نزدیک ماه محرم میشویم ماهی که برای ما شیعیان ماهی بسیار گرامی داشته شده است و هرساله فارغ از این که چه حکومتی در ایران سرکار است و همچنین فارغ از اینکه چه پوششی داشته باشیم این ماه برای ما عزیز است. حتی انسان هایی که به دین اسلام اعتقادی نداشته باشند از اتفاقی که برای امام حسین(ع) افتاد متأثر میشوند. در اینکه عزاداری برای این حضرت مهم است هیچ شکی نیست اما وقتی این عزاداری برای ما ثمره اش بیشتر میشود که از اتفاقات آن زمان کربلا درس بگیریم. درس های زیادی مثل ایثارگری و ... گرفته شده است اما درسی که کمتر به آن پرداخته شده است درس گرفتن از سرنوشت عمر ابن سعد است. عمر ابن سعد که در سریال مختارنامه نقش آن را مهدی فخيم زاده به خوبی بازی کرد تجسم عینی تفکری است که هم خدا را میخواهد هم خرما را. تجسم عینی تفکری است که میخواهد همه را از خود راضی نگه دارد اما هیچ کس در آخر از او راضی نیست. مثال فردی است که در هیچ کدام یک از تفکر ها ثابت قدم نیست و یکی به نعل میزند و یکی به میخ.
عمر ابن سعد هم میخواست با نزدیک شدن به حسین ابن علی بین مردم آن زمان اعتبار کسب کند و خود را محبوب نشان دهد و هم با نزدیک شدن به یزید به فرمانروایی ملک رِی دست پیدا کند اما در آخر به هیچ کدام از این هدف هایش نرسید با رویارویی با امام حسین محبوبیت خود را از دست داد و همچنین سربریدن آن حضرت کارش را تمام کرد و به عنوان یک فرد سفاک در بین مردم شناخته شد و همچنین به دلیل اینکه یزید به او بی اعتماد بود به فرمانروایی ملک ری نیز نرسید و در آخر چوب دو سر نجس شد نه این طرف را داشت و نه آن طرف نه مردم را داشت و نه قدرت را.
همیشه دعا کردم که هیچوقت به سرنوشت عمر ابن سعد دچار نشوم چون اگر خدای نکرده دچار شوم خسر الدنیا و الآخره میشوم به عنوان یک دوست از شما میخواهم که حواستان باشد به سرنوشت این فرد دچار نشوید...