زنگ انشاء بود. معلم روی تابلو نوشت: معلم
بعد رو به بچههای کلاس کرد و گفت: نفری یک صفحه درباره معلم بنویسید.
نگاه به بغل دستی انداختم؛ بعد از چند دقیقه فکر کردن نوشت: معلم خوب است.
دوباره چند دقیقه فکر کرد و نوشت: معلم خوب است.
او در همه ساعت درس انشا همین جمله را تکرار کرد.
آن روز معلم به او صفر داد. امروز که میاندیشم نمره او بیست بوده است.
بعضیها اینقدر خوبند که جز خوبیشان به ذهن نمیآید و آنقدر بزرگند که دست واژگان از توصیفشان کوتاه است؛ مثل #معلم.