من هرگز نمی توانم چیزی بگویم دقیقاً وقتی که عشق من به عطرها شروع شد، انگشت بزنم. اما یک گلدان کوچک را به یاد دارم که روی کمد مادرم ایستاده بود. او هرگز درباره آنچه لباس می کرد ظریف نبود - وکالت بودن تقریباً همیشه ساری های سیاه و سفید را می پوشید - اما یک عطر دوست ثابت او بود.
اولین عطری که می توانم خودم بنامم ، چارلی همه جا بود. آن را در یک جعبه آبی با یک بطری مربع بدون مزخرف آمد و بوتی از گل با موهای مش را بو کرد. هرچند که دنیای عطرها را کشف کردم ، چارلی به گذشته تبدیل شد.
من در سال پیوستن به دانشگاه، سقف عطر را شکستم - در مدرسه دخترانه ای که سخت به آن رفتم مجاز نیستم - و خیلی زود سفر به خرید ، جمع آوری و احتکار شروع شد. سفری که می تواند مرا به عنوان یک معتاد به من نشان دهد.
شاید قبل از بیرون آمدن از خانه بدون مسواک زدن موهایم فکر نکنم ، اما بدون اسپری روزانه عطر احساس نیمه برهنه می کنم. من به آن احتیاج دارم که من را فریب دهد ، مهم نیست که من به یک مهمانی کوکتل بروم یا کودک پنجه ام را برای پیاده روی بیرون ببرم. و به من گفته شده است كه من هر كجا را كه بوده باشم ، علامت حضور خود را بگذارم - یا می توان گفت ، عطر من خیلی دیرتر از آنچه من می گذارم.
من زیاد به گلهای بسیار شیرین گلهای شیرین علاقه ندارم. عطرهایم را کمی دوست دارم از طرف مشکی و تند. در حالی که شکل و برش یک بطری ممکن است اولین جذابیت باشد ، وقتی نمونه ها را مطالعه کردم ، معاملات واقعی خراب می شود. هر عطر روش تکامل خود را در مورد هر فرد دارد. همان Estee Lauder Pleasures - یکی از موارد مورد علاقه من - ممکن است بر روی یک شخص بوی آسمانی داشته باشد اما ممکن است برای شخص دیگری کاری نکند.
عطرها بسته به شیمی بدن (تعادل pH) ، دما و حتی رژیم غذایی با پوشیدن نقاط نبض ، دچار تغییراتی ظریف خواهند شد. هر عطر بعد از شروع پوشیدن ، در واقع به خود شما تبدیل می شود.
من واقعاً برکت عطر دارم. هدایای دوستان و خانواده ، کمد عطر من را نگه می دارند - بله ، من یکی - موجودی دارم. و این واقعیت اندک است که من در از بین بردن رشته های کیف پول برای رایحه ای که دوست دارم دریغ نمی کنم.
اولین دیور من یک هدیه بود. Tendre Poison در حالی که من در رختخواب بودم ، آمد و بعد از جراحی بسیار جدی ستون فقرات بهبود یافتم. یک پسر عموی فکر کرد که بهترین راه برای تشویق من است ، با یک سوار: "شما آن روز را که می روید بیرون می پوشید." این لباس را می پوشید. "چند ماه طول کشید ، اما من از این کار خارج شدم و بوی آسمانی را بو کردم.
سالها بعد ، وقتی قلم من با بیگ C در برنامه های تولد 50 سالگی من سم زدایی قدرتمند قرار داد ، نیاز داشتم که به خودم معالجه کنم. بنابراین به خانه دیگری Dior - Miss Dior Blooming Bouquet - در یک بطری زیبا و صورتی با رایحه ای که حاکی از اشتیاق افسانه ای کریستین دیور به گل ها است ، وارد خانه شد. و بله ، من جادور را که دارم دوست دارم.
بطری Jadore با گردن باریک طلایی خود به همان اندازه عطر و ادکلنی است که در آن قرار دارد. این یکی از عطرهای بسیار نادر گل است که من عاشق آن هستم ، یک دسته گل که دارای نت های ارکیده ، گل رز و همچنین تیزی ماندارین است.
یکی از با ارزش ترین املاک من در آلمان ، در جام جهانی فیفا خریداری شد. در بین برنامه قتل که تقریباً باعث می شد مکانم را که می خوابم و جایی که بیدار می شوم از بین نبرم ، وقت خود را برای شکار عطر پیدا کردم. و من توسط Chanel به Chance موفق شدم. در آن فروشگاه در فرانکفورت ، قلب من از دست دادن چندین ضربه به عنوان ذهن هندی من مبدل ارز شد ، حتی وقتی همه یورو را تحویل گرفتم. اما شانس را پشت سر بگذارم که نتوانستم.
یک بار دیگر در کلن ، من به سختی در جستجوی فروشگاهی افتادم که کالای اصلی Eau De Cologne ، 4711 را به فروش می رساند. فروشگاه نامی که ادعا می کند این عطر به صورت محلی اختراع شده است ، بسیار کوچک بود و در والrafplatz ، مربعی در منطقه قدیمی شهر کلن واقع شده بود. اگرچه به دور از ورزشگاه جام جهانی فیفا ، مکان یابی کار دشوار نبود.
بعد از گذراندن 20 دقیقه در داخل ، سرانجام با یک چاشنی مواد معدنی ظهور کردم - بطری های ادکلن در اندازه های مختلف از جمله مینیس ، کرم دست و دستمال مرطوب. به یاد دارم که خانم در مغازه یک حوله دستی تک رنگ را به من هدیه داد.
من به خرید عطر ادامه می دهم و با عشق و مراقبت آنها را می پوشم. عطر مانند یک نشانگر حافظه برای من است. دقیقاً مانند اسکارلت اوهارا هر بار شنیدن شن و ماسه خندان لباس ابریشم ، مادرش را به یاد شیرین های لبنی مادرانه الن ، می اندازد و عطر مرا تبدیل به یک گلدان ذوب احساسات می کند.
من سالها با من شانس داشتم - از آن كم استفاده می كردم - تا اینكه یكی از اهالی خانه به او كمك كرد بدون آنكه سؤال كند به بطری كمك می كند. او Burberrys را لمس نکرد ، عطرهای زیبایی را به خود اختصاص داد ، او مجموعه Estee Lauder و Davidoffs را تنها گذاشت ، اما بطری رنگی شکل و دیسک گرد را برای همیشه از دست داد. البته ، همیشه می توانید بگویید ، شانس چیز خوبی است و او آن را می دانست.