✏️امروز عصر جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۸،فرصتی پیدا کرده بودم و قصد داشتم کتاب بیشعوری را باردیگر مطالعه کنم،ناخودآگاه با غور در فعالیت های بی حاصل چند ساله خود درحوزه شفافیت، مبارزه با فساد عدالت طلبی، به این فکر می کردم که نکند خودمان مصداق بارز بیشعوری باشیم،در این فکر بودم که از فرط یاس و نومیدی،یک لحظه خوابم برد؛ البته زود بیدار شدم، ولیکن،درهمین مدت کوتاه،خواب مفصل و عبرت آموزی دیدم که البته بیشتر یک کابوس دهشتناک بود تا رویا؛ خواب دیدم،دارم به کسانی که نمی دانم کیستند، گزارش کار ارایه میدهم ،گزارش کار از عملکرد خود در رابطه با به اصطلاح روشنگری،شفافیت،عدالت طلبی و مبارزه با فساد؛ آن هم دستکم طی دوره ای که استفاده از شبکه های مجازی،به ویژه تلگرام و واتس اپ، بطور جدی،در کشور فراگیر شده است.در پاسخ به پرسش سوال کننده- که چهره او پیدا نبود- مبنی بر اینکه در طول این مدت دستکم ۵ سال اخیر و بعد ازاین همه لفاظی و قلم فرسایی،چه دستاوردی داشتید؟پاسخ قانع کننده ای نداشتم سکوت کرده بودم و سرم را به نشانه خجالت و شرمساری پایین انداخته بودم،لختی سپری شد و من هنوز پاسخی برای این سوال نداشتم.دوباره با عتاب از من سوال کرد،ما زمان زیادی برای تلف کردن نداریم،ما منتظر پاسخ شما هستیم!به نظر می رسید،قضیه بسیار جدی تر از این حرف هاست؛ظاهرا،این نحوه باز خواست و سوال و جواب هیچ شباهتی،حتی به بیرحمانه ترین و جدی ترین جلسات دادگاهها که برای محاکمه برخی از مفسدان ،اختلاسگران و رانتخوران جز برگزارمی شود و در آن تقریبا صدور حکم اعدام آنها از قبل کاملا قابل پیش بینی هست،هم نبود؛چیزی شبیه سوال و جواب در قیامت،به آن سبک و سیاقی که آقایان علما برای ما شرح کامل و ریز آن را بارها نقل کرده اند،بود ؛هیئت ژوری حاضر در جلسه،وقتی که مطمئن شدند،بنده پاسخ قانع کنند ه ای برای سوال آنها ندارم،و با این حکم که شما در این مدت هیچ دستاوردی نداشته اید و صرفا به اتلاف زمان مشغول بوده اید و کار عبث و بیهوده انجام داده اید، به مجازات مرگ در آتش محکوم می شوید؛بلادرنگ به ماموران مخصوص دستور دادند تا مرا در درون آتش وسیعی که از قبل برای این منظور تدارک دیده شده بود، بیندازند،ماموران مخصوص با فرمان آنها،مرا داخل آتش انداختند،تنبیه با آتش به غایت دردناک است و شاید فلسفه اینکه یکی از مهمترین ذکرهای قنوت در نماز « و قنا عذاب النار است » ،ناظر بر همین موضوع است.القصه سراسیمه از خواب پریدم و دیدم کتاب بیشعوری در گوشه ای رها شده و اصلا نفهمیدم کدام فصل و صفحه را داشتم یا می خواستم مطالعه کنم .لذا،بلافاصله تصمیم گرفتم،بسان آدم هایی که یکبار مرگ را تجربه می کنند و به هر دلیلی به آنها فرصت مجدد برای زندگی و جبران مافات داده می شود،کارنامه و عملکرد چند سال اخیر خودم را که به زعم خودم به طور جدی وارد عرصه مبارزه با فساد،شفاف سازی و عدالت طلبی شده ام،مرور کنم. با مرور جدی اعمال خود و مداقه درعملکرد خود،به این نتیجه رسیدم که واقعا،کمترین سزای این عملکرد بی حاصل و قصور ،سوختن در آتش است.
در خبرها خوانده بودم که «گرتا تونبرگ»،فعال ۱۶ ساله سوئدی ۱۸ آوریل در مجلس سنای ایتالیا سخنرانی کرده بود؛او در جمع سنای این کشور، پیرامون مسائل مربوط به محیط زیست و تغییرات آب و هوایی و نگرانی کودکان از آینده نامشخص پیشرو گفته بود :
⏺«حالا ما دیگر آیندهای هم در پیش رو نداریم، چرا که آن آینده فروخته شده است تا تعداد محدودی از آدمها درآمدهای نجومی به دست آورند. شما به ما دروغ گفتید».
این دخترخانم نوجوان با خطاب قرار دادن سناتورهای ایتالیایی و خبرنگارانی که در این جلسه حضور داشتند تاکید کرد:
⏺«شما به بچهها دروغ گفتهاید و به ما امید واهی دادهاید،اینکه چشم انتظار آینده باشیم. ما آموزش و کودکیمان را قربانی این نمیکنیم تا شماره درباره تصمیمهای سیاسی در جامعهای که برای ما ساختهاید سخن بگویید.»
او ادامه داد :
⏺« ما به خیابان نمیآییم تا شما با ما عکس سلفی بگیرید»‼️
من از صحبت های این نوجوان ۱۶ ساله وام می گیرم و عرض می کنم، ما نه تنها به دیگران و کودکان دروغ می گوییم؛بلکه،حتی به خودمان هم دروغ می گوییم !ما فقط وانمود می کنیم که اهل مبارزه با فساد و عدالت طلب هستیم؛ .مصمم ترین و جدی ترین ما در مبارزه، بی اراده ترین و بی خاصیت ترین در این مسیر است. اگر جریان مبارزه با فساد،شفاف سازی در امور و عدالت طلبی،صد مرحله و صد پله داشته باشد، ما بعد از گذشت این همه مدت،به زحمت و با پاهای لرزان و اراده متزلزل،در مرحله اول و پله نخست هستیم. ما در مبارزه با فساد در خوشبینانه ترین حالت ، اخبارمربوط به فساد را دستمایه جوک و طنز قرار داده و در قالب گروه های چند نفر تا چند هزار نفری گرد هم آمده و به آنها می خندیم.
اگر ما در مبارزه با فساد و رانتخواری درست عمل کرده ایم،پس چرا،تعداد برج های انصاری نسبت به یک دهه قبل چندین برابر شده و نه تنها همه علمای دین و مراجع نظارتی در برابر تخلفات صدهها میلیاردی و ساخت و سازهای غیرمجاز او سکوت کرده اند،بلکه، برای شرکت در مراسم افتتاح برج ها ، مال های و کارخانه های او و تطهیر گناهان و تخلفات و غسل تعمید او گوی سبقت را از هم می ربایند.چرا،در این مدت میزان دارایی ها و حجم اخلال در نظام اقتصادی کشور توسط او دهها برابر افزایش یافته است؟! چرا و چگونه در این مدت یک معلم اخراجی و چند سال کار بنایی ، صاحب بزرگترین برج های کشور و کارخانه های متعدد شده و به عنوان رئیس انبوه سازان کشور انتخاب شده است؟! چگونه رئیس سازمان خصوصی سازی، به بهانه اجرای اصل چهل و چهار قانون اساسی،اموال دولتی را به خودش واگذار و به تعبیر درست تر هبه کرده است؟! چرا و چگونه،رئیس سازمان خصوصی، شرکت های معظم کشت و صنعت مغان،هپکو، ماشین سازی تبریز ،نیشکر هفت تپه و ... ، را به ثمن بخس و به تعبیر درست مجانی،به رفقا و شرکای راهبردی خود ، که جملگی جزو تبهکاران ، زمینخواران، رانتخوران و بدهکاران بزرگ بانکی هستند،هبه کرده است و اینکه چرا علیرغم احراز تخلفات و قانون شکنی ها توسط مراجع قضایی و نظارتی، اراده ای مبنی بر محکومیت و تنبیه او وجود ندارد ؟! چگونه در این فاصله ، زنوزی از یکسوله ۵۰۰ متری، به ثروت افسانه ای ۱۲۰۰۰ میلیاردی دست پیدا کرده و امروز مالک دو تا از بزرگترین باشگاههای ورزشی کشور، شرکت هواپیمایی، کارخانه های فولاد و دهها مورد دیگر است؟! چگونه ،مدلل انحصار واردات و صادرات همه نهادهای کشاورزی را در اختیار گرفته است؟! بگونه ای که ، وزیر جهادکشاورزی در پاسخ به سوال نمایندگان مجلس در خصوص او، اظهار می کند: «چاره ای نیست ، بالاخره کسی که بخش عمده بازار در انحصار اوست، قاعدتا هر وقت بخواهد می توانددر بازار دخل و تصرف داشته باشد »!
چگونه در این مدت، ترک نژاد از یک کارمند معمولی وزارت جهاد کشاورزی که در خانه سازمانی ساکن بود و با موتور گازی سرکار حاضر می شد، اکنون جزو ۲۰ نفر میلیاردر کشور است؟!
اگر مادر مبارزه با فساد موفق عمل نموده ایم ، چرا با آخوندی وزیر راه و شهرسازی اسبق که سیاست های غلط او باعث جان باختن هزاران نفر در حوادث جاده ای، دریایی و هوایی شد و قیمت مسکن یک شبه ۲۰۰ برابر افزایش پیدا کرد، نتوانستیم برخورد کنیم ؟! اکر ما در مبارزه با فساد موفق بوده ایم، چطوری، استیضاح وزرا مانند آب خوردن قابل مذاکره و معامله است ؟! که آخرین مورد ، معامله بر سر استیضاح وزیر جهاد کشاورزی، به اعتراف الیاس حضرتی است؟! چگونه دهها هزار هکتار از اراضی منابع طبیعی توسط کارگزاران به افراد ذینفوذ و عمدتا بستگان سببی و نسبی خودشان واگذارشده است و هزاران هکتار از اراضی کشاورزی و باغات کشور توسط آنها به کا ربری های معارض و عمدتا مراکز تفریحی و خوشگذرانی ، ویلا و باغ ویلا ، تغییر کاربری یافته و از چرخه تولید خارج می شود؟! اگر ما در فساد ستیزی درست عمل کرده ایم،چرا با وزیری که در وزارت صمت،انحصار واردات خودروهای لوکس خارجی را در اختیار دارد، نتوانسته ایم برخورد کنیم ؟! چرا،با وزرا، استانداران و فرمانداران و دیگر مدیران ریز و درشتی که برای تکیه برکرسی صدارت و وزارت باج می دهند،برخورد نکرده ایم؟! چرا در برابر مقاومت نمایندگان،نسبت به شفاف سازی هزینه انتخابات و سایر موارد،منفعلانه عمل کرده ایم؟! چرا ،در برابر دریافت حقوق توسط برخی از نمایندگان از وزارت نفت و سایر وزارتخانه سکوت کرده ایم ؟! چرا،هنوز به سو استفاده های گسترده در سازمان غذا و دارو، واکنش درخور نشان نداده ایم؟ چرا، به پرونده سو استفاده های مالی وزیر اسبق صمت رسیدگی نمی شود؟!چرا، به عدم اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان در وزارتخانه و دور زدن قانون مذکور اعتراض نمی کنیم ؟!چرا هرگز،منشا ثروت و دارایی هایی نجومی کارگزارن مشخص نشد؟! و هزاران چرا و سوال های بی پاسخ دیگر ‼️