دهه شصت میلادی بود که صاحبنظران کشورهای جهان را از نظر ساحت سیاسی و نقش بین الملل خود به سه دسته کشورهای جهان اول، جهان دوم و جهان سوم تقسیم کردند. جهان اول شامل کشورهای صنعتی و سرمایه داری با محوریت ایالات متحده، اروپای غربی و ژاپن، کشورهای جهان دوم یعنی کشورهای سوسیالیستی با محوریت اتحادیه جماهیر شوروی و بالاخره کشورهای جهان سوم یعنی کشورهایی که جزئی از این دو بلوک نباشند و شامل کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه باشند. این دسته بندی کشورها از سالهای های بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و کم کم مورد توجه و استقبال به خصوص از سوی کشورهای عضو عدم تعهد که خود را جزو کشورهای وابسته به بلوک غرب و شرق نمی دیدند مورد استقبال و توجه قرار گرفت. این دسته بندی کردن کشورها موجب سهولت در شناسایی و پیش بینی پذیری رفتاری و تفسیر کنش های کشورهای مختلف از سوی تحلیل گران و افکار عمومی جهانی گردید.
دسته بندی دیگری از کشورهای جهان در دهه هشتاد میلادی صورت گرفت. در این دهه به سبب امکان برقراری ارتباط ماهواره ای، تبادل اطلاعات و اخبار جهانی تسهیل و ارتباط زنده به شکل صدا و تصویر همزمان در همه جای جهان امکان پذیر شد در نتیجه بنگاههای رسانه ای به تکاپو برای در اختیار گرفتن این ظرفیت فناورانه جدید شدند. کشورهایی که تا پیش از این برای در اختیار داشتن جریان تهیه، تولید و پخش اخبار و سایر محصولات فرهنگی و رسانه ای به شدت در حال رقابت بودند ناگزیر بودند در چند قالب محدود مثل روزنامه و یا ارتباط رادیویی و تلفنی فعالیت کنند، از این فرصت پدید آمده نهایت استفاده را بردند و فعالیتهای خود را در با توجه به این بستر ارتباطی جدید گسترش دادند. ظرفیت های عظیم این بنگاهها در تامین مالی و فنی زیرساختهای لازم برای این پوشش خبری، موجب انحصار جریان خبری در دست چند بنگاه خبری و رسانه ای انگشت شمار گردید. این بنگاهها به سرعت تبدیل به غول های تهیه و تولید و انتشار وقایع جهانی شدند و جریان خبری جهان را مدیریت کردند. از این پس این بنگاهها تولید کننده جریان رسانه ای جهان شدند و این انحصار رسانه ای موجب پیدایش قدرت جهانی برای بنگاههای رسانه ای در سطح تحولات اجتماعی، افکار عمومی، تولیدات هنری، ارتباطات فرهنگی، گسترش سبک زندگی، اهداف پنهان تجاری و تبلیغاتی و اهداف دیگر گردید. این وقایع تسلسل وار آگاهان را بر آن داشت که جهان را از نظر تولید و یا مصرف داده ها و اطلاعات علمی، فرهنگی، هنری، رسانه ای و اخبار و همچنین قدرت اثر گذاری و یا اثرپذیری در حوزه های ذکر شده به دو دسته کشورهای شمال و کشورهای جنوب تقسیم بندی کنند. کشورهایی که تولید کننده جریان اطلاعاتی موجود در جهان هستند و بر روندهای علمی، هنری، فرهنگی، رسانه ای و خبری جهان تاثیرگذارند کشورهای شمال نامیده می شوند. کشورهایی مثل آمریکا، بریتانیا و فرانسه که در قرون گذشته سابقه استعماری داشته اند هم اینک در جهان نقش محوریت تولید علم و اطلاعات و محتوای رسانه ای و خبری را بازی می کنند. مابقی کشورها تولیدات گسترده، اثرگذار، چشم گیر و درخوری ندارند و در واقع نقش مصرف کننده موارد فوق را دارند و کشورهای جنوب نامیده می شوند. این دسته بندی هم خالی از منفعت نیست. آگاهی از سطح کیفی محصولات رسانه ای، شناخت پیشینه بنگاههای رسانه ای و تولیداتشان، آگاهی از کنش ها و رفتارهای عوامل تولید محتوا مثل خبرنگاران و هنرمندان، شناخت شیوه های اثرگذاری، شناخت حوزه نفوذ، رقیبان و شرکای این بنگاههای رسانه ای از جمله منافع انجام این دسته بندی است.
شاید امروزه دسته بندی جهانی دیگری هم مشابه دو مثال فوق لازم باشد. اینبار "از جهت میزان و نوع دسترسی کشورها به شبکه جهانی اینترنت". چرا که امروزه اینترنت توانسته تاثیرات مهمی را در عرصه های فردی، اقتصادی، فرهنگی و عرصه های دیگر جهانی برجای بگذارد. تاثیراتی که هم در حوزه های کلان و هم در حوزه های فردی قابل بررسی است. تاثیراتی که گاهاً تا پیش از این به دلیل محدودیت های تکنولوژی ارتباطی و پردازشی، در بسیاری از حوزه ها امکان آن وجود نداشت. در بعد کلان؛ تاثیراتی در زمینه هایی از قبیل تمامی حوزه نفوذ وسایل ارتباطی و رسانه ای، در زمینه اقتصادی و ایجاد کسب و کار های جدید، پیدایش شیوه های جدید در فرآیندهای انتقال پیام و تبلیغات در جهت شناسایی و رونق کسب و کارهای سنتی، توانایی در توسعه و استفاده از پایگاه داده ها و هوش مصنوعی در جهت مدیریت و کنترل آنلاین خطوط و شبکه های اطلاعاتی و مواصلاتی، ... . و البته از جنبه های فردی و شخصی تغییر شیوه های رشد، آموزش، سرگرمی و جامعه پذیری.
بد نیست بدانیم در حال حاظر در حدود 2 میلیارد نفر از مردم جهان در کشورهای مختلف مطلقاً به اینترنت دسترسی ندارند. این عدم دسترسی به فراهم نبودن زیر ساختهای فنی و اجتماعی و آموزشی مربوط است. دسترسی تعداد زیاد دیگری از مشترکین جهانی اینترنت همراه با دشواریهای متعددی از جمله هزینه های بالا، شیوه دسترسی محدود به بسترهای ارتباطی خاص، دسترسی در شهرها و یا مکانهای خاص و غیره است. علاوه بر نوع دسترسی و کیفیت دسترسی، بحث گردش آزاد اطلاعات هم مطرح است. قوانین مربوط به فیلترینگ در کشورهای مختلف یکسان نیست و دارای تفاوتهای معناداریست. برای مثال چین به عنوان بزرگترین مشترک اینترنت جهان دسترسی شهروندان خود به گوگل را فیلتر کرده است و برای جستجو و سایر امکانات مشابه گوگل، از سرویس دهنده ملی خودش با نام بایدو استفاده می کند. یا شبکه اجتماعی اینستاگرام که در ایران بسیار پرطرفدار است از سال 93 در کشور چین فیلتر شده است. مورد دیگر؛ در کشور آمریکا هرگونه مطلبی که موجب "ضربه به امنیت ملی، ضربه به شخصیت کودک و جرم رایانه ای"قلمداد شود، مشمول فیلتر می گردد. کشورهای دیگر نیز بنابه اقتضائات فرهنگی، اجتماعی و امنیتی خود قوانینی در این زمینه دارند. برای آگاهی بیشتر در این زمینه مقایسه فیلترینگ ایران با آمریکا و ده کشور دیگر خالی از لطف نیست.
صاحبنظران نقش و کارکرد رسانه را شامل آموزش، سرگرمی و خبر میدانند. بر این اساس مورد دیگری که می تواند مورد نظر قرار بگیرد نفوذ و قدرت اثری است که رسانه های اینترنتی و شبکه های مجازی در هر یک از حوزه های آموزش، سرگرمی و اطلاع رسانی برای جامعه دارد. تاثیر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مثل تلگرام در سالیان اخیر بر افکار عمومی و تاثیرگذاری بر روندهای اجتماعی مثل کمپینهای تبلیغاتی و یا فضای انتخاباتی از نمونه های برجسته اثرگذاری فضای مجازی بوده است.
سخن کوتاه آنکه همانطور که در زمینه توسعه یافتگی و رویکرد سیاسی، کشورهای جهان را به جهان اول و جهان دوم و جهان سوم دسته بندی شده اند و همچنین در زمینه تهیه و تولید اطلاعات و محتوای رسانه ای و خبری جهان را به دسته کشورهای شمال و کشورهای جنوب تقسیم بندی کرده اند، دسته بندی دیگری شایسته و بایسته است که برای تقسیم بندی کشورها از نظر مولفه های فضای مجازی صورت گیرد؛ مولفه های برشمرده شده در این یادداشت برای بررسی های بیشتر می تواند مورد استفاده قرار گیرد؛ سهولت در دسترسی به اینترنت به عنوان بستر ارتباطی، سرعت و یا پهنای باند، هزینه های استفاده، حجم محتوای تولید و مصرف شده(آپلود و دانلود شده)، محدودیت های خاص دسترسی(فیلترینگ)، حوزه نفوذ و یا استقبال مخاطب از این فضا، میزان اثرگذاری فضای مجازی در زندگی شخصی و اجتماعی و ....