آیا تا به حال فکر کردهاید در ابتدای این مسیر چه چیزی اهمیت بیشتری دارد؟
بعد از اینکه به خودتان ثابت شد استعداد و ذوق و قریحهی لازم برای شاعر شدن را دارید حالا وقت آن است که برای حرفهای شدن در آن تمرکز و وقت کافی بگذارید و تلاشی مضاعف داشته باشید.
منظور از اینکه گفتم آدم یک بوم و دو هوا نباشید این بود که اگر تصمیم گرفتهاید شاعر بشوید. برای مدتی دست از دیگر علاقهمندیهایتان بکشید و چند صبایی تمام تمرکز و دقتتان را روی یادگیری و تمرین مقولهی شعر بگذارید.
چرا که تقسیم زمانتان روی چند هدف با هم مانع از رشد چشمگیر و حرفهای شدن شما لااقل در یک حیطهی کاری میشود.
شاید در میانهی راه به سرتان بزند دستی هم بر آتش نویسندگی، ترانه سرایی یا محک خودتان در قالب جدیدی از شعر بزنید. این اصلا چیز بدی نسیت. امّا نه برای کسی که تازه پا به این عرصه گذاشته، در درجهی اول شما باید جا پای خودتان را در این مسیر محکم کنید و حداقل در یک شاخه تبحر کافی را کسب کرده بعد به سراغ ذیگر شاخهها بروید.
اگر بخواهم در چند مورد مختصر این اولویتها را برایتان شرح دهم به این گونه میشود.
۱. انتخاب کنید در چه سبکی میخواهید کار کنید. شعانتخاب کنید در چه سبکی میخواهید کار کنید. شعر کلاسیک، ترانه یا شعر نو و سپید
قالب خودتان را انتخاب کنید.(رباعی، مثنوی، غزل، قصیده یا چارپاره) یکی از راههای شناخته شدن این است که شما لااقل در یک زمینه متخصص باشید.ر کلاسیک، ترانه یا شعر نو و سپید
وقتی دو مورد بالا حل کردید. بروید سراغ نوشتن
حالا برای راحت نوشتن به دو امر مهم توجه ذاشته باشید.
موضوع یا سوژه را انتخاب کنید.
بدون فکر کردن به وزن هرچه به فکرتان میآید بنویسید. (یادتان باشد شعر هم مثل داستان به پیرنگ احتاج دارد و همین نوشتن بدون وقفه از آنچه که در ذهنتان است پیرنگ شعر شما را تشکیل میدهد که قابل تغییر است)
موفق باشید.
دوستدار شما: ماهور
17/6/1401