
ویرگول برای مردم شاید فقط یه سایت باشه، یه جای معمولی برای نوشتن،
اما برای من ویرگول یعنی یک نفس عمیق وسط هیاهوی زندگی،
یه پناهگاه که میتونم هر چی تو دلم هست رو بدون ترس از قضاوت، بریزم روی صفحه.
ویرگول برای من مکثیست،
ولی نه مکثی کوتاه و بیاهمیت،
بلکه مکثی طولانی، که توش پرواز میکنم با کلماتم،
جایی که یاد میگیرم همه آدمها، با هر فکری، یه جای خوب دارند،
حتی اگر بعضی فکرها پوسیده باشند، ویرگول اونجاست که من و تو،
میتونیم با هم حرف بزنیم،
بدون اینکه بخوایم همدیگر رو تغییر بدیم.
ویرگول به من یاد داد،
که حتی اگر دنیا پر از قضاوت باشه،
یه جایی هست که فقط باید شنیده بشی.