همه ما تا به حال احساس ناامیدی را تجربه کردهایم؛ احساس وحشتناکی که به شما میگوید تمام کارهایی که انجام میدهید، بیارزش هستند و اینکه دیگر هیچ تلاشی فایده ندارد. مارک منسن در کتاب اوضاع خیلی خراب است، خواننده را ابتدا با چیستیِ امید و رابطه آن با معنا، به قلمرو اگزیستانسیالیسم (هستیگرایی) میبرد و سپس به طرز ماهرانهای تصویری از چگونگی تناسب امید با دنیایی که امروز در آن زندگی میکنیم، ترسیم میکند و به عنوان یک کتاب انگیزشی در دستهبندی کتاب روانشناسی شناخته میشود.
کتاب اوضاع خیلی خراب است (Everything Is F*cked) نوشته مارک منسن (Mark Manson) و ترجمه سمانه پرهیزکاری در انتشارات میلکان، یک تحلیل اجتماعی و فلسفی در مورد معنای زندگی است. این کتاب انگیزشی که در سال 2019 منتشر شد، از علم روانشناسی و فلسفه برای کشف ایده امید و چگونگی معنا دادن آن به زندگی ما استفاده میکند و در عین حال سعی میکند پادزهری برای بسیاری از معضلات وجودی که امروزه با آنها روبهرو هستیم را فراهم کند. مارک منسن معتقد است که برای امید داشتن باید ابتدا فلسفه پوچگرایی (Nihilism) و این موضوع که زندگی ما هیچ معنای ذاتی ندارد را بپذیریم.
مارک منسن نویسنده، مشاور توسعه فردی، کارآفرین اینترنتی و وبلاگنویس آمریکایی در زمینه خودیاری یا self-help (مکتبی که با آگاه کردن افرد از طریق اصول روانشناسی، زندگی آنها را با ایجاد تغییر از درون، بهبود میبخشد) است که در سال 1984 در شهر آستین ایالت تگزاس آمریکا متولد شد. منسن اولین وبلاگ خود را در زمینه مشاوره دوستیابی در سال 2008 راهاندازی کرد. کتابهای «هنر طریف اهمیت ندادن» و «اوضاع خیلی خراب است» از منسن به پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز در سال 2019 تبدیل شده بودند. بهطورکلی کتابهای مارک به بیش از 50 زبان ترجمه شده و بیش از 12 میلیون نسخه در سراسر جهان فروختهاند.
سبک نگارش مارک منسن، تعادل کمیابی بین طنز کنایهدار و خودیاری فلسفی برقرار میکند. منسن که تقریباً ژانر مخصوص به خودش را در نوشتههای خود ایجاد میکند، در عین بهکارگیری واقعی ژانر کمدی، اطلاعاتی قابلتشخیص و جالب را در اختیار خواننده قرار میدهد که میتواند زندگی آنها را تغییر دهد. کتاب اوضاع خیلی خراب است را میتوان یک کتاب روانشناسی و انگیزسی سرشار از حکمت دانست که با توجه به ناامیدیهای آشکاری که در جامعه امروز وجود دارد، قطعه به موقعی برای امید دادن به مردم است.
منسون با ترکیب معمول دانش و طنز منحصربهفرد خود در کتاب اوضاع خیلی خراب است، یقه ما را میگیرد و ما را به چالش میکشد تا با خود صادق باشیم و از راههایی که احتمالاً هرگز امتحان نکردهایم، با جهان در ارتباط باشیم. این یک آشفتگی متقابل دیگر است که از طریق درد در قلب ما و استرس در روح ما، اتفاق میافتد. یکی از نویسندگان بزرگ مدرن، کتاب دیگری تولید کرده است که دستور کار سالهای آینده مردم را تعیین میکند.
ما در زمان جالبی زندگی میکنیم. از نظر مادی، همه چیز به بهترین شکل ممکن خود است؛ ما آزادتر، سالمتر و ثروتمندتر از هر مردمی در تاریخ بشریت هستیم. با این حال، به نظر میرسد که همهچیز به طرز جبرانناپذیری و هولناکی بههم ریخته است؛ کره زمین گرم میشود، دولتها در حال شکست هستند، اقتصاد در حال سقوط است و همه مردم در شبکههای مجازی بهطور دائم در حال توهین به یکدیگر هستند. در این برهه از تاریخ که ما به فناوری، آموزش و ارتباطات زیادی دسترسی نداریم که نیاکان ما حتی در خواب هم آن را نمیدیدند، بسیاری از ما به یک احساس ناامیدی مهم بازمیگردیم.
اگر کسی بتواند نامی برای ناراحتی فعلی ما بگذارد و به رفع آن کمک کند، آن شخص مارک منسن است. در سال 2016 منسن کتاب «هنر ظریف اهمیت ندادن» را منتشر کرد؛ کتابی که به طرز درخشانی به زمزمه اضطراب همیشگی که در زندگی مدرن نفوذ کرده است، شکل داد. این کتاب به یک پدیده بینالمللی تبدیل شد و میلیونها نسخه در سراسر جهان فروخت. سپس در سال 2019 در کتاب اوضاع خیلی خراب است، منسن نگاه خود را از نقصهای اجتنابناپذیر درون هر فرد برمیدارد و به بلایای بیپایان موجود در جهان اطراف ما مینگرد.
او با استخراج تحقیقات روانشناختی در مورد این موضوعات و همچنین حکمت بیپایان فیلسوفانی مانند افلاطون، نیچه و تام ویتس، دین و سیاست و شیوههای ناراحت کنندهای که آنها را به یکدیگر شبیه کردهاند، تجزیهوتحلیل میکند. او به روابط ما با پول، سرگرمی و اینترنت نگاه میکند و اینکه چگونه ارتباط بیشازحد ما با یک چیز خوب میتواند به روان ما آسیب بزند. او بهصورت آشکارا، تعاریف ما از ایمان، شادی، آزادی و حتی خود امید را نادیده میگیرد.
چند نمونه از نکات و درسهای مهمی که از کتاب اوضاع خیلی خراب است میتوان دریافت به شرح زیرند:
• یکی از دلایلی که بسیاری از ما با ناامیدی دستوپنجه نرم میکنیم این است که ما دلیل واضحی که نسلهای قبلی را برانگیخته است، از دست دادهایم.
• ما برای ایجاد و حفظ امید به سه چیز نیاز داریم: احساس کنترل، اعتقاد به ارزش چیزی و یک اجتماع.
• با راههایی مانند تجزیهوتحلیل تجربیات گذشته خود، بازنویسی روایات پیرامون آنها و ساخت روایاتی از خودمان در آینده، میتوانیم امید بسازیم.
• ما با تجربه امیدهای خود، آنها را از دست میدهیم. ما میبینیم که چشماندازهای زیبای ما برای آیندهای کامل، آنقدر هم کامل نیستند؛ زیرا خودِ رویاها و آرزوهای ما پر از نقصهای غیرمنتظره و ازخودگذشتگیهای پیشبینینشده هستند؛ زیرا تنها چیزی که میتواند یک رویا را به طور واقعی نابود کند، تحقق آن است.
• از آنجا که درد، یک ثابت جهانی در زندگی است، فرصتهای رشد از طریق آن درد هم در زندگی ثابت است. تنها چیزی که لازم است این است که آن را بیحس نکنیم و به دور نگاه نکنیم. تنها چیزی که لازم است این است که ما با آن درگیر شویم و ارزش و معنا را در آن بیابیم.
این کتاب را از کتاب وب تهیه کنید و بخوانید.