ویرگول
ورودثبت نام
Rahnema College
Rahnema College
خواندن ۲ دقیقه·۶ ماه پیش

یک قصه، دو قصه‌گو

راوی نامعتبر یا غیرقابل اعتماد در داستان کسی است که سخنش راست نیست. این اصطلاح را اولین بار وین سی بوث، منتقد و زیبایی‌شناس آمریکایی مطرح کرد. راوی غیرقابل اعتماد همیشه هم آدم دروغگویی نیست. توی فیلم و رمان، روایت‌های نامعتبر به دلیل انگیزه‌های متفاوتی شکل می‌گیرند؛ ناآگاهی، دیوانگی، معصومیت بیش از حد یا ساده‌لوحی. منتقدها راوی غیرقابل اعتماد را به چند دسته‌ی کلی تقسیم می‌کنند: مبالغه‌گر، دیوانه،‌ ساده‌لوح و دروغگو.
در سینما و ادبیات راویان غیرقابل اعتماد زیادی دیده‌ایم؛ کسانی که قصه را پیش می‌برند، در ما همدلی ایجاد می‌کنند و وقتی که به پایان داستان می‌رسیم متوجه می‌شویم تمام مدت داشته‌اند به مخاطب‌شان اطلاعات غلط می‌داده‌اند؛ یعنی دروغ می‌گفته‌اند یا واقعیت را با فیلترهای ذهنی خودشان تحریف می‌کرده‌اند. شاید با این توضیحات یاد فیلم‌های راشامون، جوکر، فارست گامپ، دختر گمشده، ممنتو، حس ششم یا دایی جان ناپلئون بیفتید. در پایان تمام این داستان‌ها به‌عنوان تماشاچی احساس می‌کنیم قهرمان قصه سرمان را کلاه گذاشته و به ما رکب زده؛ با این وجود از تماشای فیلم لذت می‌بریم و حتی از کشف آن دروغ لذت می‌بریم. بیاید کمی از سینما و ادبیات دور شویم. به راویان نامعتبر دور و بر خودتان فکر کنید. همکاری را به یاد بیاورید که با انگیزه‌ی ارتقا گرفتن در مورد نقشش در یک پروژه‌ی تیمی بلوف می‌زند. کارفرمایی که با درک اشتباهش از یک طرح مدت‌ها ایده‌های شما زیر سوال می‌برده یا مدیری که با شما صادق نیست و هر بار بهانه‌ای برای رد کردن درخواستتان می‌تراشد.
آیا در دنیای واقعی و در فضای کسب و کار هم از شنیدن دروغ‌ - با هر انگیزه و نیتی- لذت می‌بریم؟
آیا می‌توانیم با راویان غیرقابل اعتماد همدلی کنیم؟

قرار است اینجا با هم ماجراهایی را بشنویم که دو راوی دارند؛ یک بار موضوع را کارمند برایمان تعریف می‌کند و یک بار همان موضوع را از زاویه‌ی دید مدیر یا کارفرما می‌شنویم. بنا نیست کسی را قضاوت کنیم یا یکی از روایت‌ها را درست و دیگری را دروغ قلمداد کنیم. می‌خواهیم بی‌طرفانه شنونده‌ی یک ماجرا باشیم و ببینیم چه چیزی باعث شده اتفاقی که افتاده،‌ به دو شکل کاملا متفاوت تعریف شود.
بیایید ببینیم در هر نسخه چه عناصری مناقشه برانگیز‌ شده‌اند و یادتان نرود که راوی غیرقابل اعتماد یا به شکل عامدانه فریبکاری می‌کند یا بدون نیت و هدف قبلی صرفا از حقیقت ناآگاه است و به این ترتیب مخاطب را وادار می کند که سوالاتی را درباره‌ی درستی یا نادرستی داستان مطرح کند.

لطفا این قصه‌ها را بخوانید و از هر دو راوی‌اش سوال بپرسید.

تجربهکسب و کاررهنما کالجآموزشاستخدام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید