۴۳ سال پیش در چنین روزی، در ۲۰ آگوست ۱۹۷۷ میلادی فضاپیمای ویجر۲ از پایگاه فضایی کیپ کاناورال در ایالت فلوریدای آمریکا پرتاب شد. ۱۶ روز بعد نیز فضاپیمای ویجر۱ در مداری متفاوت سفر خود را آغاز کرد. این دو فضاپیمای ناسا ماموریتی آغاز کردند که یافته های حاصل از داده های ارسالی آنها، دانش ما را از منظومه شمسی زیر و رو کرد. با پایان موفقیتآمیز ماموریت این دو فضاپیما در داخل منظومه شمسی، ناسا ماموریت آنها را برای سفری طولانیتر تمدید کرد. با گذشت بیش از سه دهه این دو فضاپیما سفیران زمین به سوی ناشناختهها هستند. به همراه صفحه طلایی که معرف تمدن انسان هاست و هر یک با خود در دوردست های فضا حمل میکنند. در ۴۳ سال گذشته ویجر۱ و ۲ دنیاهای شگفت انگیز مشتری، زحل، اورانوس و نپتون، قمرهایی که یا در یخ محصور شدهاند، یا پر از آتشفشان هستند و در مه غلیظی از گازهای مختلف محبوس هستند را کاوش کردهاند. ویجرها پس از پشت سر گذاشتن پلوتون به سوی مرزهای منظومه شمسی پیش رفتند، تا این که در شهریور ۹۱ ویجر۱ و در آبان ۹۷ ویجر۲ ورود تاریخی خود را به فضای میان ستارهای رقم زدند و مرزهای داخلی منظومه شمسی را پشت سر گذاشتند. فضای میان ستارهای حاوی بقایایی از ستاره هایی است که میلیونها سال پیش از بین رفتهاند. ماموریت فعلی ماجراجویان رباتیک ما، کشف مرزهای منظومه شمسی و فراتر از آن کاوش در فضای میان ستارهای است. دانشمندان امیدوارند همانطور که این دو فضاپیما در فضای بی انتها به پیش میروند، اطلاعاتی را نیز به زمین مخابره کنند. اطلاعات رسیده از دورترین فاصلهای که تا به حال دست ساختهای از بشر به آنجا رسیده است و آنچه را لمس میکند، همان مادهای است که کل عالم را فراگرفته است.
سفر میان سیاره ها
انتخاب سال ۱۳۵۶ برای پرتاب این دو فضاپیما تصادفی نبود. سیارات بیرونی منظومه شمسی هر ۱۷۵ سال در آرایشی نسبت به هم قرار میگیرند که به ماموریتهای فضایی اجازه میدهد تا در مدت زمان کوتاه تر و با مصرف سوخت کمتر پرواز کنند. در این آرایش، فضاپیما در مداری مشخص به دور سیاره اول میچرخد تا سرعتش به اندازه کافی افزایش یابد. سپس بدون نیاز به نیروی رانشی زیادی به سمت سیاره بعدی حرکت میکند. استفاده از تکنیک «کمک گرانشی» اولین بار در فضاپیمای مارینر۱۰، ماموریت زهره-عطارد ناسا در سال ۱۳۵۲ به کار گرفته شد. تابستان ۱۳۵۶ نیز چهار سیاره خارجی منظومه شمسی در همین آرایش قرار گرفته بودند. ۲۹ مرداد همان سال فضاپیمای ویجر۲ و ۱۴ شهریور فضاپیمای ویجر۱ هر دو سوار بر موشک تایتان- قنطورس (Titan-Centaur) از پایگاه فضایی کندی ناسا پرتاب شدند. با وجود این که فضاپیمای ویجر۲ دو هفته زودتر از ویجر۱ پرتاب شده بود، اما دیرتر از از ویجر۱ به مشتری و زحل رسید! زیرا مسیر مداری ویجر۲ طولانیتر و دایرهوارتر بود. ماموریت اصلی ویجر۱ کاوش مشتری، زحل و تیتان قمر زحل بود. ویجر ۲ نیز برای کاوش مشتری و زحل اما در مداری متفاوت برنامهریزی شده بود تا بتواند از بین دو مسیر پرواز به سمت اورانوس و نپتون یا پرواز به تیتان برای پشتیبانی از ویجر ۱ تغییر جهت دهد و یکی از دو مسیر را انتخاب کند. به محض تکمیل موفقیت آمیز ماموریت ویجر۱، ماموریت ویجر۲ به سمت اورانوس و نپتون تمدید میشد. استفاده از تکنیک کمک گرانشی مدت زمان سفر به نپتون را از ۳۰ سال به ۱۲ سال کاهش داد.
دستاوردهای سفرهای میان سیارهای ویجر۲
۱۸ ماه پس از پرتاب فضاپیماهای ویجر۱ و ویجر۲، آن دو به غول منظومه شمسی یعنی سیاره مشتری رسیدند و توانستند از ابرهای چرخان مشتری با دقتی بینظیر عکاسی کنند. تا پیش از ماموریت ویجرها تنها آتشفشان های فعال شناخته شده، روی زمین قرار داشتند. اما با رسیدن ویجرها به آیو (قمر مشتری که تقریبا اندازه کره ماه، قمر زمین است) دانشمندان پی بردند که فعالیت آتشفشانی آیو، ۱۰ برابر زمین است. دو فضاپیمای ویجر در مجموع فوران ۹ آتشفشان را روی آیو مشاهده کردند و شواهد نشان میدهد که دو فوران دیگر نیز در فاصله زمانی رسیدن دو ویجر اتفاق افتاده است. همچنین قبل از ویجرها تصور میشد که تنها در زمین اقیانوسها آب مایع وجود دارد. اما با بررسی سطح یخ زده و ترک خورده اروپا (قمر دیگر سیاره مشتری) اقیانوسهایی از آب مایع در زیر سطح آن کشف شد.
در سوم شهریور ۶۰، ویجر۲ به نزدیکی ارباب حلقههای منظومه شمسی، سیاره طوق بر گردن زحل رسید. ویجرها توانستند حلقههایی جدید و یک قمر دیگر به دور این سیاره کشف کنند. دادههای ویجر۲ نشان داد در بیشترین ارتفاع از سطح مشتری، فشار هفت کیلوپاسکال و دما ۷۰ کلوین (منفی ۲۰۳ درجه سانتیگراد) و در عمیقترین نقطه سطح سیاره که دما افزایش مییابد، فشار ۱۲۰ کیلوپاسکال و دما به ۱۴۳ کلوین (منفی۱۳۰درجه سانتیگراد) میرسد. آنها همچنین تیتان، قمر این سیاره را بررسی کردند. دنیای دوردستی که جو غلیظی از هیدروکربن ها دارد و در آن بارانی از متان میبارد! ویجرها همچنین تصاویری با فاصله کم از انسلادوس ارسال کردند. انسلادوس قمر کوچکی به مساحت کشور بریتانیاست و بالاترین میزان بازتابندگی را در کل منظومه شمسی دارد. اکنون انسلادوس از نامزدهای جدی دارا بودن نشانه هایی از حیات فرازمینی است. از سوی دیگر ویجرها به ما نشان دادند که در ماموریتهای بعدی برای کاوش قمرهای زحل، دقیقا چه ابزاری را باید بفرستیم. آبان ۵۹ بود که ویجر۱ زحل را ترک کرد و سفر طولانی خود را به سوی مرزهای منظومه شمسی آغاز کرد. ۹ ماه بعد ویجر۲ در مسیر سیاره بعدی قرار گرفت و پنج سال بعد به اورانوس رسید.
در چهارم بهمن ۶۴، ویجر۲ به نزدیکترین فاصله از سیاره اورانوس رسید و توانست علاوه بر ثبت نخستین تصویر از این غول گازی و حلقههایش، ۱۱ قمر جدید دیگر نیز کشف کند. همینطور به بررسی جو بینظیر این سیاره که به علت انحراف مداری ۸/۹۷ درجهای به وجود آمده است و حلقههای اورانوس پرداخت و توانست دو حلقه جدید دیگر را به دور این سیاره کشف کند. با بررسی مجدد دادههای ارسالی ویجر۲ در فروردین امسال، دانشمندان از شناسایی یک حباب مغناطیسی-اتمسفری بزرگ که به پلاسموئید (plasmoid، ساختاری منسجم از پلاسما و میدان مغناطیسی) معروف است و از سطح سیاره به بیرون پخش میشود، خبر دادند.
در سوم شهریور ۶۸، ویجر۲ به نزدیکی آخرین سیاره منظومه شمسی، یعنی نپتون و قمرش تریتون رسید. در طول گردش به دور این دو جرم از وجود حلقههایی کشف نشده به دور نپتون پرده برداشته و وجود شش قمر دیگر هم به دور این سیاره تایید شد. به علاوه ویجر۲ لکه تیره بزرگی را روی سطح سیاره تشخیص داد، اما چند سال بعد تلسکوپ فضایی هابل نشان داد که لکه از بین رفته است. تصور میشود این لکه بزرگ در واقع ابرهایی از متان بوده است که در ارتفاعات سطح سیاره تشکیل شده بود. آنچه بیشتر از خود سیاره مورد توجه دانشمندان قرار گرفت، کشف آبفشان هایی روی قمر تریتون بود که از آنها نیتروژن فوران می کرد. پدیده دیگری که تا پیش از ویجر۲ جز در زمین، جای دیگری مشاهده نشده بود.
به این ترتیب ماموریت کاوش سیاره ویجرها به چهار سیاره و طول عمر پنج سالهشان به ۱۲ سال افزایش پیدا کرد و تا امروز ۴۳ سال از کاوششان در کیهان میگذرد. آنها علاوه بر بررسی چهار سیاره گازی، ۴۸ قمر از آنها، حلقههای بینظیرشان و میدان مغناطیسی آن سیاره ها را نیز بررسی کردهاند. حتی اگر ماموریتهای ویجر۱ و ۲ پس از پرواز از کنار مشتری و زحل هم پایان مییافت، باز هم اطلاعات به دست آمده برای بازنویسی کتابهای نجوم کافی بودند. برنامه سفر بلندپروازانه و اطلاعات مخابره شده از ویجرها به زمین در طول سالها در علوم بین سیارهای تحولی بزرگ ایجاد کرده است. همانطور که به سوالات کلیدی پاسخ داده است سوالات جذاب جدیدتری را درباره شکلگیری و تکامل سیاره های منظومه شمسی ایجاد کرده است.
سرگردان میان ستارهها
پس از پایان ماموریت میان سیارهای، ماموریت میان ستارهای ویجر۲ آغاز شد. جریان بادهای خورشیدی و میدان مغناطیسی خورشید کیلومترها دورتر از مدار پلوتر را دربرمیگیرد و این منطقه خورسپهر (Heliosphere) نامیده میشود. کمی دورتر از آن هم فضای میان ستارهای شروع میشود.
در نوار مرزی بین بادهای خورشیدی و فضای میان ستارهای، به ترتیب ناحیه ضربه پایانی (Termination Shock) و ناحیه خور نیام(Heliosheath) قرار دارند. مرزی که خور نیام را از فضای میان ستارهای جدا میکند، ناحیه خور ایست (Heliopause) نام دارد. ویجرها علاوه بر بررسی این دو مرز، فراتر از آن را یعنی پهنه محیط بین ستارهای، ذرات و امواجی را که تحت تاثیر خورشید نیستند، بررسی میکنند.
ماموریت میان ستارهای در واقع شامل سه مرحله مجزاست: ناحیه ضربه پایانی، کاوش خور نیام و کاوش فضای میان ستارهای. بادهای خورشیدی و به همراه آنها ذرات پلاسما با سرعت فراصوت به سمت مرزهای منظومه جریان دارند، اما در نزدیکی منطقه ضربه پایانی به علت برخورد و نزدیکی با محیط میان ستارهای سرعتشان به فروصوت کاهش مییابد. این برخورد باعث تغییرات عمدهای در جهت شار پلاسما و جهت میدان مغناطیسی میشود. ویجر۱ آذر ۸۳ و ویجر۲ مرداد ۸۶ ناحیه ضربه پایانی را پشت سر گذاشتند و وارد ناحیه خور نیام شدند. در این ناحیه هنوز میدان مغناطیسی خورشید احساس میشود و پر از ذراتی است که با بادهای خورشیدی به اینجا رسیدهاند. پس از عبور از ناحیه ضربه پایانی، گروه علمی ویجر مشتاقانه منتظر عبور هر فضاپیما از ناحیه خور ایست بودند؛ جایی که دیگر تحت تاثیر میدان مغناطیسی خورشید نیست، بادهای خورشیدی به آنجا نمیرسند و شروع فضای میان ستارهای از آنجاست. اولین نشانه شروع فضای میان ستارهای کاهش سرعت بادهای خورشیدی از میلیونها کیلومتر در ساعت به ۴۰۰ هزار کیلومتر بر ساعت است. ویجر۱ با سرعت ۵۲۰ میلیون کیلومتر در سال و با زاویه ۳۵ درجهای از صفحه منظومه شمسی به سمت شمال و ویجر۲ با سرعت۴۷۰ میلیون کیلومتر در سال و زاویه ۴۸ درجهای از صفحه منظومه شمسی به سمت جنوب، مرزهای منظومه ما را پشت سر میگذارند.
در چهارم شهریور ۹۱، ویجر۱ اولین دست ساخته بشر بود که از مرز ناحیه خور ایست عبور و رسما قلمرو منظومه شمسی را ترک کرد. در آن زمان ۱۸ میلیارد کیلومتر از خورشید فاصله داشت. ویجر۲ نیز که در مسیر متفاوتی از ویجر۱ به سیاحت در دوردست های فضا مشغول بود، ۱۴ آبان ۹۷ از ناحیه خور ایست عبور و وارد فضای میان ستارهای شد و به این ترتیب طیفسنج پلاسمایی آن، امکان اولین اندازهگیری مستقیم از چگالی و دمای پلاسمای میان ستارهای را فراهم کرد. در حال حاضر هر دو فضاپیما منابع فرابنفش میان ستارهای، میدان ها و ذرات موجود در این فضا را بررسی میکنند.
ظرایف به کار رفته در طراحی ویجر۱ و ۲
در اتاقی با دیوارهایی به رنگ بژ، در طبقه همکف ساختمانی اداری در شهر کوچک پاسادنا در ایالت کالیفرنیا یکی از بلندپروازانهترین و جسورانهترین ماموریتهای تاریخ بشر طرح ریزی می شود. اینجا اتاق کنترل آزمایشگاه پیشرانش جت (JPL) ناسا برای ماموریت فضاپیماهای ویجر است. ویجر۲ دارای ۱۶ پیشرانه هیدرازین (Hydrazine thrusters)، پایدارسازی سه محوره، ژیروسکوپها و ابزارهای موقعیتیابی فضایی مثل حسگر خورشیدی و ردیاب ستارهای برای حفظ ارتباط با زمین است. مجموع این ابزارها بخشی از زیرسیستم کنترل اتصال اجزا و ایستار (AACS) هستند. به علاوه، هشت پیشراننده پشتیبان و ۱۱ ابزار علمی نیز برای بررسی اجرام سماوی همراه این فضاپیما هستند.
زیر سیستم کنترل اتصال اجزا و ایستار (AACS سرواژه Attitude and Articulation Control Subsystem) وظیفه کنترل جهتگیری فضایپما، حفظ در معرض هدف ماندن آنتنهای زمینی، کنترل مانورهای موقعیتیابی و قرار گرفتن در موقعیت درست را برعهده دارد.
ویجر۲ دارای سه ژنراتور ترموالکتریک رادیوایزوتوپی چند صد واتی (MHW RTG) است. هر RTG، ۲۴ گوی اکسید پلوتونیوم فشرده را دربر گرفته است که گرمای لازم برای تولید تقریبا ۱۵۷ وات انرژی الکتریکی به هنگام پرتاب را فراهم میکند. سطح توان فعلی هر فضاپیما در حال حاضر ۲۴۹ وات است. با کاهش توان الکتریکی، دستگاههای الکتریکی فضاپیما نیز باید خاموش شوند تا از انرژی ذخیره شده بیش از اندازه استفاده نشود. با خاموشی بعضی از ابزارها، برخی قابلیتهای فضاپیما نیز خاموش میشوند. ویجر۲ برای ارتباط با زمین با استفاده از آنتنی سهموی شکل به قطر ۷/۳ متر با شبکه فضای دوردست (DSN) ناسا روی زمین ارتباط برقرار میکند. «شبکه فضای دوردست» شبکهای از بشقابهای ماهوارهای غول پیکری است که در سراسر زمین قرار دارند و برای دریافت سیگنال از فضاپیماهای دور طراحی شدهاند. حتی زمانی که فضاپیما قادر به برقراری ارتباط با زمین نیست، ضبط کننده نواری دیجیتال (Digital Tape Recorder) میتواند ۶۴ مگابایت داده را برای انتقال در زمان دیگری، ضبط کند. ویجر۲ در حال حاضر ۱۶۰ بیت داده را در هر ثانیه مخابره میکند. مدت زمان ارسال دستور یا دریافت داده حداقل به ۱۶ ساعت زمان در یک روز نیاز دارد اما ضبط کننده نواری دیجیتال تنها برای ماموریتهای ویجر طراحی نشده است و در اختیار سایر ماموریتهای فضایی نیز قرار میگیرد. بعد از رسیدن دادهها به آزمایشگاه پیشرانش جت، دادهها پردازش و برای تجزیه و تحلیل در اختیار پژوهشگران قرار داده میشود.
توان فرستنده فضاپیما در حدود ۱۲ وات است و در بیشترین حالت به ۲۰ وات میرسد. تقریبا به اندازه لامپی که در یخچال است. جالب است که ما هنوز هم روی زمین در حومههای شهری ممکن است گاهی به سختی آنتن موبایل داشته باشیم، اما ناسا میتواند از فاصله ۲۰ میلیارد کیلومتر دورتر پیامی را دریافت و فرمانی را ارسال کند. آن هم با دستگاهی قدیمی که ساخت دهه ۱۳۵۰شمسی/ ۱۹۷۰ میلادی است و فقط ۱۲ وات توان دارد.
در حال حاضر پنج گروه علمی، دادههای ماموریت میان ستارهای را بررسی میکنند. وظیفه آنها جمعآوری و ارزیابی دادهها درباره توان و منشا میدان مغناطیسی خورشید، ترکیبات، جهت و طیف انرژی ذرات باد خورشیدی و پرتوهای کیهانی، توان اثرات رادیویی که از ناحیه خور ایست سرچشمه میگیرند و توزیع هیدروژن در خورسپهر است.
نقشه گنج زمین روی لوحهای طلایی
ماموریتهای پیش از ویجر مثل پایونیر ۱۰ و ۱۱ هر دو پلاکهای فلزی کوچکی را با خود حمل میکردند که زمان و مکان مبدا خود را به هوشمندان فرازمینی احتمالی که در آیندهای دور ممکن است آنها را پیدا کنند، معرفی میکرد. با این پیش زمینه ناسا کپسول زمانی را برای روایت داستان دنیای ما به فرازمینیها همراه با ویجر۱ و ۲ ارسال کرد. پیام ویجر روی صفحه گرامافون ۱۲ اینچی (حدود ۳۰ سانتی متری) طلااندود شده با مس ضبط شده است و دربردارنده صداها و تصاویری منتخب برای به تصویرکشیدن تنوع حیات و فرهنگهای مختلف روی زمین است.
در گوشه بالای سمت چپ طرحی ساده از گرامافون و سوزنی که رویش حرکت میکند، کشیده شده است. سوزن در محل درست برای شروع خواندن صفحه نقاشی شده است. روی محیط دایره اعداد باینری (نوشتن اعداد در مبنای ۲) نوشته شدهاند. مدت زمان مناسب برای یک دور چرخش صفحه گرامافون ۶/۳ ثانیه است که این عدد با واحد زمانی دیگری یعنی ۷/۰ میلیاردیوم ثانیه برابر با مدت زمان انتقال اتم هیدروژن بیان شده است. همچنین نقاشیها به هوشمندانی که ممکن است را آن را پیدا کنند نشان خواهند داد صفحه را از بیرون به داخل باید خواباند. پایین این نقاشی، نمای دیگری از ضبط و سوزن با اعداد باینری است که مدت زمان اجرای یک طرف صفحه، حدود یک ساعت را نشان میدهد.
در گوشه بالا سمت راست، طرحی را از چگونگی ساختن تصاویر از سیگنالهای ضبط شده نشان میدهد. تصویر بالایی سیگنالی معمولی است که در شروع هر تصویر وجود دارد.
هر تصویر از این سیگنالها ساخته شده است که دنبالهای از این خطوط عمودی تصویر را میسازند. از کنار هم قرار گرفتن ۵۱۲ خط عمودی یک تصویر کامل شکل میگیرد. مدت زمان بین خطوط تصویر هشت میلی ثانیه است. اولین تصویر یعنی دایره درون مستطیل نیز قرار داده شده تا گیرنده مطمئن شود که از نسبت درستی از طول افقی به ارتفاع عمودی در تصاویر استفاده میکند.
در گوشه پایین سمت چپ، نقشه یک تپ اختر کشیده شده که پیشتر روی پلاک پایونیر ۱۰ و ۱۱ نیز ثبت و ارسال شده بود. این نگاره، قرار است موقعیت منظومه شمسی را با توجه به ۱۴ تپ اختر که دوره تناوب دقیقشان مشخص است، به هوشمندانی که ممکن است پیدایش کنند، نشان دهد.
در گوشه پایین سمت راست، دو دایره، نمایانگر دو اتم هیدروژن در حالت پایه است که با یک خط به هم وصل شدهاند. عدد یک نیز نشان دهنده فاصله زمانی مربوط به انتقال از یک حالت به حالت دیگر است و به عنوان واحد زمانی برای خواندن بقیه محتویات صفحه استفاده شده است.
روی این دیسک، یک لایه اورانیوم۲۳۸ به روش آبکاری الکترولیتی لایه نشانی شده است. ایزوتوپ اورانیوم۲۳۸ نیمه عمر بسیار طولانی معادل ۵۱/۴ میلیارد سال دارد. بنابراین گیرنده فرازمینی این فضاپیماها میتواند با اندازهگیری میزان تشکیل عناصر دختر باقیمانده از اورانیوم۲۳۸، مدت زمان سپری شده از زمانی که اورانیوم روی فضاپیما قرار گرفته است را محاسبه کند. زمانی که عناصر رادیواکتیو انرژی تابش میکنند، اتلاف انرژی باعث تبدیل هسته والد به انواع مختلفی از اتمها به نام هسته دختر میشود.
سرنوشت ویجر ۲ پس از ۴۳ سال پیشتازی در اعماق فضا
سفرهای فضایی معدودی در طول تاریخ بشر به اندازه ماموریتهای ویجر۱و۲ دستاورد داشتهاند و ما هنوز هم به میراث فناورانه آنها مدیون هستیم. در نیم قرن اخیر چند ماموریت فضایی عظیم نیز پس از ویجر۱و۲ طراحی شدند، مانند فضاپیمای کاسینی-هویگنس که سیاره زحل را کاوش کرد، فضاپیماهای گالیله و جونوکه به ملاقات سیاره مشتری رفتند و چند ماموریت دیگری که برنامهریزی شدهاند. اما هیچ کدام از این ماموریتها به مقصد اورانوس و نپتون طراحی نشدهاند. از این رو تصاویر ویجر۲ از این دوسیاره دوردست همچنان منحصربه فرد محسوب می شوند. در حال حاضر تمام سیستمهای اضافی این فضاپیماها خاموش هستند. حتی دوربینهای عکسبرداری آنها نیز خاموش شده، زیرا فضا بسیار تاریک است و اصلا چیزی برای دیدن و عکسبرداری وجود ندارد. فعلا فقط ابزارهای جمعآوری اطلاعات آنها روشن هستند.
ناسا می گوید ویجرها قدرت الکتریکی و سوخت پیشران کافی را برای روشن نگه داشتن ابزار علمی فعلی خود تا دست کم تابستان ۱۴۰۴ دارند و انتظار میرود پیامهای رادیویی ضعیفی را مخابره کنند. تا آن زمان ویجر۱، حدود ۱/۲۲ میلیارد کیلومتر و ویجر۲، قریب به ۴/۱۸ میلیارد کیلومتر از خورشید فاصله خواهند گرفت. ۴۰ هزار سال دیگر نیز ویجر۱ از فاصله ۶/۱ سال نوری ستاره AC+۷۹ ۳۸۸۸ در صورت فلکی زرافه و ویجر۲ حدود ۷/۱ سال نوری با ستاره Ross ۲۴۸ فاصله خواهد داشت. ۲۵۶هزار سال دیگر نیز ویجر۲ به فاصله ۳/۴ سال نوری از ستاره شباهنگ خواهد رسید؛ روشن ترین ستاره ای که در آسمان می بینیم. اما خیلی زودتر از آن روزی در دهه پیشرو خواهد رسید که این دو فضاپیما برای همیشه خاموش میشوند و تا ابد در کهکشان راه شیری سرگردان به پیش خواهند رفت. آن روز بیشک روز تلخی برای ناسا و همه انسان هایی خواهد بود که زمین را گهواره بشر می دانند؛ گهواره ای که به مدد دانش به دست آمده از اعزام ویجرها و دیگر ماموریت های فضایی، دیر یا زود از آن خارج خواهیم شد.