فرد خودشیفته تنها به سلیقه و افکار و احساسات خود توجه می کند و آنچه از جانب فرد دیگر مطرح شود و با سلیقه او در یک راستا نباشد، نمی پذیرد. و در همه شرایط خواسته ها و نیازهای فرد خودشیفته باید در الویت قرار گیرد و کارهای او باید از منظر دیگران مهم و منحصربفرد باشد.
مرد خودشیفته همسرش را تحقیر می کند تا خود را بالا ببرد و همیشه این دست مردها، زنانی را انتخاب می کنند که بتوانند کنترلشان کنند و به آن ها زور بگویند.
مرد خودشیفته به دنبال توجه است و همیشه می خواهد خود را در مرکز توجه قرار دهد و هر کاری انجام می دهد تا از جانب همسرش مورد توجه و تشویق قرار گیرد.
مراقب باشید که همسر خودشیفته ی شما احساس نکند که کنترل شما را از دست داده است زیرا او از این طریق احساس می کند قدرت خود را از دست داده و خشمگین می شود.
همدلی نکردن، جدی نگرفتن احساسات دیگران و همچنین اهمیت ندادن به آنها از مشخصات بارز افردیست که از اختلال خودشیفتگی و در یک جمله، رنج و درد دیگران برایشان اهمیتی ندارد. آنها وقتی کاری دارند، بدون توجه به همسرشان فقط به انجام آن کار می پردازند و برایشان اهمیتی ندارد که همسرشان هم نیاز به توجه و مراقبت دارد. بی اعتنایی و بی تفاوتی از خصوصیات بارز افراد خودشیفته است و این در حالی است که خودشان توقع دارند همسرشان همیشه کاملا به آنها توجه کند و همه امکانات و خدمات مورد نیاز را در اختیارشان بگذارد. معمولا همسران افراد خودشیفته، اعتماد به نفس کمی دارند و همیشه نگران طرد شدن هستند. در واقع آنها افراد وابسته ای هستند که نمی خواهند تنها بمانند. آنها اغلب درگیر دلسوزی های بیمارگونه می شوند و همیشه توجیه شان این است که به خاطر بچه ها، آبرو با بهانه های دیگر نمی توانند همسر خودشیفته خود را که به هر نحو آنها را می رنجاند، ترک کنند. آنها در واقع ضعف خود را پشت این بهانه ها مخفی می کنند.
