چطور ممکنه؟ ما از وقتی به دنیا اومدیم همیشه دنبال امکانات «بیشتر» بودیم. به طور غریزی یا خودآگاه همیشه غذای بیشتر، لباسهای بیشتر، وسایل بیشتر یا اخیراً فرزند بیشتر معادل زندگی بهتر برای ما جا افتاده. ما به حدی درگیر بیشترها هستیم که در این مسیر معمولاً فراموش میکنیم که اساساً در حال تلاش برای حل چه مسئلهای هستیم؟
قسمتی از این بیشترخواهی در فرهنگ ما ریشه دارد. به طور مثال اگر تولیدات شرکتها و مردم اسکاندیناوی را ببینیم یا زندگی مردم سنتیتر ژاپن را دنبال کنیم چنین دیدگاهی را نخواهیم یافت، درحالی که حتی از خوراک، معماری یا کفپوشهای خانههای ما مشخص است که به عنوان یک فرهنگ، چطور فکر میکنیم و چه چیزی را میپسندیم.
در دنیای امروز ما بیشتر تبلیغ میکنیم تا شناختهتر شویم یا محصولمان را بیشتر توسعه میدهیم تا موفقتر شویم. اما به نظر میرسد که هرچه در این مسیر پیش میرویم راه ما پیچیدهتر و طولانیتر میشود. در حقیقت ما به طرزی کورکورانه «بیشترخواهی» فرهنگمان را وارد کسبوکار، تکنولوژی و تعاملات اجتماعی خودمان کردیم و از اینکه درست کار نمیکند تعجب میکنیم.
من از زمانی که دیتر رمس را شناختم متأثر از نگاهش به دیزاین، اشیاء و جامعه هستم. در دوران دانشگاه محصولی با ریشهیابی طرز فکرش طراحی کردم و هر جا شد از ۱۰ اصل «دیزاین خوب» اوی نوشتم یا صحبت کردم. دیتر رمس خصوصاً در ایران به قدر کافی تجاری و برند شده نیست که کسی غیر از طراحان صنعتی او را بشناسد، اما به نظر من نوع نگاه او چاره مشکلات امروز خیلی از ما خصوصاً در حوزه رسانه، تکنولوژی و محصول است.
امروز هرکسی که خودش را کمی علاقمند به دیزاین بداند از واژه «مینیمال» در حرفها توصیفهایش استفاده میکند. اینکار را میکنیم بدون اینکه برخورد مینیمال را بشناسیم. مینیمال برای ما تبدیل به یک استایل یا ترند طراحی شده در حالی که به عنوان یک طرز فکر یا شیوه زندگی مطرح میشود.
دهمین اصل دیزاین خوب دیتر رمس که به عقیده خودش از بقیه اهمیت بیشتری هم دارد و به نوعی برآیند آنهاست میگوید: Good Design is as little design as possible و این جمله فلسفه او را که گاهی با عبارت Responsible Design از آن یاد میکند توصیف میکند.
با اینکه صحبت درمورد این موضوع جذابیت خود را دارد و به ظاهر هر مخاطبی موافق آن است، درنظر گرفتن این رویکرد در عمل کار سادهای نیست. شما برای اینکه بتوانید از چیزی «کم» کنید بدون اینکه به هدف اصلی آن آسیبی وارد شود بلکه حتی آن را بهبود بخشد، نیاز به تمرین، تلاش و مهارت بالایی خواهید داشت. شما نیاز دارید مداوم از خود بپرسید که «اگر این قسمت را حذف کنم چه لطمهای میبینم؟» و اینکار به مراتب پیچیدهتر از «اضافه» کردن است.
زمانی که بتوانیم با کمتر، زندگی یا تولیدات بهتری را بسازیم میتوانیم به آن افتخار کنیم. چنین ساختهای از آنجایی که نیاز به درک دقیق مسئله، مخاطب و شرایط خواهند داشت تا از آنها فراتر نروند، به احساس رضایت شخصی و آرامش ما کمک میکند. از طرف دیگر به ما کمک میکنند که بهینهتر زندگی کنیم، سادهتر فکر کنیم و خلاقتر باشیم.
پیشنمایشی که اخیراً از مستند در حال ساخت زندگی دیتر رمس منتشر شده را ببینید: