتماعی مجازی نیز در ایران شاهد آن هستیم که دولت با فیلتر شبکههایی که با هژمونی او در تضاد هستند، تلاش میکند افراد را در فضای هژمونیک نگاه دارد. تبلیغات گسترده در پیادهسازی هژمونی مورد نظر در مدارس، بهرهگیری و انحصار مراکز دینی و در دست داشتن اتحادیههای کارگری و کنترل آنها نیز به این مهم کمک میکند. در فضای مجازی نیز شاهد ارتش سایبری هستیم که در تلاش برای کنترل فرهنگی و امنیتی فضای مجازی عمل میکنند. زیرساختهای حیاتی کشور بر مبنای سایبری قرار دارند و نهادی برای دفاع از آنها وجود دارد که این مهم را انجام میدهد و ارتش سایبری نام دارد (سایت باشگاه خبرنگاران جوان)
مشابه آنچه در سطح ملی ملاحظه میشود، در نظام جهانی نیز قابل مشاهده است. قدرتهای برتر در نظام جهانی از طریق اعمال فشار و نیز جلب رضایت سایر بازیگران به اهداف خود دست مییابند. بر اساس نظریه استیلای فرهنگی رابرت کاکس، هر کشوری بتواند بینش بهتری از جهان ارائه دهد، قادر خواهد بود سکان راهبری فکری و فرهنگی جوامع را در دست گیرد و برای اقدامات سلطه طلبانهاش مشروعیت کسب نماید. انسانها جهان را آنگونه که میاندیشند میبینند، نه آنگونه که واقعا هست. در نتیجه هرقدرتی بهتر بتواند به افکار جهانیان جهت دهد، این شانس را دارد که با قبولاندن جهان بینی خود، رهبری فکری و فرهنگی جهان را بدست آورد (پوراحمدی میبدی و سعیدی، 1390)
از طرفی قرار گیری درشبکههای اجتماعی مجازی، سبب برخورد افراد از فرهنگهای گوناگون با یکدیگر میشوند. افراد با فرهنگهای متفاوت در اثر این برخورد، با هم آشنا میشوند و از شباهتها و تفاوتهای میان یکدیگر آگاهی مییابند. در نتیجه این آگاهی میزان حساسیت آنها نسبت به یکدیگر کاهش یافته دیدگاه آنها را از منفی به مثبت تغییر داده یا حداقل تعدیل میکند. قرار گرفتن هرچه بیشتر در فضای مجازی طبیعتا موجب ارتباط بیشتر و در نتیجه تاثیرپذیری از فرهنگهای دیگر میشود. این تاثیر خود میتواند بر نوع و چگونگی استفاده از فضا و شبکه اجتماعی مجازی اثرگذار باشد (کاظمی نجفآبادی و همکاران، 1397)
باید توجه داشت که هژمونی ایالات متحده نه تنها بر پایه قدرت مادی، بلکه بر پایه ارزشها نیز استوار است. یعنی بر الگویی از اجتماع مبتنی است که برای دیگر کشورها جذاب است و میخواهند آن را سرمشق خود قرار دهند (پوراحمدی میبدی و سعیدی، 1390). بر این اساس و با توجه به نظریه انطباق فرهنگی ایلنگرورث، رفتار انطباقی بیشتر منجر به تغییر بیشتر اعتقادات فرهنگی میشود (کاظمی نجفآبادی و همکاران، 1397). از طرفی برخی از شبکههای اجتماعی مجازی بسیار پرکاربر مانند فیسبوک در جهان یا اینستاگرام در ایران، وبسایتهایی آمریکایی هستند که فرهنگ آمریکایی را ترویج میدهند و در نتیجه این فرهنگ آمریکایی است که به دلیل تبلیغ فرهنگی و جذابیت آن به صورت هژمونیک توسط کشورها و فرهنگهای دیگر پذیرفته میشود.
با توجه به گسترش شبکههای اجتماعی مجازی و نیز گسترش رسانهها و ابررسانهها در جهان، برخی از متفکران و صاحبنظران غربی، وسایل ارتباطی نوین جهانی را به عنوان بستر ساز تحقق شتابان و بی وقفه پروسه جهانی شدن دانستهاند (رحمانزاده، 1389). این جهانی شدن البته به شباهت به آمریکایی شدن نیست.
در مقابل نظریات گرامشی در خصوص هژمونی البته این نقد وارد است که افراد امروزه و با توجه به گستردگی فضای مجازی و اتصال به دنیای مجازی، تنها تحت تاثیر یک فرهنگ منحصر به فرد نیستند یا از یک فرهنگ واحد تاثیر نمیپذیرند. این بدان معنا است که میتوان تاثیر هژمونیک فرهنگی را از طریق شبکههای اجتماعی مجازی تعدیل کرد و به پیوندی از فرهنگها دست یافت.
البته که انطباق فرهنگی یکی از وجوه تاثیر فرهنگهای گوناگون بر یکدیگر است اما در سطح ملی میتوان تاثیر هژمونی دولت را در فرهنگ مستقل هر کشور مشاهده کرد. تبلیغات و گاهی سرکوب و ارعاب از عناصری هستند که فرهنگ مورد نظر طبقه مسلط را حفظ میکنند. البته در اکثر موارد تلاش بر آن است که حفظ فرهنگ به صورت هژمونیک و با حداقل خشونت یا زور اعمال شود و افراد خود را موظف به رعایت قواعد موجود بدانند یا فرهنگ طبقه حاکم را قطعی و طبیعی فرض کنند.
در سطح بین المللی نیز میتوان استدلال نمود که آمریکایی شدن در حال گسترش است. فست فودها، پوشش و مد، استفاده از فضای مجازی و حتی بهرهگیری از علوم و سلطه بازار آزاد و لیبرالیسم آمریکایی، نشان از ان دارد که آمریکا در تلاش است تا سلطهای هژمونیک بر جهان داشته باشد و از نظر فرهنگی افراد را شبیهسازی کرده شرایط طبیعی و عادی را، ایدههای آمریکایی و ایدهآل زندگی را رویای آمریکایی بداند.
نتیجهگیری
امروزه در جهان گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و رسانهها بیش از پیش جهان را به هم نزدیک کرده است. صحبت از دهکده جهانی نشان از آن دارد که جهان و افراد آن به سوی نزدیک شدن به یکدیگر پیش میروند. در این میان کشورها در تلاش برای حفظ فرهنگ خود و نیز تسلط فرهنگی در جهان با یکدیگر مشغول رقابت هستند. در درون مرزهای ملی دولتها در تلاش هستند که سلطهای فرهنگی ایجاد کنند و مردم کشور را تحت نفوذ خود داشته باشند. در ایران شاهد تلاش برای نفوذ فرهنگی از طریق ساختارهای هژمونیک و نیز تلاش برای کنترل شبکههای اجتماعی مجازی و کنترل ارتباط طبقات تحت سلطه با آنها هستیم.
از طرفی شاهد تاثیرگذاری فرهنگ آمریکایی بر فضای رسانههای جمعی، بخصوص شبکههای اجتماعی مجازی هستیم. جذابیت فرهنگ آمریکایی و مراکز ترویج آن، بخصوص شبکههای اجتماعی پر کاربر نظیر فیسبوک و اینستاگرام، سبب شده است تا شاهد تاثیر بسیار فرهنگ آمریکایی و نیز نفوذ مد و سبک زندگی آمریکایی در جهان، بخصوص ایران باشیم که تجدد را با غربی شدن برابر دانسته به دنبال نیل به آن هستند.
منابع :
ساسون، آن (1376) نگاه مارکس و گرامشی به جامعه مدنی، ترجمه صداقت، پرویز. فرهنگ و توسعه، 29.
مالینوفسکی، برانیسلاو (1379) نظریه علمی فرهنگ. ترجمه فرهومند، منوچهر (1387). دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران
ذکایی، محمد سعید و ولیزاده، وحید (1388) فرهنگ جوانان و تلفن همراه. فصلنامه تحقیقات فرهنگی. 7، 119-152
رحمانزاده، سیدعلی (1389) کارکردهای شبکههای اجتماعی مجازی در عصر جهانی شدن. مطالعات راهبردی جهانی شدن. 1.
عاملی، سعیدرضا (1387) ایران و جهانی شدن؛ چالشها و راهحلها. مطالعات راهبردی. 40، 425-456
خورشیدیان، رائیکا و همکاران (1393) نقش رسانه ها در هدایت فرهنگ عمومی. رسانه و فرهنگ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.2، 73-89
محمدی، علیرضا (1395) آنتونیو گرامشی و مفهوم هژمونی. https://anthropologyandculture.com/fa/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C/642-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%8A%D9%88-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B4%D9%8A-%D9%88-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D9%87%DA%98%D9%85%D9%88%D9%86%D9%8A بازیابی شده در بیست و یکم مردادماه 1398.
کاظمی نجفآبادی، حسنا و همکاران (1397) نقش شبکههای اجتماعی مجازی بر شکلگیری ارتباطات بین فرهنگی. رسانه و فرهنگ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. 1. 199-218
ارتش سایبری چیست؟ باشگاه خبرنگاران جوان
https://www.yjc.ir/fa/news/5310519/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
بازیابی شده در بیست و یکم مردادماه 1398.