Ramin Nasiri - رامین نصیری
خواندن ۱۹ دقیقه·۱۴ روز پیش

ایران بازیگری قدرتمند و غیروابسته در نظام بین الملل


به گزارش واحد تحلیل سیاسی سایت ارس به و به نقل از سایت طنین سنتر، نقش جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل بررسی می شود:

مقام معظم رهبری به رسم هر ساله خود در ایام ماه مبارک رمضان با جمعی از دانشجویان دیدار کرده و شنونده و پاسخ گوی انتقادات، مطالبه گری ها، دغدغه‌ها و حرف‌ها و سخنان صریح و بی پرده و صمیمانه دانشجویان هستند. مطالب و بیانات مطرح شده در این جلسه از این حیث اهمیت دارد که عمدتاً مطالب بیان شده در این جلسات و محافل دانشجویی از جنس نخبگانی و راهبردی بوده و می‌تواند تا پاسخ دهنده به بسیاری از شبهات و مسائل و موضوعات مختلف باشد.

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رمضانی با جمعی از دانشجویان دارای نکات جالب توجه و دقتی است که می‌تواند بسیاری از تحلیل گران سیاسی و تصمیم گیران و تصمیم سازان را از هرگونه خطا در تحلیل و سیاستگذاری باز بدارد. اشاره به رو به پیشرفت بودن جمهوری اسلامی ایران و در مقابل انحطاط و رو به زوال بودن غرب و به ویژه ایالات متحده و همچنین پرده برداری از طرح‌ها و نقشه‌های دشمن و در عین حال لزوم تاکید بر ظن و گمان مثبت نسبت به مسئولین و تصمیم گیران نظام در عین اینکه همواره نقد دلسوزانه و عالمانه نیز جای خود را به تخریب افراد و شخصیت‌ها ندهد و نهایتاً اشاره به توانمندی‌ها و عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران و اراده و عزم راسخ ملت ایران مبنی بر حمایت و همراهی با جریان مقاومت و جریان ضد استکباری، عمده محور‌های بیانات رهبری در این دیدار بودند.

همچنین توجه به بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که معظم له سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در ادامه سیاست داخلی آن می‌داند و بنابراین معتقد است که آن چه که دست ایران را در دیپلماسی فرا ملی باز می‌گذارد و موجب قدرت است، مؤلفه‌ها و شاخص‌ها و عناصر قدرت داخلی است. از منظر حکیم انقلاب اسلامی اختلافات جزئی داخلی در هنگام رویارویی با بیگانگان و دشمن خارجی باید نادیده گرفته شده و باید بر مشترکات فراوانی که وجود دارد تاکید گردد؛ بنابراین تحلیل و توضیح بیشتر بیانات معظم له را می‌توان در یک دسته بندی دیگر، در سه سطح مسائل داخلی و منطقه‌ای و بین المللی مورد بررسی و توضیح بیشتر قرار داد.

۱. استحکام مبانی قدرت در حوزه مسائل داخلی

قدرت داخلی جمهوری اسلامی ایران یکی از مهم‌ترین مباحث در حوزه سیاست داخلی و بین‌المللی است که همواره مورد تحلیل و ارزیابی نخبگان سیاسی و دانشگاهی قرار گرفته است. این قدرت در طول چهار دهه گذشته، علی‌رغم چالش‌ها و بحران‌های متعدد، توانسته است با بهره‌گیری از اصول و راهبرد‌های کلان، همچنان ثبات و انسجام خود را حفظ کرده و در برخی حوزه‌ها حتی تقویت شود. بیانات مقام معظم رهبری به‌عنوان نقشه راه، نقش کلیدی در جهت‌دهی به این قدرت داشته است. در دیدار رمضانی دانشجویان با مقام معظم رهبری، معظم له به برخی از آسیب‌های رسیده از سوی دشمنان در این حوزه اشاره کرده و فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران بر خلاف نگاه ناقص، بی‌پشتوانه و سطحی دشمنان، مخالفان و رقیبان، و عل‌یرغم فقدان شخصیت‌هایی، چون شهیدان رئیسی، سیدحسن نصرالله، هنیه، صفی‌الدین، سنوار و ضیف، نسبت به سال گذشته در مثل همین روز، در برخی از مسائل قوی‌تر شده و در بعضی از مسائل نیز اگر قوی‌تر نباشد، ضعیف‌تر نیست.» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳) به بیان دیگر قدرت در ایران وابسته به افراد نیست بلکه ساختارمند و نظام‌مند بوده و جایگزینی افراد و همتاسازی افراد و تربیت نیرو‌های مؤمن و متخصص در همه سطوح انجام گرفته است فلذا فقدان شخصیت‌های بزرگ، خلل و آسیب جدی به مسیر حرکت انقلاب اسلامی وارد نمی‌سازد بلکه اتفاقاً عزم و اراده و انگیزه حرکت را در نیرو‌های جوان و تازه در میدان بیشتر از پیش می‌کند؛ بنابراین یکی از مهم‌ترین نکات قابل تأمل، انتقال نظام از «رهبری فردمحور» به «نهادمحوری» است. در این مسیر، نقش نهادهایی، چون سپاه پاسداران، مجلس خبرگان رهبری و شورای عالی امنیت ملی برجسته‌تر شده است. این انتقال به معنای کاهش وابستگی نظام به شخصیت‌های کاریزماتیک و افزایش تاب‌آوری در برابر بحران‌هاست. اگرچه فقدان شخصیت‌هایی، چون شهیدان حاج قاسم سلیمانی، شهید رئیسی و یا دیگر چهره‌های برجسته می‌تواند چالشی جدی باشد، اما تقویت ساختاری نهاد‌ها و انسجام نهادی، این خلأ را جبران کرده است. به‌عنوان مثال، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نه‌تنها در حوزه نظامی بلکه در ابعاد امنیتی و حتی اقتصادی نقش‌آفرینی کرده و به یکی از ستون‌های اصلی قدرت داخلی تبدیل شده است.

در حوزه اقتصادی، سیاست «اقتصاد مقاومتی» که بار‌ها توسط مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفته، به‌عنوان یکی از راهبرد‌های کلیدی جمهوری اسلامی مطرح بوده است. کاهش وابستگی به درآمد‌های نفتی و توسعه زیرساخت‌های تولیدی، از جمله دستاورد‌های این سیاست است. گزارش‌ها نشان می‌دهد که بخش غیرنفتی اقتصاد ایران در سال اخیر رشد ۴.۵ درصدی داشته است که نشان‌دهنده موفقیت این راهبرد است. این دستاورد‌ها نه‌تنها تاب‌آوری اقتصادی کشور را افزایش داده بلکه زمینه را برای استقلال اقتصادی فراهم کرده است.

از سوی دیگر، ثبات سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از مؤلفه‌های مهم قدرت داخلی آن محسوب می‌شود. تداوم گفتمان انقلابی در نسل جوان، یکی از شاخص‌های این ثبات است. افزایش ۱۰ درصدی مشارکت در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۳ نسبت به دور اول، برگزاری چهار انتخابات در کمتر از یک سال (دو انتخابات مجلس و دو انتخابات ریاست جهوری) و انتقال مسالمت آمیز قدرت از طریق دموکراسی و مراجعه به آرای عمومی مردم نشان‌دهنده اعتماد عمومی و تقویت مشروعیت نظام است. این مشارکت در انتخابات‌ها به معنای آن است که گفتمان انقلاب اسلامی همچنان در میان اقشار مختلف جامعه، به‌ویژه جوانان، جایگاه خود را حفظ کرده است. مقام معظم رهبری همواره بر اهمیت مشارکت عمومی تأکید داشته‌اند و این امر به‌عنوان یکی از ارکان اصلی قدرت نرم نظام شناخته می‌شود.

خواندن صیدنایا؛ رمز فراموشی غزه!

تحلیل این مؤلفه‌ها نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی ایران توانسته است با بهره‌گیری از رهنمود‌های مقام معظم رهبری، چالش‌های داخلی را مدیریت کرده و در برخی حوزه‌ها حتی قوی‌تر شود. این دستاورد‌ها نتیجه انسجام نهادی، تقویت زیرساخت‌های اقتصادی و تداوم گفتمان انقلابی است که همگی در سایه راهبرد‌های کلان نظام محقق شده‌اند.

در نهایت باید گفت که قدرت داخلی جمهوری اسلامی ایران نه‌تنها محصول عملکرد نهاد‌های رسمی بلکه نتیجه تعامل میان مردم و نظام است. اعتماد عمومی، مشارکت سیاسی و انسجام اجتماعی از جمله عواملی هستند که به تقویت این قدرت کمک کرده‌اند. بنابراین، حفظ و تقویت این مؤلفه‌ها نیازمند توجه ویژه مسئولان و نخبگان سیاسی است تا مسیر پیشرفت کشور همچنان هموار باقی بماند.

۲. عزتمندی جمهوری اسلامی در حوزه مسائل منطقه‌ای

عزتمندی جمهوری اسلامی ایران در حوزه مسائل منطقه‌ای یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های سیاست خارجی کشور در دهه‌های اخیر بوده است. این عزتمندی نه تنها بر مبنای قدرت نظامی و امنیتی، بلکه بر پایه گفتمان مقاومت، هم‌گرایی اقتصادی منطقه‌ای، و دیپلماسی فعال تعریف شده است. رهنمود‌ها و بیانات مقام معظم رهبری به عنوان چراغ راه، مسیر این عزتمندی را روشن کرده و به جمهوری اسلامی کمک کرده است تا در برابر فشار‌های خارجی، تحریم‌ها، و تهدیدات منطقه‌ای، نه تنها مقاومت کند بلکه به بازیگری مؤثر و تعیین‌کننده در معادلات منطقه‌ای تبدیل شود.

یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های عزتمندی ایران در مسائل منطقه‌ای، عمق استراتژیک جمهوری اسلامی در محور مقاومت است. محور مقاومت با وجود فقدان برخی رهبران برجسته خود، همچنان به عنوان یک هویت سیال به حیات خود ادامه داده و تقویت شده است. شهادت رهبران مقاومت، به جای تضعیف این محور، به عاملی برای تقویت گفتمان شهادت‌طلبی و بسیج افکار عمومی تبدیل شده است. این امر نشان‌دهنده آن است که محور مقاومت نه بر پایه افراد، بلکه بر اساس یک ایدئولوژی و گفتمان مشترک بنا شده است و جنایات رژیم منحوس صهیونی در به شهادت رساندن فرماندهان و رهبران آن مانع از حرکت ضد استکباری‌اش نمی‌شود.

در حوزه امنیتی، جمهوری اسلامی ایران توانسته است با تشکیل جبهه‌ای یکپارچه ضدصهیونیستی، نقش مؤثری در کاهش توان رژیم صهیونیستی ایفا کند. عملیات‌های مشترک حزب‌الله و حماس و انصارالله در سال ۱۴۰۳ نمونه‌ای بارز از این همکاری‌های امنیتی است که نشان‌دهنده هماهنگی بالای محور مقاومت در مقابله با رژیم صهیونیستی است. از سوی دیگر همان‌طور که مقام معظم رهبری تأکید کرده‌اند، عناصر امنیتی و نظامی ایران اقدامات لازم را در وقت مناسب انجام داده‌اند و این امر همراه با محاسبه همه شرایط و بر پایه تصمیم گیری عقلانی و مبتنی بر اقدام هوشمندانه بوده است. فلذا ایراد گیری، تردید نمایی، شبهه پراکنی و یا تهمت زنی به فرماندهان و مسئولین تصمیم گیر در این حوزه کار عبث و بیهوده‌ای است و از سری وسوسه‌های شیطانی است که انسان مؤمن و انقلابی باید مراقبت کند تا دچار آن نشود. هماهنگی و وحدت میادین و محور‌های مختلف نبرد با رژیم صهیونی موضوعی است که امروز مورد وثوق همگان حتی دشمنان جریان مقاومت نیز می‌باشد.

از سوی دیگر، سیاست‌های آمریکا در منطقه، به ویژه استراتژی فشار حداکثری، نه تنها نتوانسته است محور مقاومت را تضعیف کند، بلکه به همگرایی بیشتر ایران با متحدان منطقه‌ای خود منجر شده است. ایران توانسته است با بهره‌گیری از دیپلماسی فعال، شکاف‌های احتمالی میان متحدان را مدیریت کرده و اتحاد خود را تقویت کند و به بیان بهتر توانسته است تا زیست مطلوب خود در میان شکاف‌های بین المللی را بازیابی کند. در مقابل همچنین نظریه انگلیسی «تفرقه‌انداز انداز و حکومت کن» آمریکا برای ایجاد شکاف در اتحاد ایران و متحدانش با شکست مواجه شده و این امر نشان‌دهنده هوشمندی دیپلماتیک جمهوری اسلامی است.

در حوزه اقتصادی نیز، جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ راهبرد‌های خلاقانه توانسته است تحریم‌ها را به فرصتی برای تقویت همگرایی اقتصادی میان کشور‌های تحت تحریم تبدیل کند. ایجاد سیستم مبادلات مالی خارج از سوئیفت نظیر سامانه سپام SEPAM با عراق و توافقات نفت برای کالا با ونزوئلا نمونه‌هایی از این ابتکارات هستند. این اقدامات نه تنها توانسته‌اند اثرات تحریم‌ها را کاهش دهند، بلکه به همگرایی اقتصادی میان کشور‌های مستقل کمک کرده‌اند و نوعی پارادوکس تحریم را شکل داده‌اند که در آن تحریم‌ها به جای تضعیف ایران، به تقویت موقعیت آن منجر شده‌اند.

از منظر توازن قوا نیز، فعالیت‌های جریان مقاومت نظیر حماس و حزب‌الله به کاهش سرمایه‌گذاری خارجی در اسرائیل منجر شده است. کاهش ۳۰ درصدی سرمایه‌گذاری خارجی در اسرائیل طی سال ۱۴۰۳ نشان‌دهنده تأثیر مستقیم مقاومت و به ویژه عملیات طوفان الاقصی بر اقتصاد رژیم منحوس صهیونیستی است.

علاوه بر این، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای (SCO) به عنوان ناظر، گامی دیگر در راستای تقویت دیپلماسی هسته‌ای و بازدارندگی خاکستری بوده است. بازدارندگی خاکستری مفهومی است که جمهوری اسلامی ایران با استفاده از آن توانسته است هزینه‌های مداخله دشمنان علیه خود را افزایش دهد و امنیت ملی خود را تضمین کند.

در نهایت باید گفت که عزتمندی جمهوری اسلامی ایران در مسائل منطقه‌ای نتیجه مجموعه‌ای از عوامل است که شامل عمق استراتژیک، همکاری‌های امنیتی، همگرایی اقتصادی، دیپلماسی فعال و توازن قوا می‌شود. این عزتمندی نه تنها بر پایه قدرت نظامی، بلکه بر اساس گفتمان مقاومت و هوشمندی دیپلماتیک بنا شده است. بیانات مقام معظم رهبری همواره بر اهمیت حفظ این مؤلفه‌ها تأکید داشته و راهنمایی‌های ایشان به عنوان نقشه راه برای سیاستگذاران عمل کرده است.

۳. ایران؛ بازیگری فعال در عرصه بین الملل

در عرصه بین المللی جمهوری اسلامی ایران نه بازیگری منزوی بلکه به عنوان بازیگری فعال و پویا در حال کنشگری است. هرچند که تلاش غرب و دشمنان بر آن بوده است که با استفاده از ابزار تحریم‌ها و منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران، اراده و خواست خود را به ملت ایران تحمیل کنند، اما مقاومت و هوشمندی جمهوری اسلامی ایران در طول این سال‌ها باعث شده است تا امروزه با ایران قوی و مستقل و آزاد رو به رو گردند.

خواندن تبریز اگر نبود قم فراموش می‌شد! | 29 بهمن

دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی را می‌توان در چند بخش بررسی کرد:

الف) دیپلماسی افشاگرانه: در این نوع از دیپلماسی، جمهوری اسلامی ایران با افشای جنایات و نقض عهد‌ها و پیمان شکنی‌های طرف مقابل در طول این سال‌ها، مشروعیت و اعتبار بین المللی غرب را به چالش کشیده و حقانیت خود را بار‌ها اثبات کرده است.

ب) همکاری با سازمان‌ها و نهاد‌های بین المللی غیر غربی: در این نوع دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران سعی دارد تا با همکاری و پیوستن به اتحاد‌ها و پیمان نامه‌های بین المللی غیر غربی همانند جنبش عدم تعهد و یا بریکس و …، نظام مونوپلی یا نظم تک قطبی بین المللی و هژمونی ایالات متحده را به چالش بکشد و در نتیجه یکجانبه گرایی بین المللی را از بین ببرد.

ج) کاهش وابستگی‌ها به غرب: جمهوری اسلامی ایران با اتکا به نظریه اقتصاد مقاومتی مقام معظم رهبری و نظریه خود اتکایی گونار میردال تلاش دارد تا وابستگی خود را در حوزه‌های گوناگون به غرب کاهش داده و خودکفایی را زمینه ساز حفظ استقلال خود قرار دهد.

د) تحریم زدایی هوشمند: در این نوع از دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد تا با استفاده از روش‌های مختلف تحریم‌های ظالمانه غرب را بی اثر کرده و زمینه را برای توسعه و پیشرفت فراهم کند. در این دیپلماسی با پیمان سپاری ارزی، تهاتر کالایی، توسعه بازار‌های موازی و همکاری با سایر دولت‌های غیر غربی و … تحریم‌های ناجوانمردانه غربی‌ها بی اثر و یا کم اثر شده است.

ح) بازدارندگی فعال یا هوشمند: در این نوع دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده است تا با توسعه موشک‌های بالستیک با برد بلند و نقطه زن خود، بازدارندگی امنیتی را به وجود بیاورد. از سوی دیگر با توسعه صنعت هسته‌ای صلح آمیز خود و دستیابی به چرخه سوخت کامل (تولید اورانیوم بیش از ۶۰٪ غنی شده بدون نیاز به واردات) که توان چانه زنی در مذاکرات هسته‌ای را به ایران داده است باعث شده است که امنیت هسته‌ای بدون سلاح برای ایران محقق شود.

سخن پایانی

محور اصلی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با دانشجویان را می‌توان در لزوم تقویت توانمندی‌های داخلی به همراه ایجاد همدلی و انسجام و وحدت ملی عنوان کرد. خباثت‌ها و کینه توزی‌های دشمنان و غرب را نیز می‌توان به عنوان عامل مقوم حرکت جمعی ایرانیان به سمت همدلی و همراهی و یکپارچگی جمعی برای مقابله با زیاده خواهی‌ها و زورگویی‌های غربی‌ها عنوان کرد. همچنین لزوم عبرت گیری و تجربه آموزی از نحوه سیاست گذاری غربی‌ها در برابر ملت ایران و نقض عهد‌ها و پیمان شکنی‌های غربی‌ها در برهه‌های گوناگون تاریخی و مکر و حیله گری‌های گوناگون ایشان در مواجهه با ایرانیان باعث شده است که جوان امروزی خود را در برابر غرب تعریف نماید. باید مراقبت گردد که زمانی که دشمن شناخته شد زمانی که مسیر مبارزه با دشمن شناخته شد، وسوسه‌ها و فربکاری‌های دشمنان باعث نشود که مجدداً دچار خطای راهبردی و خطای شناختی شویم و خدای ناکرده جای جلاد و قربانی را عوض نماییم.

ادعای ارسال نامه از سوی رئیس جمهور آمریکا و دعوت به مذاکره نیز از آن جنس مطالبی است که در ابتدا ممکن است که انسان را به خطا بیاندازد. خطا آن است که عده‌ای تصور کنند که اولاً این دعوت به مذاکره است چرا که مطلقاً مذاکره نیست بلکه تحمیل زور و خواست آمریکایی است و دوما خطا آن است که عده‌ای تصور کنند که این از حسن نیت غربی‌ها ناشی است و غربی‌ها صلح دوست هستند و به دنبال تنش زدایی هستند، مطلقاً چنین چیزی مجدداً صحت ندارد. در همین زمینه رهبر معظم انقلاب اسلامی بیان فرمودند که «این که رئیس جمهور آمریکا می‌گوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و دعوت به مذاکره می‌کند، فریب افکار عمومی دنیاست. این معنایش این است که ما اهل مذاکره هستیم و می‌خواهیم مذاکره و صلح کنیم، اما ایران حاضر نیست. ایران چرا حاضر به مذاکره نیست؟ به خودتان برگردید! ما نشستیم چند سال مذاکره کردیم همین شخص مذاکره تمام شده کامل شده امضا شده را از میز بیرون انداخت پاره کرد…» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳)

در واقع زمانی می‌توان عنوان مذاکره را مطرح کرد که هر دو طرف بدانند که قرار نیست نقض عهدی صورت بگیرد و به وفای به پیمان نامه اطمینان داشته باشند. در صورتی که قرار باشد تا پیمان نامه و توافق نامه نقض گردد و اجرا نشود عملاً مذاکره و نوشتن توافق نامه هم کار بیهوده و مهملی است. از سوی دیگر زمانی می‌توان عنوان مذاکره گذاشت که از موضع برابر و با احترام و رعایت حقوق طرفین باشد، اینکه پیش شرط‌های گوناگون گذاشته شود و افراد با تهدید و ارعاب به مذاکره دعوت شوند طبیعتاً مذاکره معنایی ندارد و این تحمیل اراده و زور می‌باشد.

هدف از انجام مذاکرات هم مهم است. اینکه صرفاً یک شوی تبلیغاتی باشد و حقوق ملت ایران در خلال این مذاکرات احقاق نشود عملاً صرفاً اتلاف هزینه و انرژی و زمان می‌باشد و کار عاقلانه‌ای محسوب نمی‌شود. دولت فعلی ایالات متحده هم با توجه به اینکه حتی در برابر متحدین سنتی و جدید خود در دنیا در حال انجام جنگ اقتصادی است و یکجانبه گرایی را پیش می‌برد به نظر نمی‌رسد که به دنبال رفع تحریم‌های جمهوری اسلامی ایران باشد بلکه صرفاً با مذاکرات به دنیال آن است که این فشار را بیشتر کرده و آن چه که با تحریم‌ها نتوانسته است به دست بیاورد را با مذاکره به دست بیاورد. دلیل این موضوع هم مشخص است اگر واقعاً به دنبال رفع تحریم‌ها و مذاکره بودند پس چرا از ابتدا در سال ۲۰۱۸ همین رئیس جمهوری فعلی ایالات متحده از توافق نامه برجام خارج شد پس؟ مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با جمعی از دانشجویان ضمن هشدار دهی مبنی بر فریب افکار عمومی توسط آمریکایی‌ها در این رابطه بیان کردند که «مذاکره با دولت فعلی آمریکا موجب رفع تحریم‌ها نخواهد شد بلکه گره تحریم‌ها را کورتر خواهد کرد» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳).

خواندن اوج‌گیری مجدد جنایات رژیم صهیونیستی | خطرات احتمالی حمله به رفح

اما آنچه که غربی‌ها و آمریکایی‌ها نسبت به آن نگران هستند و دائماً عنوان می‌کنند مسئله دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است. این موضوع نه به واسطه اینکه ایرانیان نمی‌توانند بلکه به خاطر اینکه نمی‌خواهند و دلایل فقهی و دینی و سیاسی خاص خود را دارند تا به امروز محقق نشده است و جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نبوده است و صرفاً تمایل دارد تا از انرژی صلح آمیز هسته‌ای استفاده کند و در دنیای پیشرفت و حرکت فناورانه دنیا عقب نماند؛ بنابراین موضوع هسته‌ای ایران نه یک مسئله و بحران واقعی بلکه دستاویز و بهانه‌ای برای غربی‌هاست تا خباثت‌ها وکینه توزی‌ها و دشمنی‌های خود را بر روی مردم ایران نشان دهند. دلیل، مجدداً خروج یک طرفه آمریکا از توافق نامه برجام است. توافق نامه‌ای که بعد از چندین ماه رفت و آمد نوشته شده و امضا شده بود و ضامن فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای ایران بود، بدون هیچ دلیل موجهی از سوی آمریکایی‌ها به محاق رفت و امروز شاهد تلاش مذبوحانه غربی‌ها برای مذاکره و کتابت یک توافق نامه دیگر هستیم. مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با جمعی از دانشجویان به این موضوع نیز اشاره کرده و فرمودند: «می گویند نمی‌گذاریم ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند»، ما اگر می‌خواستیم سلاح هسته‌ای درست کنیم، آمریکا نمی‌توانست جلوی ما را بگیرد.» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳)

بنابراین یک خطای محاسباتی و شناختی این است که مذاکره با آمریکا در دوران کنونی نجات بخش بوده و دوایی از درد ایران را باز می‌کند. یک خطای دیگر این است که تصور شود که دوقطبی کاذب طرفدار مذاکره و مخالف مذاکره در داخل می‌تواند ابعاد مذاکره را باز کند و یا دست مذاکره کنندگان را بر فرض در مذاکرات احتمالی پر کند. این هم خطاست چرا که زمینه را برای تشدید اختلافات و خدای ناکرده اصرار بر مسیر خطا فراهم کرده و در مقابل دشمنان را امیدوار به تحمیل اراده خود می‌کند. یک خطای دیگر که باید دغدغه‌مندان و دلسوزان انقلاب همواره مد نظر داشته باشند این است که کار دشمن اختلاف افکنی و تردید نمایی است. نباید اجازه داد که به مستحکمات و مواردی که انسان عقلا به آنها مطمئن است تردید و خدشه‌ای وارد شود. نمونه این موضوع در شبهه افکنی میان اذهان جوانان انقلابی در زمینه مبارزه و مقابله با اقدامات رژیم جنایت کار صهیونیستی در سال اخیر شاهد هستیم. غلط است تصور کنیم که فرماندهان و مسئولینی که در سطوح مختلف امنیتی فعالیت دارند دچار ارعاب و ترس شده‌اند و یا در برابر دشمنان منفعل هستند بلکه عقلانیت و محاسبه گری زمان، مکان و نحوه مقابله با جنایات صهیونیست‌ها ایجاب می‌کند که همواره دقیق‌ترین کار‌ها را در به موقع‌ترین زمان‌ها انجام دهند. از سوی دیگر باید دانست که بسیاری از موارد طبقه بندی شده و اطلاعاتی که افشای آنها ممکن است تا در نتیجه عملیات‌ها تأثیر گذار باشد و موجب گردد که دشمن صهیونیستی آگاه شده و کمتر آسیب ببیند عقلا و عرفا نباید در معرض دید عمومی قرار گیرد فلذا داده‌های ناقص و نداشتن اطلاعات دقیق و متقن نباید منجر به تحلیل غلط از سمت جبهه انقلابی و جوانان دغدغه‌مند گردد. بلکه ظن مثبت به فرماندهان و مسئولین است که باعث می‌شود تا اولاً ثبات قدم در ایشان شکل بگیرد و در ثانی دشمنان را مأیوس و مرعوب سازد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین زمینه در دیدار اخیر خود با جمعی از دانشجویان بیان فرمودند که «عناصر امنیتی و نظامی ما در مقابله با رژیم صهیونیستی کار لازم را در وقت خودش انجام دادند.» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳)

نهایتاً یک خطای شناختی و محاسباتی در سمت دشمنان انقلاب اسلامی وجود دارد که ممکن است تا به بدنه جامعه انقلابی نیز خدای نکرده سرایت کند و آن این است که عده‌ای تصور کنند که فقدان و از دست رفتن برخی از فرماندهان و رهبران و شخصیت‌های انقلابی ممکن است تا انقلاب اسلامی و جریان مقاومت را در رسیدن به اهداف خود متزلزل سازد. مطلقاً چنین نیست! درست است که آسیب‌ها و هزینه‌هایی که جریان مقاومت در طول این سال‌ها پرداخته است بسیار زیاد می‌باشد، اما باید دانست که جریان مقاومت و انقلاب اسلامی متوقف در افراد و شخصیت‌ها نیست بلکه گفتمان و اندیشه‌ای است که اتفاقاً با شهادت رهبران و فرماندهان خود پر انگیزه‌تر و راسخ‌تر از قبل به دنبال دستیابی به اهداف خویش است. باید مراقبت گردد که این تلقی اشتباه جوان امروز ما را مأیوس نسازد. باید تلاش شود تا اصل جریان مقاومت و انقلاب اسلامی را که مبتنی بر نگاه عقلانی و توحید است در جان دل جوان امروزی نشاند. مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با جمعی از دانشجویان ضمن اشاره به این موضوع بیان داشتند که «جمهوری اسلامی ایران بر خلاف نگاه ناقص، بی‌پشتوانه و سطحی دشمنان، مخالفان و رقیبان، و عل‌یرغم فقدان شخصیت‌هایی، چون شهیدان رئیسی، سیدحسن نصرالله، هنیه، صفی‌الدین، سنوار و ضیف، نسبت به سال گذشته در مثل همین روز، در برخی از مسائل قوی‌تر شده و در بعضی از مسائل نیز اگر قوی‌تر نباشد، ضعیف‌تر نیست» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳)

📷 رامین نصیری

منبع: کانال ایتا و روبیکا و تلگرام در مسیر خرد و اندیشه _ رامین نصیری | سایت طنین سنتر


در مسیر خرد و اندیشه - گزیده ای از نوشته های یک پژوهشگر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید