"بهترین راه برای رسیدن به قدرت این است که در یک خانواده سیاسی متولد شوید." شاید شنیدن این جمله در ایران بسیار عادی باشد اما در یکی از قدرتمند ترین دموکراسی های دنیا هم اوضاع چندان متفاوت نیست.
زمانی که فومیو کیشیدا در 4 اکتبر 2021 به عنوان نخست وزیر سوگند یاد کرد، به چند دلیل تفاوت خاصی ایجاد نشد. اولاً اینکه وی مانند یک ربات به شکلی بسیار خشک عمل می کند. ثانیاً، او بسیاری از سیاست های مالی و اجتماعی پیشینیان خود را بدون توجه به شایستگی های فردی آنها ادامه خواهد داد شاید افراد مثبت اندیش از این جور تغییرات سیاسی بسیار هیجان زده شوند اما در واقعیت این نماد یک پیروزی دیگر برای خویشاوند گرایی سیاسی بود چیزی که بسیار در ایران هم شایع است.
خویشاوند گرایی عملاً از سیاست دموکراتیک در سرتاسر جهان جدایی ناپذیر است. اگر به کشورهایی مانند هند(خانواده گاندی)، امریکا(خانواده بوش و کندی) و یا حتی کانادا(خانواده ترودو) فکر کنید می توانید اشکال مختلف خویشاوند سالاری را مشاهده کنید.
با این حال، در ژاپن، خویشاوند گرایی سیاسی در قوی ترین حالت خود قرار دارد و سیستمی که این امکان را فراهم می کند، عجله ای برای اصلاح خود ندارد.
خانواده کیشیدا مستقر در هیروشیما دارای ریشه های سیاسی قوی هستند. فومیو کیشیدا هم پسر و هم نوه نمایندگان سابق مجلس است. او همچنین با خانواده میازاوا، که پدرسالار فقید آنها کیچی در اوایل دهه 1990 به عنوان نخست وزیر خدمت می کرد، ارتباط دارد. چنین پیوندهای خانوادگی تصادفی نیست.
در دوران پس از جنگ، تنها چهار نفر از 32 نخستوزیر ژاپن هیچ سیاستمداری در خانواده خود نداشتند. و تا سال 2018، 45 درصد از اعضای رژیم دایت ملی(قوه مقننه دومجلسی کشور ژاپن) از سیاستمداران نسل دوم بودند. در اصل، این بدان معناست که تقریبا نیمی از حزب حاکم کشور کرسی های خود را به ارث برده اند. انتظار می رود که این نوع جانشینی در یک کشور افریقایی عقب افتاده از نظر سیاسی و یا کشوری با حاکمیت مطلقه مثل عربستان اجرا شود، نه در یکی از توسعه یافته ترین دموکراسی های قرن بیست و یکم.
وقتی بهترین شانس شما برای رسیدن به مقام و منصب این است که در یک خانواده سیاسی یا سرمایه دار به دنیا بیایید و خون آبی(اشراف زادگی) در رگ های شما جریان داشته باشد، چیزی در مورد ارزش های دموکراتیک که از ارکان حکومتداری حمایت می کنند، به انحراف کشیده شده است.
نظام سیاسی ژاپن لزوماً با دموکراسی به شکل امروزی آن همسو نیست. بلکه بیشتر ترکیبی از بوروکراسی با تمام سیاست بازی ها، سنگ اندازی های بین جناحی، سکوت رسانه ای، فساد و دوراندیشی است که چنین سیستمی به همراه دارد.
چنین مفهومی به این معناست که کسی خواهان تغییر نیست و خویشاوند سالاری به این شکل در تار و پود فرهنگ و سیستم سیاسی ژاپن نهادینده شده است و همه باید به شکلی منطقی از این قانون پیروی کنند در غیر اینصورت از جامعه و یا حتی کشور طرد خواهند شد و یا حتی بدتر سرکوب خواهند شد تا به جای اصلی خود بازگردند مانند میخی که از جای اصلی خود خارج شده است.
ایجاد چارچوبی برای اعضای خانواده های سیاسی مهم تا بتوانند عملاً بدون هیچ چالشی به کرسی های قدرت برسند، بهترین راه برای اطمینان از این است که کشور به همان آهنگ قبلی خود ادامه می دهد. این چارچوب توسط سازمان های پشتیبانی که به نام koenkai شناخته می شوند ارائه می شود. این ماشینهای سیاسی برای جمعآوری رأیدهندگان حول یک سیاستمدار خاص طراحی شدهاند تا یک حزب یا مکتب فکری همواره در قدرت باشد. امروزه ژاپن به کشوری شبیه به دولت تک حزبی تبدیل شده است. خویشاوند گرایی ممکن است محصول جانبی سیستم های دموکراتیک باشد، اما در ژاپن، کل سیستم بر این مبنا شکل گرفته است. شخصی که به قدرت می رسد از زمان کودکی برای این نقش اماده شده است.