در این مقاله از سری مقالههای بررسی زندگینامه نویسندگان سراغ پائولو کوئلیو میرویم. پائولو کوئلیو نویسندهی مشهور و جهانی است که با انتشار رمان کیمیاگر در سرتاسر جهان به شهرت دست یافت. کوئلیو در 1947 در برزیل به دنیا آمد. در سال 2014، پائولو کوئلیو بنیاد مجازی به نام خودش پایهگذاری کرد و تمام یادداشتهای شخصیاش را در اینترنت منتشر کرد.
کوئلیو در برزیل به دنیا آمد و در مدرسهی مذهبی یسوعیان درس خواند. از همان نوجوانی به نویسندگی علاقه داشت. وقتی به مادرش گفت میخواهد نویسنده شود او در جواب گفت: «پسرم، پدر من مهندس است. آدم منطقی و معقولی است و دنیا را دست میبیند. تو اصلاً میدانی نویسنده شدن یعنی چه؟» پائولو کوئلیو از نوجوانی بسیار درونگرا و سنتشکن بود. تا حدی که پدر و مادرش او را به درمانگاه روانی فرستادند. او تا 20 سالگی سه بار از درمانگاه فرار کرد. خانوادهی پائولو کوئلیو کاتولیک و پدر و مادر او بسیار سختگیر و مذهبی بودند. پائولو کوئلیو در این باره میگوید: «آنها قصد آزار من را نداشتند، فقط نمیدانستند با روحیات عجیب من چکار کنند. آنها نمیخواستند با فرستادن من به درمانگاه روانی من را نابود کنند بلکه قصد نجات من را داشتند.» پائولو کوئلیو به درخواست والدینش وارد دانشکدهی حقوق شد و آرزوی نویسندگی را کنار گذاشت. یک سال بعد، دانشگاه را رها کرد و مثل هیپیها زندگی میکرد و سفر در کشورهای آمریکای جنوبی، شمال آفریقا، مکزیک و اروپا را آغاز کرد. در همین سالها بود که به مصرف مواد رو آورد.
وقتی به برزیل برگشت، شروع به ترانهنویسی کرد و ترانههایی برای الیس رگینا، ریتا لی و خوانندهی معروف برزیلی یعنی رائول سئیکساس نوشت. در آن سالها دولت نظامی بر برزیل حاکم بود و در سال 1974 پائولو کوئلیو را به دلیل اینکه ترانههای او را چپگرا و خطرناک میدانستند به جرم براندازی دستگیر کردند.
پائولو کوئلیو در سال 1980 با کریستینا اویتیسیتا ازدواج کرد. آنها پیشتر شش ماه را در ریو دو ژانیرو و شش ماه دیگر را در روستایی در کوههای پیرنهی فرانسه گذرانده بودند، ولی اکنون سالهاست که در ژنو سوئیس زندگی میکنند.
پائولو کوئلیو در سال 1986، مسیر زیارتیِ 800 کیلومتری به سمت سانتیاگو ده کومپوستلا در شمال اسپانیا را پیاده رفت و این نقطهی عطفی در زندگی او بود. طی این مسیر نوعی بیداری روحی به او دست داد که وصف آن را در رمان خاطرات یک مغ نوشته است. کوئلیو در مصاحبهای گفته است: «از کاری که میکردم بسیار خوشحال بودم. مشغول کاری بودم که با استفاده از استعارهی کتاب کیمیاگر میتوان گفت نان و آب من بود. شغل خوبی داشتم، شریک زندگیام را دوست داشتم، پول داشتم، ولی از رؤیای زندگیام دور مانده بودم. رؤیای من هنوز هم نویسندگی بود.» اینطور شد که پائولو کوئلیو شغل پردرآمد ترانهنویسی را کنار گذاشت و تمام عمر خود را وقف نویسندگی کرد.
پائولو کوئلیو در سال 1996 بنیاد شخصیاش را پایهگذاری کرد و در این بنیاد از کودکان و سالمندان حمایت میکند.
او هر هفته در وبلاگ شخصیاش سه مطلب مینویسد و میلیونها طرفدار در فیسبوک و توییتر دارد. او در مصاحبه با وال استریت ژورنال در اوت 2014، از ارتباط دائمیاش با خوانندگان کتابهایش در شبکههای اجتماعی گفت. در نوامبر 2014، کوئلیو 80000 برگه از دستنوشتهها، یادداشتهای روزانه، عکسها، نامههای خوانندگان و بریدههای روزنامهها دربارهی کتابهایش را در وبسایت شخصیاش منتشر کرد.
پائولو کوئلیو اولین کتابش به نام بایگانیهای جهنم را در سال 1982 منتشر کرد ولی مورد استقبال قرار نگرفت. در سال 1986 در نوشتن کتاب دیگری به نام راهنمای عملی خونآشامها همکاری کرد، ولی بعدها سعی کرد نامش را فهرست مؤلفان کتاب خارج کرد، زیرا معتقد بود کتاب از کیفیت کافی برخوردار نیست. پائولو کوئلیو پس از سفر زیارتی به کومپوستلا، کتاب سفر به ستارگان را نوشت که در سال 1987 منتشر شد. یک سال بعد، کوئلیو کتاب کیمیاگر را نوشت و یک ناشر کوچک برزیلی 900 نسخه از آن چاپ کرد و از تجدید چاپ آن خودداری کرد. پائولو کوئلیو ناشر بزرگتری برای کتاب پیدا کرد و کیمیاگر را همراه با کتاب بعدیاش یعنی بریدا دوباره چاپ کرد. انتشارات معروف هارپر کالینز تصمیم گرفت کتاب کیمیاگر را در سال 1994 چاپ کند. مدتی بعد، کتاب کیمیاگر به یکی از کتابهای پرفروش جهان تبدیل شد.
یک روز پائولو کوئلیو تلاش میکرد بر دستدست کردنش برای نویسندگی غلبه کند تا سالهای ازدسترفتهی عمرش را جبران کند. بنابراین به خودش گفت: «امروز اگر یک پَر سفید ببینم، این نشانهای از جانب خداست که به من میگوید باید نوشتن کتاب جدیدی را شروع کنم.» در همین حال بود که بر لبهی پنجرهی مغازهای، پَر سفیدی دید و تصمیم گرفت نوشتن کتاب تازهاش را همان روز شروع کند. پائولو کوئلیو بعد از انتشار کیمیاگر، تقریباً هر دو سال دستکم یک رمان نوشته است. چهار رمان را –خاطرات یک مغ، هیپی، والکورها، و الف- دربارهی زندگی خودش نوشت و بقیهی رمانهای او خیالی هستند. کتابهای دیگر پائولو کوئلیو مثل مکتوب، کتاب راهنمای مبارز روشنایی و مثل رودی روان، مجموعهای از گفتارهای کوتاه، ستونهای روزنامهای یا گزیدهی آموزههای اوست. کتابهای پائولو کوئلیو در بیش از 170 کشور جهان فروش رفته و به بیش از 80 زبان ترجمه شده است. تا امروز در مجموع صدها میلیون نسخه کتابهای پائولو کوئلیو به فروش رسیده است.
- تئاتر تعلیم و تربیت (1974)
- بایگانیهای جهنم (1982)
- خاطرات یک مغ (1987)
- کیمیاگر (1988)
- بریدا (1990)
- عطیهی برتر (1991)
- والکورها (1992)
- مکتوب (1994)
- در ساحل رودخانهی پیدرا نشستم گریه کردم (1994)
- کوه پنجم (1996)
- نامههای عاشقانهی یک پیامبر (1997)
- کتاب راهنمای مبارز روشنایی (1997)
- ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد (1998)
- شیطان و دوشیزه پریم (2000)
- پدران، پسران و نوهها (2001)
- یازده دقیقه (2003)
- سفرها (2004)
- زندگی (2004)
- زهیر (2005)
- مثل رودی روان (2006)
- جادوگر پورتوبلو (2006)
- بَرنده تنهاست (2008)
- عشق (2009)
- الف (2010)
- دستنوشتهای از آکرا (2012)
- زنا (2014)
- جاسوس (2016)
منبع: کتاب وب