Ramin Nasiri - رامین نصیری
Ramin Nasiri - رامین نصیری
خواندن ۵ دقیقه·۱۴ روز پیش

مسیر اشتباه اروپا؛ لزوم تغییر نگاه آلمان درقبال ایران

https://www.arasbeh.ir/wp-content/uploads/2024/11/iran-germany-600x400.jpg?v=1730617662







تلاش و فشار آلمان به اروپاییان مبنی بر عدم ارتباط با ایران، موضوع اعدام جمشید شارمهد و نهایتاً بسته شدن مرکز اسلامی هامبورگ و موسسه آموزش زبان آلمانی در تهران سلسله اتفاقاتی هستند که باعث شدند تا روابط میان ایران و اروپا و به ویژه ایران و آلمان رو به سردی بگراید.

به نظر می‌رسد که اصل اساسی عدم مداخله در امور داخلی کشورها که بر اساس بند هفتم ماده ۲ منشور سازمان ملل متحد وجود دارد در نوع و نحوه روابط میان ایران و آلمان نقض شده است و بنابراین انتظار می‌رود که با دیپلماسی هوشمند جمهوری اسلامی بتواند رفتار دولت‌های اروپایی و به ویژه آلمان را تغییر داده و مبتنی بر قواعد و رویه‌های بین المللی و همچنین عقلانیت کند.

پس از آن که وزیر امور خارجه ایران عباس عراقچی از علاقه مندی ایران برای برقراری تماس و مذاکرات مختلف پیرامون موضوعات منطقه‌ای، جنگ اوکراین و برنامه هسته‌ای ایران خبر داد، شاهد عدم علاقه مندی اروپاییان به این امر هستیم. موضوعی که به نظر می‌رسد به چند دلیل عمده اتفاق افتاده است؛ تلاش و فشار آلمان به اروپاییان مبنی بر عدم ارتباط با ایران، موضوع اعدام جمشید شارمهد و نهایتاً بسته شدن مرکز اسلامی هامبورگ و موسسه آموزش زبان آلمانی در تهران.

سلسله رخداد‌هایی که کم کم منجر به تیرگی و سردی روابط ایران و آلمان و نهایتاً ایران و اروپا شده است. در ادامه نکات حائز اهمیت درباره روابط ایران و آلمان اشاره می‌گردد.

۱) جمشید شارمهد، متولد سال ۱۳۳۴ در ایران، دارای شهروندی آلمان و مقیم آمریکا، از اعضای انجمن پادشاهی و سرکرده گروهک تروریستی “تندر” بود که از آمریکا مجموعه عملیات مسلحانه و خرابکارانه در ایران را هدایت می‌کرد. یکی از بزرگترین عملیات تروریستی تحت نظر شارمهد، انفجار در حسینیه سیدالشهدای (ع) شیراز در سال ۱۳۸۷ بود که طی آن ۱۴ نفر شهید و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی شدند.

جمشید شارمهد سرکرده گروهک مزدور انجمن پادشاهی معروف به تندر در چندین عملیات تروریستی دیگر در ایران نقش ایفا کرده بود. مجموعه اتهامات منتسب به جمشید شارمهد به قدری زیاد است که به نظر می‌رسد که حکم اعدام برای او بسیار حکم ناچیزی می‌بود. اخیراً قوه قضاییه ایران حکم اعدام جمشید شارمهد را به دلیل اتهام افساد فی الارض از طریق طراحی و هدایت اقدامات تروریسی اجرا کرد و در پی آن آلمان اعلام کرد سفیر خود را برای مشورت فراخوانده است و اعدام آقای شارمهد را به شدت محکوم کرده است.

این کشور کاردار ایران را هم احضار کرد. همچنین وزارت خارجه آلمان هم اعلام کرد که به دلیل اعدام جمشید شارمهد شهروند ایرانی-آلمانی این کشور سفیر خود را از ایران فرا خوانده است. جمشید شارمهد تابیعت دوم خود را از آلمان اخذ کرده و تابعیت سوم خود را نیز از ایالات متحده گرفته بود و تصور می‌کرد که این دو کشور می‌توانند تا جلوی اجرای عدالت را بگیرند. نکته قابل ذکر این است که داشتن گذرنامه و تابعیت برای کشور‌های اروپایی و آمریکایی برای هیچ شخصی مصونیت ایجاد نمی‌کند چه برسد به این که این فرد تروریست و مجرم محرز باشد.

۲) دخالت آلمان در امور داخلی ایران مغایر منشور سازمان ملل متحد است؛ همچنان که منشور سازمان ملل ضمن تاکید صریح و ضمنی به ممنوعیت مداخله در امور سایر دولت ها، در بند هفتم ماده ۲ منشور مقرر می‌دارد: «هیچ یک از مقررات مندرج در این منشور، ملل متحد را مجاز نمی‌دارد، در اموری که ذاتاً جزء صلاحیت داخلی هر کشور است، دخالت نمایند.» بنابراین به نظر می‌رسد که این اقدام غیر قابل قبول دولت آلمان قابلیت پیگیری حقوقی از طریق مراجع ذی صلاح در دادگاه‌های بین المللی را دارد که نباید در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران دخالت کنند.

برگزاری رویه‌های قانونی رسیدگی به پرونده متهمین حوادث تروریستی در دادگاه‌های ذی صلاح در جمهوری اسلامی ایران موضوعی است که ارتباطی به دولت آلمان به هیچ عنوان ندارد.

روابط اروپا و آلمان با ایران

۳) سلسله اقدامات اروپا بیشتر جنبه سیاسی برای تضعیف ایران دارد و فاقد عنصر سازنده و تعمیق روابط است که دارای تبعات اجرایی، حقوقی، منطق‌های و بین المللی قابل توجهی در سطح روابط دو جانبه با ایران و نیز در سطح منطقه و فضای بین المللی است.

اروپا در این شرایط منطقه‌ای نباید آتش بیار معرکه باشد بلکه با توجه به تجربه و آشنایی به فرهنگ خاورمیانه تلاش کند سطح تنش‌ها را پایین بیاورد و نباید اجازه بدهد که اینگونه اتفاقات که بالا ذکرشان رفت، روابط طرفین را متشنج کند بلکه هر دو طرف باید با دیپلماسی، مذاکره و ایجاد درک مشترک از موضوعات و پرداختن به ریشه مشکلات و برطرف کردن سوءتفاهمات مانع از آن شوند که زمینه گفتگو از بین برود.

البته به یاد داریم آلمان در حمایت از صدام در جنگ تحمیلی و قرار دادن سلاح‌های شیمیایی دراختیار آن، کارنامه سیاهی در روابط خود با ایران بر جای گذاشت ولی باید از گذشته روابط و عملکرد کشور‌ها درس گرفت و نه آنکه اقدامات کشور‌ها موجب افزایش فاصله‌ها و توسعه و گسترش تنش میان آنها شود.

۴) از سوی دیگر بهتر است تا دولت‌های اروپایی ابتدا به خواسته‌های اصلی ملت خود جامه عمل بپوشانند و با عدم همراهی با جنایات صهیونیست‌ها، عملگرایی و پرگماتیسم سیاسی خود را به وضوح نشان دهند. به نظر می‌رسد که حلقه مفقوده روابط ایران و آلمان در عصر حاضر عقلانیت و خردگرایی است که از سوی مسئولین وقت آلمان به کار گرفته نشده است.

جمهوری اسلامی باید با دیپلماسی هوشمندانه رفتار دولت‌های اروپایی به ویژه دولت آلمان را نسبت به جایگاه جمهوری اسلامی تغییر دهد تا این بار با محاسبات درستی در روابط ایران و اروپا یا ایران و آلمان موضع گیری کنند. چرا که اروپاییان اگر عقلانیت را به کار بگیرند به راحتی می‌توانند متوجه باشند که ایالات متحده آمریکا هم به راحتی از آنها عبور کرده و خواهان اروپای ضعیف و وابسته به خود می‌باشد. استقلال اروپا تنها زمانی به وجود می‌آید که نگاه و تحلیل مسئولین اروپایی تغییر کرده و مبتنی بر عقلانیت و منافع ملی باشد نه مبتنی بر خواست هژمونی ایالات متحده آمریکا.

📷 رامین نصیری

ایرانآلمانایالات متحدهسازمان ملل
در مسیر خرد و اندیشه - گزیده ای از نوشته های یک پژوهشگر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید