چند وقت پیش داشتم به این فکر میکردم که چه شد سریالی که حدود 26 پیش شروع به ضبط کرده و آخرین قسمتش 16 سال پیش پخش شده، با گذشت این همه سال هنوز از محبوبیت بالایی برخوردار است و صد البته در این 20 سال تغییراتی زیادی در دنیای پیرامون ما اتفاق افتاده، مثل همهگیری کامپیوترها و گوشیهای هوشمند.
در میان صد علتی که از این مسئله در ذهنم مجسم شد، پایبندی سریال به شالوده اصلی به نظرم مهمترین علت میتواند باشد اینکه داستان این سریال، داستان 6 دوست است که تا انتها و در هر شرایطی باهمند و در طول 10 فصل سریال این اصل به خوبی نگه داشته شده است. البته در کنار این، قدرت نوشتههای نویسندگان را نیز نباید فراموش کرد.
البته سریالهای دیگری مثل How I Met Your Mother هم سعی کردند جای Friends را بگیرند ولی در اینکار موفق نشدند. با وجود پایبندی این سریال به شالوده اصلیاش، به نظرم دلیل عدم موفقیتش در مقایسه با Friends طولانی بودن یک قصه بود. اینکه در طول سریال یک شخصیت اصلی داشتیم و داستان پیدا کردن شخص مناسب برای ازدواج با Ted را روایت میکرد. البته بگذریم از پایان مضخرف این سریال. پس به نظر میآید افراط در این پایبندی نیز زیاد خوب نیست و گهگاهی باید پا را کمی فراتر نیز گذاشت.
بعد یک نگاهی به سریالهای خودمان انداختم، متاسفانه سریالهای محبوب ما که توانایی ادامه داشتند در فصول جدید آنها از آن خط اصلی داستان دور شدند و برای جذب مخاطب اقدام به افزودن عناصر جدید یا خارج شدن از آن چهارچوب اصلی داستان نمودند و نتوانستند آن طور که باید سریال را ادامه دهند.
در نهایت به نظرم شرکتها و در کل کسبوکارها هم همينگونه هستند. کسبوکارهای زیادی را دیدهایم که با رونق آن محصول اولیه اقدام به گسترش کسبوکار خود و ورود به حوزههای جدید نمودهاند ولی در عرصه جدید شکست خوردهاند و حتی به دلیل مشغله نتوانستهاند به خوبی سابق محصول اولیه خود را عرضه نمایند.
از نمونههای موفق این استراتژی میتوان به شرکت General Electrics اشاره نمود. این شرکت که حدود 350 هزار نفر کارمند و سالانه حدود 125 میلیارد دلار درآمد دارد با مدیریت جک ولش در دهه 90 و 80 کسبوکارهای خود را از 350 حوزه به 11 حوزه کاهش داد و این انسجام و پایبندی به یک سری محصول پایه و عدم فاصله گرفتن از شالوده اصلی شرکت به این شرکت کمک کرد که امروزه یکی از فعالترین، بزرگترین و پردرآمدترین شرکتهای دنیا شود.
و در نهایت به نظر میرسد در صنعت نیز، مدیران نباید گسترش کسبوکار خود را همراه با فاصله گرفتن از آن شالوده اصلی شرکت ببیند. گسترشی موفق خواهد بود که در کنار عرضه خدمات یا محصولات جدید بتواند به آن چهارچوبهای اصلی پایبند گردد.
اگر شما نیز نظری در این حوزه دارید خوشحال میشوم نظراتتون رو با من در میان بگذارید.