مجتبی رضوی
مجتبی رضوی
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

ملاقات با او

همه خانواده از خونه بیرون رفته بودن و منم با گوشیم ور می رفتم که یهو "تق تق" رفتم در خونه باز کردم دیدم راستشو بخوای هیچی ندیدم می خواستم برم داخل که یه دست روی شونم احساس کردم و یهو با صدا بلند گفت" دنبال کسی می گردی بیا داخل دیگه " خودشم رفت داخل و روی مبل نشست فقط بخش ترسناک اینجا بود که بدن من هنوز روی مبل نشسته بودو اونم کنارش نشسته بود اما من اینجا کنار در بودم با اینکه شوکه شده بودم اما رفتم دقیقا روی مبل روبه‌رو بدنم اون نشستم و خیره نگاشون میکردم

_ می دونم خیلی وقته منتظرم بودی حالا من اینجام

تازه دو هزارم افتاد چه خبره و قبل اینکه خودم بفهمم یه لبخند افتاد روی لبام

+ میشه یه لحظه صبر کنی آماده شم

_مگه آماده نیستی ؟

+ آره خوب نمی خوایم بریم

_باید یکم صبر کنی تا وقتش بشه

+باشه راستی چرا مردم آنقدر از تو می ترسن بهش فکر کن اونا ترجیح میدن صبح تا شب کار کنن و چیزی که دوست دارن انجام بدن و وانمود کنن که خوشحال هستند یا سیع می کنند بیشتر از نیازشون پول جمع کنن یا بهترین بشن کلی بدبختی بکشن که تهش چی یکم بیشتر از خوش حال باشن

اصلا خوش حالی یعنی چی ؟

_ از نظر من مردم توی چیزی که خوب باشن میگن خوشحال هستن این خوشحالی می تونه توی یه رابطه باشه یا یه دوستی یا نمی دونم شایدم توی کار باشه 'منم که آدم می کشم خوشحالم '

خوشحالی از لذت میاد لذت هم به این محدود نمیشه من افرادی دیدم که از افسردگی ، شهوت ،خشم،نفرت،کمک کردن،هزاران احساس ديگه لذت می بردن فقط همشون می خوان اون احساس ارضا بشه بریزن بيرون بعضی وقتا هم دست به هر کاری می زنن منظورم به معنی واقعی هر کاری

+خوب لذت از کجا می یاد آخه من چند وقتی که توی سرم احساس لذت می کنم و هر وقت فیلم و آهنگ مورد علاقه ام رو میبینم لذت می برم

_سوال اینکه از خودت تا حالا پرسیدی آیا واقعا لذت می بری یا فقط فکر می کنی که لذت می بری آخه معمولا همیشه اولین بارا لذت بخش هست و دومین یا شایدم سومین بار دوست داریم که همون احساس بار اول تکرار بشه

مثلا الان خودت کنارم ببین چجوری به گوشی خیر شدی الان تو داری لذت می بری یا اینکه فقط فکر میکنی که لذت می بری ؟

+سوال سختی پرسیدی اصلا من برای زنده موندن باید زندگی کنم و اینم بخشی از زندگی من هست فکر می کنی من دلم نمی خواد اون تور سه روزه تفریحی شرکت کنم یا کار مورد علاقه ام رو انجام بدم؟

_ جالبه منظور منم همینه تو با این کار های که گفتی فکر می کنی که لذت می بری و این چیزی که آدما فکر می کنن تا حالا هیچ کدوم انجام دادی یا این کارایی که الان می کنی بنظرت بهترین کارا هستن؟

+ معلومه که نه

_ من هر روز آدم می کشم و خیلی ها رو می شناسم که فقط آرزوشون هست که نصف چیزایی که تو داری داشته باشند

حالا تو میگی با این کار ها لذت نمی بری یا تو رو راضی نمی کنه؟

پس چرا زندگی می کنی به زنده بودنت افتخار می کنی تو که در هر صورت شیشه لذتت پر نمی شه همیشه زجر می کشی به هر دلیلی که لایقش هستی یا نیستی نتیجه تصمیم گیری تو بوده یا دیگران پس چرا انقدر برات مهم هست ؟

+ این که خیلی ساده هست چون من انسانم من نیاز دارم که به خودم دورغ بگم تا بقا و حیات آدمای ديگه ادامه پیدا کنه

مثلا اگه دکترا یا معلم ها یا اصلا یه مامور شهرداری تصمیم بگیره یه هفته با خانواده خودش بگذرونه و از رنج و سختی خودش نجات بده می دونی چی میشه و چه عواقبی داره

آره ما آدما با دروغ گفتن فداکاری میکنیم

_ چه مسخره دروغی که منجربه زجر همه میشه تو اسمش می زاری فداکاری

+ می دونی چيه اصلا ما با زجر کشیدن لذت می بریم ما آدما فقط وانمود میکنیم که از ۷ صبح بیدار شدن بدمون میاد یا اینکه ماشینمون خراب میشه کلافه میشیم ما فقط از موقعیت جدیدی که پیش اومده می ترسیم

می ترسیم که هیچ وقت مثل اول نشه وگرنه کی از فرار کردن از روزمهرگی بدش میاد

+ اینکه زجر و لذت کنار هم بزاری عقلانی نیست

شاید باید سوال درست بپرسیم تا به جواب برسیم

سوال اینکه زجر و لذت از کجا سرچشمه میگیرن ؟

_ این سوالی که تو باید جواب بدی که این همه آدم کشتی و آدم شناسی

+... نمی دونم بسه دیگه وقت رفتن شده تو نمیای ؟

_ دلم می خواد شاید اگه به این سوال نمی رسیدیم می اومدم ولی باید جواب سوالام پیدا کنم شاید یکی بتونه سوالای توی ذهنم مهار کنه و جواب بده ولی از دیدنت لذت بردم کم پیش میاد یکی با تو حرف بزنه

+ می دونی دفعه بعد حق انتخاب نداری ديگه

_آره می دونم این بار هم اگه خانواده ام نجاتم نمی دادن حق انتخاب نداشتم

+وقت تمامه خداحا...

فقط برای سئو پست همین
فقط برای سئو پست همین



گفت گو با مرگهبخسته شدم شایدم نشدم نمی دونماحساس نامه
من کمال‌گرا نیستم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید