ویرگول
ورودثبت نام
80.5.82
80.5.82مهم نیست دور باشی یا نزدیک از رو به رو بیایی‌یا که روی بگردانی از من ماه را از هر طرف که ببینی ماه است
80.5.82
80.5.82
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

نیمچه‌نویسنده:)

ساعت 5:30صبح

با اینکه کم خوابیده بود ولی بیدار شد چون دیگه خسته شده بود از فضای اتاق یک هفته اجازه خروج نداشت تا خوب بشه،بعدش بتونه بره بیرون. نفسشو بیرون داد بلند شدو از کمد دیواری رو به روش که رنگ آبی داشت حوله و یه ست لباس برداشت و رفت سمت حموم دوش باز کرد آب گرم به پشت گردنش میخورد باعث میشد کمی از‌؛دردش کمتر بشه سریع حموم تموم کرد موهاشو خشک کرد لباس هاشو پوشید از حموم بیرون اومد رفت جلو آیینه کنار تختش برسش رو برداشت، کشید روی موهاش کمی ادکن زد و گوشی و هنذفری که روی تخت بود رو برداشت از اتاق خارج شد.صداهای زیادی به گوشش میرسید و باعث میشد حالش بد بشه سریع هنذفری رو وصل کرد و آهنگ رو پلی کرد.به راهش ادامه داد از درمانگاه تا ساحل حدود یک ساعتی راه بود؛کلاه هودی رو گذاشت روی سرش و موهاش جمع کرد.یه لحظه ناخداگاه با آهنگ زمزمه کرد و باعث شد اشک هاش بیان بی اهمیت به افراد درمانگاه داد زد:نویان تمومش کن اون دیگ نیست فقط فکرشه که باهاته،دو زانو نشست و سرشو بین دستاش گرفت؛گریه کرد آروم شد اشک هاشو پاک کرد بلند شد،خاک لباس هاشو تکوند به مسیر کنار ساحل نگاه کرد و با توان کمی که توی پاهاش بود دوید سمت ساحل،چند قدم مونده به ساحل وایستاد کفش هاشو درآورد؛ایندفه قدم هاشو جفت هم میزاشت قلبش تند تند میزد؛دستش هاش میلرزید صدای اون توی سرش میپیچید؛باعث شد بیاد عقب عصبی شده بود که نمیتونست از این ترسش عبور کنه...(:

۳
۱
80.5.82
80.5.82
مهم نیست دور باشی یا نزدیک از رو به رو بیایی‌یا که روی بگردانی از من ماه را از هر طرف که ببینی ماه است
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید