Rasool Vaali
Rasool Vaali
خواندن ۲ دقیقه·۵ روز پیش

چرخه ی فساد و نیاز

اینکه شغل فعلیم رو دوست ندارم چند دلیل داره که هیچکدومش ربطی به مسائل مالی نداره. درآمدم در حال حاضر رقم خوبیه خدارو شکر... و ازش راضیم اما مشکلات دیگه ای هست که سعی می کنم کم کم ازشون بنویسم.

یکی از این مشکلات، ماهیت کارمه. من توی یه اداره دولتی کار می کنم. این یعنی پولی که میگیرم در واقع از پولیه که از تمام مردم ایران گرفته شده و این به این معناست که در ازای دریافت این حقوق، باید در مقابل هشتاد و پنج میلیون نفر پاسخگو باشم. آیا قادر هستم؟ قطعا خیر. و این ناتوانی من در پاسخگویی، منو می ترسونه.

من یه نظر شخصی دارم که برای هرکی میگم باهام موافق نیست ولی خودم بهش باور دارم. من معتقدم درآمدی که آدم از کارمندی دولت بگیره درآمد تمیزی نیست. چون خود دولت درآمدش رو از راه تمیزی به دست نمیاره. یکی از راه های درآمدی دولت فروش نفته، که خب از نظر من این پول باید بین همه مردم به طور مساوی تقسیم بشه نه اینکه دولت هرجور دلش خواست خرجش کنه. راه دومِ درآمد دولت، گرفتن مالیاته که خب همه مون میدونیم چقدر ناعادلانه و زورگویانه اخذ میشه. پس با این حساب وقتی پول دولت تمیز نیست، درآمد من هم تمیز نیست، و این تمیز نبودن، حس تنفر میده از شغلی که دارم.

نه فقط بخاطر اینکه این شغل دولتیه، بلکه نوع کاری که می کنم در جهت خدمت رسانی به مردم نیست. درست برعکس، ماهیت وجودی اداره ما ایجاد مانع در مسیر رفاه مردمه. دولت از راه این مانع سازی، کسب درآمد می کنه، مافیا هم سود خودش رو برداشت می کنه، و ما هم حقوقش رو میگیریم.

این یه چرخه فاسد و معیوبه که ارتزاق از این راه، حال منو بد می کنه. اما چرا ازش خارج نمیشم؟

جواب اینه که خیلی تلاش کرده م و می کنم، اما هنوز موفق نشده م. من حاضرم با نصف حقوق اینجا، تن به یه کار سالم و تمیز بدم. با این حال اوضاع بازار کار خوب نیست، و منم مسوولیت یه زندگی روی دوشمه. وگرنه اگر مجرد بودم، حتی یک ساعت وقتم رو اینجا تلف نمی کردم.

بازار کارکسب درآمددولتمالیات
Storyteller
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید