بعد از دوران انقلاب 57 ما شاهد تغییراتی در ادبیات روزانه و ادبیات رمان ها بوده ایم و افزایش کلمات خشونت آمیز و احساسی و افزایش جملات قصار و کوتاه و کاهش میل معمول جامعه به استفاده از استدلال و استفاده از صغری و کبری رابطه مستقیمی با دور شدن از انقلاب57 هستیم .
با ظهور تلگرام و شبکه های اجتماعی مبتنی بر متن میل مردم به استفاده بیشتر از این پلتفرم ها شدت پیدا کرد. در کنار افزایش فشار های اقتصادی و معیشتی و ناعدالتی های موجود در جامعه ایرانی این پلتفرم ها از جنبه سرگرمی به استفاده از آن در جهت پلتفرمی برای همبستگی اجتماعی جهت همسو شدن در خواسته ها و مطالبات اجتماعی و سیاسی تبدیل شد.
این تبدیل شدن به نوعی منجرب رشد اجتماعی جدی ولی سطحی در بین مردم ایران در چند سال اخیر شده است. اگر این گونه به وقایع نگاه کنیم متوجه میشویم که رشد استفاده مردم از شبکه های اجتماعی و همبستگی مجازی در عین سطحی بودنش با خشونت رابطه مستقیمی دارد و افزایش تمایل جریان ساز شدن این مطالبات در فضای شبکه اجتماعی مثل توئیتر و اینستاگرام خود نشان دهنده این مطلب است.
مطالبات و جریان های توئیتری یه سری ویژگی های خاصی دارند که بعنوان مثال کوتاه خوان کردن مخاطب، یر استدلال گونه بودن متن ها، احساسی بودن، نامشخص بودن و ناموثق بودن، جریان ساز بودن سلبریتی ها و اینفلوئنسر ها، بیان کوتاه راهکار های حل مشکل و ....
تغییر ادبیات روزانه و تبدیل آن به کوتاه محوری و افزایش رپ و شعر های اعتراضی با متن شعر های کوتاه باز شاهد این ایجاز گونه بودن کلام مردم و رپرها میتوان گفت نقش جدی در تمایل مردم به کوتاه خوانی و کوتاه نویسی داشته است.
با توجه به اینکه طبق آمار های رسمی ما در ایران شاهد افزایش خشونت خانگی، خشونت خیابانی ، خشونت در مدارس، خشونت علیه زنان و خشونت علیه کودکان و افزایش بزهکاری اجتماعی و ... در این چند سال اخیر هستیم.
وقتی سطح خشونت افزایش پیدا میکند انسان بیشتر به استفاده از جملات کوتاه و قصار روی می آورد چیزی شبیه آنچه در توئیتر و شبکه های اجتماعی که استقبال بالایی دارد.
از نظر من با توجه به اطلاعات محدودی که ارائه کردم تا حدود زیادی میتوانم این ادعا را بکنم که شبکه های اجتماعی مثل توئیتر و اینستاگرام و تلگرام و... نقش جدی در افزایش سطح خشونت در ایران داشته اند.