rayati.elham
rayati.elham
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

بیش فعالی و حافظه کوتاه مدت

این روزها شاید دو ماه باشه که در خانه قرنطینه ایم. من شاید در این دو ماه فقط دو بار از خانه بیرون رفته ام.آن هم با رعایت تمام موارد بهداشتی. حس میکنم اینقدر آفتاب به بدنم نخورده که ساعت بیلوژیکی بدنم به هم ریخته چون دیشب تا صبح نتوانستم بخوابم. کلافه بودم. چشمهام خسته بودند و نمیتونستم کاری کنم. ولی خوابم هم نمیبرد. تنها کاری که میتونستم انجام بدم فکر کردن بود. کلی ایده ی جدید به ذهنم رسید برای تمام پروژه هایی که در حال انجام آنها هستم.

ولی امروز صبح (بعداز ظهر) که از خواب بیدار شدم چند دقیقه روی تختم نشستم و فکر کردم تمام اون ایده هایی که دیشب به ذهنم رسیدند چی بودند؟ حس میکردم ذهنم مثل یه تخته سیاه بعد از دو ساعت تدریس یک استاد بوده که بعد از کلاس یک نفر تمام نوشته ها را پاک کرده. هیچ کدام از افکار یا برنامه های دیشب رو یادم نبود.جالبه که حتی یادم نبود دیروز توی دفتری که برنامه ریزی کرده بودم برای امروزم چه برنامه هایی داشتم؟

توی این لحظه بود که یاد فیلمی افتادم که سالها پیش دیده بودم. جالب بود که جز اسم فیلم، تک تک لحظات فیلم، بازیگرها، داستان و حتی لوکیشین فیلم رو هم یادم بود. اسم فیلم " fifty first dates" یا "پنجاه قرار اول" بود.توی فیلم بازیگر نقش خانم که "Drew Barrymore" بود طی یه تصادف حافظه ی کوتاه مدتش رو از دست داده بود و هر صبح که از خواب بیدار میشد حافظه و خاطراتش برمیگشت به صبح روز تصادفش. بگذریم که بازیگر مرد عاشق این خانم شد و پنجاه بار سعی کرد که اون دختر رو عاشق خودش کنه و غیره. نکته ی جالب اینجاست که در آخر داستان این دو نفر با هم ازدواج کردند و دختر که از خواب بیدار میشه یه نوار ویدیویی کنار تختشه که نوشته "منو ببین" که توی اون نوار، فیلم تصادف، جریان از دست دادن حافظه، فیلم ازدواجش و بچه دار شدنش وجود داره و اون خانم باید هر روز که بیدار میشه اون فیلم رو ببینه و نوشته های روزنامه و دفتر خاطرات بغل دستشو بخونه تا بتونه روزشو شروع کنه.

وقتی سردر گم وسط تختم نشسته بودم یک آن حس کردم بریمور در فیلم پنجاه قرار اولم. برام جالب بود. با خودم فکر کردم چطور خاطرات سه سالگی یا حتی قبل از اون، یک فیلم سینمایی که سالها پیش دیدمش، ماه تولد تمام اقوام و دوستان و همکارام وهزاران لغت رو در چند تا زبان زنده دنیا یادمه ولی یادم نمیاد دیروز برای امروزم چه برنامه هایی داشتم.یعنی این موضوع با بیش فعالی در ارتباطه؟ پس چند تا مقاله خوندم و حدس بزنید چی؟

بیش فعالی با مشکلات در حافظه ی کوتاه مدت در ارتباطه.

طی یک بررسی که در سال 2012 در مجله روانشناسی بالینی در زمینه ی ارتباط حافظه با بیش فعالی( چه در کودکان و چه در بزرگسالان) منتشر شده،به این نتیجه رسیده اند که کودکانی که مشکل بیش فعالی دارند در مقایسه با هم سالان خودشون که این مشکل رو ندارند، از نظر آماری به طرز قابل توجهی با حافظه ی کوتاه مدل مشکل دارند. نکته ی جالب اینجاست که عنوان شده بود اغلب این افراد در رابطه با حافظه ی بلند مدت مشکلی ندارند و این مشکل فقط در حافظه ی کوتاه مدت اونهاست. در نتیجه این افراد ممکنه در به خاطر سپردن تکالیف یا وظایفشون و یا انجام و به اتمام رساندن کارهایی که نیاز به تمرکز داره با مشکل مواجه بشند.


ولی با تمام این اوصاف من خوشحالم چون راه مقابله با این مشکل رو پیدا کردم. سالها پیش جمله ای شنیدم که برای من خیلی مفید و کاربردی بود.

کمرنگ ترین جوهرها از قوی ترین حافظه ها ماندگارترند.

من این جمله رو آویزه ی گوشم کردم و مدتیه که کارها و برنامه هام رو مینویسم و هر روز چند بار اونها رو چک میکنم و هر مطلب، ایده جدید، برنامه یا کاری رو که باید انجام بدم با دقت توی دفترم اضافه میکنم و این موضوع خیلی خیلی بهم کمک میکنه. در اصل خانم Lynne Edris که قبلا هم بهتون گفتم پادکست هاش در زمینه ی بیش فعالی بزرگسالان به من خیلی کمک کرد به تمام مراجعه کننده هاش میگه که باید و باید حتما حتما برای خودشون تقویمی داشته باشند و هر روز از روی اون کارهاشون رو انجام بدند. در اصل چند روزی میشد که داشتم پادکستی رو در این زمینه ترجمه میکردم که حتما به زودی براتون به اشتراک میزارم. چیزی که خیلی به من کمک کرد زندگی روزمره و برنامه هام رو سر و سامون بدم.پس اگر شما هم گاهی مواردی رو فراموش میکنید نگران نباشید. فقط در قدم اول یک دفتر تهیه کنید. من خودم چندین برنامه برای برنامه ریزی روز گوشی موبایلم دارم ولی با اینحال فکر میکنم داشتن یک دفتر یا سالنامه و یادداشت کردن موارد خیلی مفیدتر و کاربردی تره. توی پست بعد براتون میگم چطور به افکار و زندگیتون سر و سامان بدید.امیدوارم که این پست براتون مفید باشه.تا بعد

بیش فعالیحافظهمعرفی فیلمالهام رعیتیبیش فعالی بزرگسالان
الهام رعیتی، مدرس زبان انگلیسی، مترجم،تولید محتوا، روابط عمومی. یه شیرازی و شاید خلاق .من خودم هستم. Everyone prays in the end.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید