خیلی از ما طراح ها زمانی که سفارشی رو دریافت می کنیم فوراً به این فکر فرو میریم که باید چکار کنم تا بهترین خروجی ممکن رو ارائه بدم؟ یا اینکه با چه نرم افزاری طراحی رو انجام بدم تا رضایت کارفرما رو جلب کنم؟
اما پیش از همه این ها برای بعضی ها اتفاق افتاده که در حین ارائه بریف از طرف کارفرما همزمان به ایده هایی که میتونن اجرا کنن فکر کردن و استرس زیادی رو بخاطر اینکه ایده خاصی توی ذهنشون نبوده، تحمل کردن و چه بسا بقیه جلسه رو هم از دست دادن!
اینجا من 4 راهکار عملی برای ایده یابی رو براتون می نویسم. راهکارهایی که خودم هم ازشون استفاده کردم و باعث شده که الان استودیو شخصیم جذابیت بیشتری رو به خودش گرفته باشه.
1- درک کامل و صحیح از بریف:
از قدیم گفتن گوش و چشم دروازه های دانایی هستند پس در جلسه "توضیح سفارش از سوی کارفرما" به دقت گوش کنید و سعی کنید تا جایی که ممکنه نمونه هایی که مورد علاقه سفارش دهنده هست رو ببینید.
حتی جنسیت و رنگ لباس کارفرما در اون جلسه میتونه بهتون در روند ایده یابی کمک کنه.
2- طوفان مغزی:
خیلی ها به این مورد اشاره کردند اما به دلیل اینکه شرایط لازم برای بهره بردن از تکنیک " طوفان مغزی" رو رعایت نکردن به نتیجه نرسیدن!
توی این روش باید وسواس رو کنار بگذاریم و هرآنچه به ذهنمون میاد رو بنویسیم یا رسم کنیم، چون در نهایت از ایجاد ارتباط های مختلف بین این نشانه و نوشته ها ایده های فوق العاده ای بیرون میاد.
توصیه می کنم که برای نتیجه گیری بهتر از این روش "موسیقی" موردعلاقه تون رو هم پخش کنید.
3- اسکمپر:
در توضیح تکنیک طوفان مغزی گفته شد که از ایجاد ارتباط بین نشانه و نوشته های روی کاغذ آمده، ایده های نهایی استخراج میشن.
"اسکمپر" تکنیک در کنار هم قراردادن این المان های تصویری یا نوشتاری هست به نحوی که از ترکیب، حذف، معکوس و ارتباط های دیگر آنها، معنی و مفهوم مستقل بدست بیاد.
حرف S که از كلمه‌ی substitution به معني جانشين‌سازي گرفته شده است.
حرف C که از كلمه combine به معني تركيب كردن آمده است.
حرف A که از كلمه‌ی adapt به معنيِ سازگاري و تعديل كردن می‌آید.
حرف M که به كلمه‌ی magnify به معني بزرگ سازي اشاره دارد.
حرف P که از كلمه‌ی put to other uses به معني استفاده در ساير موارد وام گرفته شده است.
حرف E که از كلمه‌ی elimination به معني حذف كردن گرفته شده است.
حرف R که از كلمه‌ی reverse به معني معكوس‌سازي می‌آید.
4- استوری برد:
روند طراحی در همه جهان به سمت داستان پردازی پیش میره و تقریباً همه کمپین های تجاری و تبلیغاتی از داستان های تجاری در پس زمینه تصاویر یا ویدیوهای خودشون استفاده می کنند.
"استوری برد" به ما کمک میکنه تا بتونیم این روند داستانی رو بهتر درک کنیم و نهایتاً بهتر به اجرا در بیاریم.
اینکه شما از کدام تکنیک بهتر میتونید استفاده کنید دقیقاً برمیگرده به شناخت شما از برند، کارفرما و موارد مرتبط دیگه ای که تمامشون رو توی جلسه " بریف" می تونید به دست بیارید پس مهمتر از همه خوب گوش کنید و دقیق ببینید!
نویسنده: مصطفی مُکاری
