یادداشتی بر کتاب دی ماه: کتابی که میتوانی با آن از نگاه یک زن به ماجراها نگاه کنی.
نوشتن از رنج زنان و غمهایی که به صرف جنسیت بر آنها تحمیل میشود، یکی از موضوعات مورد توجه نویسندگان معاصر بوده است. نکتهی قابل توجه اینکه رنج زنان در هر نقطهای از جهان به شکلی وجود داشته، مذهب و حتی نوع نظام سیاسی در امکان یا عدم امکان آن مؤثر نیست بلکه تنها کیفیت این درد و رنجها متفاوت است.
سرگذشت ندیمه، رمانی به قلم نویسنده و چهرهی ادبی شهیر کانادا، مارگارت اَتوود، تصویری است از آینده. آیندهای که عرصه بر زنان تنگ، برخورداری از هر نوع لذت و منفعت مادی و معنوی فردی ننگ و جهانبینی نظام حاکم با عموم مردم در جنگ است. در این اثر، پادآرمانشهری (نقطهی مقابل آرمانشهر) به تصویر کشیده میشود که زنان جز وسیلهای برای فرزندآوری و ارضای شهوت جنسی البته بدون عشق و تعهد اخلاقی از هیچ ارزش و جایگاهی برخوردار نبوده، رَحِم دوپایی بیش نیستند.
در چنین جامعهی مردسالاری که انواع آلودگیهای زیستمحیطی و بیماریهای آمیزشی ریشه دوانده، زنان فقط و فقط با معیار زایندگی سنجیده و ارج نهاده میشوند، طبقهبندی خاصی برای زنان وجود دارد. ندیمهها با لباس سرتاسری قرمز و نقاب کلاهمانندی به رنگ سفید که وظیفهی زادوولد و فرزندزایی برای طبقات بالای جامعه و به اصطلاح فرماندهان را بر عهده دارند؛ همسران با لباس سبز که نازا و فاقد قدرت باروری هستند یا اینگونه به آنها القا میشود تا علت عمدهی ناباروری تلقی گردند و فضا برای بهره کشی جنسی از زنان ندیمه فراهم شود.
عمهها با لباس قهوهای که وظیفهی آموزش و نظارت بر اعمال و رفتار ندیمهها را برعهده دارند و مارتاها با لباس راهراه سبز و آبی که فاقد قدرت باروری و در حکم خدمتکار و مسئول رسیدگی به امور داخلی منازل فرماندهان هستند. همین تقسیمبندی نشان میدهد که زنان را جز امور اولیهی زندگی، فضایی برای رشد و تعالی فردی نیست و اساس حکومت جَلید یا گیلعاد –نام سرزمین محل رخدادهای قصه- نفی فردیت و از بین رفتن هویت شخصی افراد بهویژه زنان است.
مارگارت اَتوود برای نگارش این کتاب که مخاطب جهانی داشته و از همان سالهای ابتدایی انتشار در دههی هشتاد میلادی مورد اقتباسهای متعدد سینمایی، رادیویی و حتی اجرای صحنه واقع گشته، نامزد و موفق به دریافت جوایز متعدد و معتبر ادبی شده است.
یکی دیگر از دلایل محبوبیت سرگذشت ندیمه، سریالی است که به همین نام و در سال 2017 میلادی در ایالاتمتحده تولید و منتشر شد و قلب مخاطبان فیلم و سریال و نیز دنبالکنندگان آثار اتوود را تصاحب کرد. راستش دروغ چرا؟ تا قبر آآآآ؛ من هنوز این سریال را ندیدهام اما در جستوجوهایم به نقد و نظرات مثبتی برخوردم که نشان از جذابیت و پرکشش بودن این اثر نمایشی دارد و ثابت میکند که این سریال در طی فصول متعدد و با شاخوبرگی که نویسندهی فیلمنامه به متن اصلی کتاب داده ، توانسته در جلب توجه مخاطب جهانی بسیار موثر عمل کند. بهراستی پس از پایان مطالعهی این کتاب واقعاً ترغیب شدم که تماشای این سریال را در برنامهام بگنجانم تا عیش خواندن با به تماشا نشستن این اثر اقتباسی کامل گردد.
شاید فکر کنیم تصویری که نویسنده از جامعه و حکومتی تمامیتخواه ارائه داده، کاملاً زاییدهی تخیل اوست اما درسالهای اخیر که با سربرآوردن پدیدههای شومی چون داعش مواجه شدیم، دریافتیم که دوران این مشیفکری مسموم و مخرب هنوز پایان نیافته، آثار ویرانگر آن جبرانناپذیر خواهد بود.
سرگذشت ندیمه، یک هشدار است. هشداری به منظور آمادگی برای مقابله با نگرشهایی که جز تباهی و فنا و نابودیِ هر آنچه نشانی از زندگی و امید و روشنی است، دستاوردی نخواهد داشت.