kkkeshavarzzz
kkkeshavarzzz
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

چهار دلیل برای اینکه نگران دزدیده شدن ایده‌هایمان نباشیم.

ما در یکی از بهترین دوران‌ها برای نویسنده شدن زندگی می‌کنیم. اینترنت و شبکه‌های اجتماعی این امکان را برای ما فراهم کرده‌اند تا هر لحظه که اراده کنیم نوشته‌ها و ایده‌هایمان را با دیگران به اشتراک بگذاریم و بتوانیم رسانه شخصی خودمان را داشته باشیم.

سال‌ها پیش وقتی هنوز خبری از اینترنت و امکاناتش نبود انتشار یک متن و بازخورد گرفتن از دیگران اصلا کار ساده و راحتی نبود. آن زمان وقتی متنی می‌نوشتیم باید آن را برای مجله‌ها و روزنامه‌ها می‌فرستادیم یا اگر رمان یا متن غیرداستانی بلندی داشتیم باید به انتشاراتی‌های زیادی سر می‌زدیم تا بلکه ناشری پیدا شود و راضی به چاپ کتابمان شود.

اکنون اما با وجود اینترنت، هر کسی همزمان هم نویسنده و هم ناشر است. کتاب های الکترونیک هم آنقدر جایشان را میان مردم باز کرده‌اند که می‌توانیم با خیال راحت رمان یا کتابی را که نوشتیم به صورت مجازی منتشر کنیم.

پس چرا هنوز برخی از ما در انتشار ایده‌ها و نوشته‌هایمان تردید داریم؟

دلایل مختلفی از اهمال کاری و تنبلی تا ترس از قضاوت دیگران باعث شده تا هنوز کسانی که استعداد و علاقه نسبتا خوبی هم دارند نتوانند محتوایی که تولید کرده‌اند را به گوش و چشم مخاطبان برسانند.

اما دلیل دیگری هم وجود دارد که شاید جدی‌ترین مانع انتشار متن‌های نویسندگان تازه کار می‌شود. نگرانی و ترس از دزدیده شدن ایده‌ها و نوشته‌ها.آن‌ها خیال می‌کنند با انتشار محتوایشان، دیگران ایده‌هایشان را خواهند دزدید و در صفحات مجازی و رسانه‌های خودشان منتشر خواهند کرد.

این نگرانی شاید بی‌اهمیت‌ترین نگرانی در نویسندگی باشد. ماجرا وقتی جالب می‌شود که می‌بینیم این ترس فقط در افراد مبتدی یافت می‌شود. آن‌ها از اینکه نوشته‌شان را در حالی ببینند که نام شخصی غیر از خودشان به عنوان نویسنده زیرآن است نگران و مظطربند.

اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که بابت دزدیده شدن ایده‌هایتان نگران هستید، چهار دلیل زیر را بخوانید تا بفهمید چقدر دچار نگرانی بی‌موردی هستید و دزدیده شدن ایده‌ها نه تنها همیشه چیز بدی نیست بلکه می‌تواند به نفع شما تمام شود.

دلیل اول: وقتی شما به عنوان یک مبتدی هر کاری را شروع می‌کنید تقریبا هیچکس شما را جدی نخواهد گرفت. این جدی نگرفتن ممکن است تا چند سال ابتدایی کار شما هم ادامه داشته باشد. نویسندگی هم از این قاعده مستثنی نیست.

در سال‌های ابتدایی نوشتن حتی اکثر دوستان نزدیک شما هم نوشته‌های شما را تا انتها نمی‌خوانند و این استمرار شما در انجام کار تولید محتواست که باعث خواهد شد به مرور زمان مورد توجه قرار بگیرید. پس در ابتدای کار، وقتی هنوز مخاطب خاصی ندارید، طبیعتا کسی هم نیست که ایده‌های شما را بدزدد.

دلیل دوم: اگر ترس از دزدیده شدن ایده‌هایتان را دارید بهتر است یکبار دیگر بنشینید و تکلیف خودتان را با نویسندگی مشخص کنید. نویسنده شخصی ایده پرداز است که تصمیم دارد از طریق نوشتن به مردم نشان دهد زندگی می‌تواند بهتر و زیباتر از این باشد. نویسنده باید دنیاهای جدید و متفاوت‌تری به مردم نشان دهد.

اگر شما توانایی ایده پردازی و خلق نوشته‌های خلاق و جدید را ندارید و فقط متکی به یک یا دو ایده‌ای هستید که احتمالا اتفاقی به ذهنتان رسیده‌اند، شاید بهتر است هرچه زودتر و با قاطعیت نویسندگی را کنار بگذارید و به سراغ کار دیگری بروید.

نویسنده کسی است که آنقدر به توانایی‌هایش در خلق ایده‌های جدید باور دارد که هرگز نگران دزدیده شدن ایده‌هایش نخواهد بود زیرا خوب می‌داند همیشه در ذهنش ایده‌های بکر از راه خواهند رسید.

دلیل سوم: به زندگی و سبک کاری افراد موفق در زمینه نویسندگی و تولیدمحتوا دقیق شوید. آن‌ها کسانی هستند که بی وقفه محتوای جدید و کاربردی تولید می‌کنند و به صورت رایگان در اختیار دیگران می‌گذارند. همین اشتراک گذاری ایده‌هایشان با دیگران است که آن‌ها را به جایگاه امروزشان رسانده است.

وقتی به جنبه منفی قضیه یعنی دزدیده شدن ایده‌هایتان فکر می‌کنید به این نیز فکر کنید که کسانی با دیدن و خواندن ایده‌ها و نوشته‌های شما تصمیم به برقراری ارتباط با شما بگیرند و زمینه پیشرفت کاری شما را فراهم کنند. معنای شبکه‌سازی دقیقا همین است.

دلیل چهارم: از دید یک حرفه‌ای، دزدیده شدن ایده‌هایتان باید مایه افتخار شما باشد. به این معنی که وقتی کسی یا کسانی ایده‌های شما را به نام خودشان زده‌اند یا بدون درج اسم شما به عنوان نویسنده از آن‌ها استفاده کرده‌اند یعنی ایده‌های شما به قدری ارزشمند، جدید و خلاقانه هستند که ارزش استفاده و اننشار داشته‌اند. هیچ آدم عاقلی از این موضوع احساس ناراحتی نخواهد کرد.

در پایان باید بگویم ما در اقیانوسی از محتوا زندگی می‌کنیم که برای دیده شدن باید تمام باورها و ترس‌های قدیمی و منسوخ شده خود را کنار بگذاریم و همانقدر خلاقانه زندگی کنیم که باور داریم ایده‌ها و نوشته‌هایمان خلاق هستند.

داستان‌ها به یادماندنی‌ترین محتواهای تاریخ هستند. اگر نه هیچ‌کس آدم و حوا را نمی‌شناخت.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید