فلورانس اسکاول شین متولد 24 سپتامبر 1871 در کامدن نیوجرسی است. او علاوه بر اینکه نویسنده و تصویرگر کتابهای آمریکایی است، از بانوان خودساخته و موفق تاریخ به شمار میرود. فلورانس اسکاول شین سالهای زیادی در نیویورک دانش الهی و معنوی را تدریس کرد و از این طریق، مردم را در بهبود اعتقادات، سطح آرامش و شادیشان یاری کرد. او همچنین کتابهای معروف زیادی نوشت که اغلب آنها محبوبیت زیادی بین مردم داشتند.
فلورانس اسکاول شین در یک خانوادهی فیلادفیایی اصیل به دنیا آمد. در خانوادهی مادری فلورانس اسکاول شین، شخصیتهای مهم دولتی وجود دارند؛ برای مثال پدر بزرگ مادریاش، عضو کنگرهی شورای تصمیمگیری مواضع قارهای و استقلال بخشهای کشورها بود. همچنین دایی او جایگاه ویژهای در کشور داشت و در طراحی پرچم آمریکا، نقش مهمی ایفا کرد. جوزف پسر فلورانس اسکاول شین نیز رئیس مرکز هنرهای تجسمی پنسیلوانیا شد.
فلورانس اسکاول شین شخصیتی صاف و ساده داشت و هیچگاه از ریا و دورویی پیروی نکرد. وجود سادگی خاص در چهره، رفتار و سخنان وی موج میزد؛ به طوری که حتی در کتابها و سخنرانیهای فلورانس اسکاول شین، این ویژگی به چشم میخورد. بنابراین در زندگینامهی فلورانس اسکاول شین، سادگی و صداقت در رفتارش نقش مهمی در موفقیت وی داشته است.
فلورانس اسکاول شین از همان کودکی، استعداد عجیبی در نقاشی و طراحی داشت و میتوانست به بهترین شکل، طرحهای خوبی روی کاغذ پیاده کند. علاقهی فلورانس اسکاول شین به نقاشی باعث شد تا در سال 1889 وارد مرکز هنرهای تجسمی پنسیلوانیا شود. او تا سال 1897 در آن مرکز تحت آموزشهای حرفهای قرار گرفت و مهارت زیادی در طراحی و نقاشی پیدا کرد.
وقتی که در مرکز هنرهای تجسمی مشغول به آموزش بود، با اورت شین که نقاشی بسیار چیره دست بود، آشنا شد. مدتی بعد از آشنایی، این دو نفر با هم ازدواج کردند و پیوند هنری خود را تقویت کردند. در سال 1908، همسر فلورانس اسکاول شین با جمع کردن گروهی از نقاشان و طراحان حرفهای، گروهی به نام «هشت» را تأسیس کردند. بعدها اورت شین از مسئولیت و سرپرستی گروه استعفا داد و فلورانس اسکاول شین جای او را گرفت.
این زوج پس از مدت کوتاهی به نیویورک مهاجرت کرده و در خیابان ویورلی 112، یک سالن تئاتر تأسیس کردند. فلورانس اسکاول شین به همراه همسرش سه نمایشنامهی عالی و جذاب برنامهریزی و اجرا کردند. مدتی طول نکشید که فلورانس به شهرت زیادی رسید و هم از طریق گالریهای نقاشی و هم از طریق تئاتر، مخاطبان بسیاری پیدا کرد.
این شهرت تا جایی رسید که محافل و کنگرههای مختلف از فلورانس اسکاول شین دعوت میکردند؛ حتی شبکههای خبری و تلویزیونی از او استقبال کردند و مصاحبههای زیادی با او ترتیب دادند.
پس از جنگ جهانی اول، فلورانس در امضای نقاشیهای خود، نام همسرش را حذف کرد. کسی نمیدانست که این کار به چه دلیل است اما بعضی از تحلیلگران دلیل این کار را حمایت بیشتر از حقوق زنان که نتیجهی عقاید جدید فمینیستی بود که فلورانس اسکاول شین را درگیر کرده بود. اما پس از 14 سال زندگی مشترک، در سال 1912 این زوج از هم جدا شدند.
با جدا شدن اورت از فلورانس، زندگی آنها تغییر کرد. فلورانس اسکاول شین تصمیم گرفت تا کتابهای خود را بنویسد؛ بدین ترتیب در سال 1928 اولین قسمت از کتاب او آماده شد. فلورانس در همین سال کتاب کلام تو عصای معجزهگر توست را منتشر کرد. چهار کتاب از فلورانس اسکاول شین در کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین گردآوری شده است. این کتاب نیز بسیار پرفروش است و به چندین زبان دنیا ترجمه شده است.
جالب است بدانید!
در بیوگرافی فلورانس اسکاول شین، نکات ریز و درشت بسیاری وجود دارد که دانستن هریک از آنها میتواند جالب باشد. بعضی از جالبترین نکاتی که باید در مورد این شخص تأثیرگذار بدانید، عبارتاند از:
فلورانس اسکاول شین در 17 اکتبر 1940 به دلیل بیماری چشم از جهان فروبست. کتاب در مخفی توفیق، کمی قبل از مرگ او به چاپ رسید. همچنین کتاب نفوذ کلام، به دست یکی از شاگردان وی چاپ شد که حاوی گزیدهای از اندیشهها و آموزههای فلورانس بود. فلورانس با آموزشها و تدریسهای دوست داشتنی خود آنقدر در دل مردم و مخاطبانش رخنه کرده بود که بسیاری از افراد پس از مرگش، به سوگ نشستند.
فلورانس اسکاول شین توانایی بالایی در ارائهی سخنرانیهای پر معنا با زبانی ساده و همهفهم داشت. سبک او در سخنرانی به قدری ساده و همهفهم بود که گاهی نسبت به بار علمی سخنانش شک میکردند؛ البته این تنها یک شک کاذب بود و سخنان فلورانس ارزش بسیاری داشت. سادگی در گفتار و رفتار فلورانس سبب شد تا حتی چند دهه بعد از مرگ او، کتابهایش پرفروش و کاربردی باشند و همه اقشار و سنین مختلف مردم، توانایی خواندن و درک مطالب آن را داشته باشند.
پس از گذشت نیمی از عمر فلورانس، تفکراتی نو سراغ او آمدند. در ابتدا گرایش وی به تفکرات فمینیستی شکل گرفت و او را به حمایت هرچه بیشتر از حقوق زنان ترغیب کرد. این موضوع تا جایی پیش رفت که در محافل حمایت از زنان شرکت میکرد و آشکارا از زنان بیدفاع، حمایت میکرد. همچنین پس از مدتی به فرقهی «تفکر نو» پیوست و کتابها و مطالبی در حمایت از اعتقادات این فرقه نوشت. مطالبی که فلورانس برای حمایت از فرقهی «تفکر نو» منتشر کرد، تأثیر زیادی بر روحیهی پیروان آن داشت.
فلورانس اسکاول شین از همان ابتدا به نقاشی و طراحی علاقه داشت. این علاقه تا آخرین روزهای عمرش باقی ماند و دائماً با او بود. فلورانس به صورت حرفهای تصویرگری میکرد، نقاشی میکشید و پدیدههای روزانهی زندگی را روی کاغذ پیاده میکرد. قوه ی تصویرگری و تخیل فلورانس فوق العاده بود و او را در طراحی هرچه زیباتر پدیدهها کمک میکرد.