دلیل اینکه 20 درصد کسب و کارها 80 درصد سود صنعت را از آن خود می کنند این است که استراتژی دقیق دارند که همه اصول کلیدی کسب و کار در آن رعایت شده است. نبود یکی از اصول استراتژیک مهم کسب و کار یا ناتوانی در اجرای آن منجر به سقوط و غلبه بر یک ارتش یا یک شرکت می شود و این موضوع هزاران بار اتفاق افتاده است.
1. اصول تعیین هدف
این نخستین اصل استراتژی است. برای دستیابی به موفقیت های بزرگ، باید اهداف بلندمدت در همه سطوح کسب و کار داشته باشید. باید دقیقا بدانید می خواهید به چه هدفی و با چه روشی دست یابید.
2. اصل حمله
برای موفقیت در کسب و کار باید پیش قدم باشید. باید حمله کنید. مانند یک ژنرال موفق باید مدام حمله کنید. باید مدام با محصولات، خدمات، فرآیندها و روش های جدید کسب و کار پیشروی کنید.
3. اصل تجمیع
اصل تجمیع در کسب و کار به این معنی است که در حوزه یک محصول خاص برجسته باشید و قبل از گسترش کار خود به سایر محصولات، خدمات و بازارها از نظر کیفیت و خدمت بر آن بخش تسلط یابید.
4.اصل مانور
این اصل در جنگ به معنی حفظ انعطاف و آمادگی حرکت در جهات مختلف بدون توجه به اقدامات دشمن است. همه نبردهای بزرگ، نبردهای مانور هستند.نبردهایی که فرمانده، ماهرانه از ارتش خود استفاده می کند و افراد و منابع خود را به مناطقی هدایت می کند که در آن به مزیت رقابتی دست یابند.
اصل مانور در کسب و کار به معنی نوآوری و خلاقیت در یافتن راه های بهتر، سریع تر و ارزانتر برای خدمت رسانی به مشتریان و فروش و سودآوری بیشتر است. برای حفظ این انعزاف پذیری در کسب و کار باید همیشه عقب بایستید و سوالاتی درباره شرایط فعلی بپرسید.
5.اصل اقدام هماهنگ
در این اصل استراتژی نظامی افراد باید مانند یک ماشین روغن کاری شده با هم و در قالب تیم کار کنند و به اهداف تعیین کننده بزرگ و کوچک برسند. اغلب این اصل را (اقدام واحد پیوسته) می نامند. یعنی همه باهم همکاری می کنند، از یکدیگر حمایت می کنند و منابع خود را هر وقت و هر جا که لازم باشد ارائه می دهند تا مطمعن شوند که ارتش پیروز می شود.
6.اصل غافلگیری
اصا غافلگیری در کسب و کار به این معنی است که همیشه به دنبال راه هایی برای ایجاد مزیت رقابتی در محصولات، خدمات، فرآیندها، استراتژی ها و تکینیک های بازاریابی، روش فروش و تکنولوژی جدید برای ارائه محصولات و خدماتی باشید که جدید و متمایز از محصولات و خدمات رقبا است.
7.اصل بهره برداری
وقتی در نبرد پیروز شدید، بازار را به دست آورید، به جبهه رقبا نفوذ کردید و بر بازار تسلط یافتید، باید آماده حرکت سریع برای بهره برداری از آن باشید.
پنج سوال در برنامه ریزی استراتژیک
در دنیای مدیریت خیلی چیزها مد می شوند و سپس از بین می روند، اما یک مهارت مدیریتی همیشه ارزشمندترین است و آن توانایی ارائه یک برنامه استراتژیک شفاف و عملی است که باعث ایجاد مزیت رقابتی در بازار شود. برای تعیین استراتژی در کسب و کار چهار دلیل وجود دارد:
1.افزایش بازده سهام
یعنی کسب پول بیشتر از سهام یا مقدار پولی که در کسب وکار خود سرمایه گذاری کرده اید. شهام شاخص مالکیت است و با بازگشت سرمایه که شاخص بودجه خرج کردنی است، تفاوت دارد. اولین هدف استراتژی افزایش مقدار پولی است که از منابعی به دست می آورید که خودتان و دیگران آنها را شخصا در شرکت سرمایه گذاری کرده اید.
2.تغییر جایگاه شرکت
شاید متوجه شده اید که شرکت و محصولات و خدماتتان تحت حمله رقبا است. شاید مانند اپل بفهمید که باید با ارائه محصولات و خدمات جدید به بازارهای جدید و با استفاده از فناوری های جدید، جایگاه جدید برای شرکت خود تعریف کنید.
3.حداکثر کردن نقاط قوت و فرصت ها
ببینید چه کاری را عالی انجام می دهید و فرصت های کلیدی شما در بازار په هستند و سپس فورا برای بهره برداری از آنها اقدام کنید.
4.تعریف مبانی برای اخذ فوری تصمیمات عملی
هذف استراتژی، برنامه ریزی و آمادگی برای انجام کارهایی است که با آنچه قبلا انجام می دادید، متفاوت باشد.
برنامه ریزی استراتژیک فعالیتی منفعل نیست. برنامه ریزی استراتژیک فرایند اندیشیدن به گام هایی عملی برای دستیابی به اهداف کوچک و بزرگ است.
منبع: کتاب استراتژی کسب و کار برایان تریسی ترجمه: ژان بقوسیان و بنفشه عطرسائی