ریحانه رادی
ریحانه رادی
خواندن ۱۴ دقیقه·۳ سال پیش

داستان ویجرها دوقلوهای افسانه ای

۴۳ سال پیش در چنین روزی، در ۲۰ آگوست ۱۹۷۷ میلادی فضاپیمای ویجر۲ از پایگاه فضایی کیپ کاناورال در ایالت فلوریدای آمریکا پرتاب شد. ۱۶ روز بعد نیز فضاپیمای ویجر۱ در مداری متفاوت سفر خود را آغاز کرد. این دو فضاپیمای ناسا ماموریتی آغاز کردند که یافته های حاصل از داده های ارسالی آنها، دانش ما را از منظومه شمسی زیر و رو کرد. با پایان موفقیت‎آمیز ماموریت این دو فضاپیما در داخل منظومه شمسی، ناسا ماموریت آنها را برای سفری طولانی‎تر تمدید کرد. با گذشت بیش از سه دهه این دو فضاپیما سفیران زمین به سوی ناشناخته‎ها هستند. به همراه صفحه طلایی که معرف تمدن انسان هاست و هر یک با خود در دوردست های فضا حمل می‎کنند. در ۴۳ سال گذشته ویجر۱ و ۲ دنیاهای شگفت انگیز مشتری، زحل، اورانوس و نپتون، قمرهایی که یا در یخ محصور شده‎اند، یا پر از آتش‎فشان هستند و در مه غلیظی از گازهای مختلف محبوس هستند را کاوش کرده‎اند. ویجرها پس از پشت سر گذاشتن پلوتون به سوی مرزهای منظومه شمسی پیش رفتند، تا این که در شهریور ۹۱ ویجر۱ و در آبان ۹۷ ویجر۲ ورود تاریخی خود را به فضای میان ستاره‎ای رقم زدند و مرزهای داخلی منظومه شمسی را پشت سر گذاشتند. فضای میان ستاره‎ای حاوی بقایایی از ستاره هایی است که میلیون‎ها سال پیش از بین رفته‎اند. ماموریت فعلی ماجراجویان رباتیک ما، کشف مرزهای منظومه شمسی و فراتر از آن کاوش در فضای میان ستاره‎ای است. دانشمندان امیدوارند همان‎طور که این دو فضاپیما در فضای بی انتها به پیش می‎روند، اطلاعاتی را نیز به زمین مخابره کنند. اطلاعات رسیده از دورترین فاصله‎ای که تا به حال دست ساخته‎ای از بشر به آنجا رسیده است و آنچه را لمس می‎کند، همان ماده‎ای است که کل عالم را فراگرفته است.

سفر میان سیاره ها

انتخاب سال ۱۳۵۶ برای پرتاب این دو فضاپیما تصادفی نبود. سیارات بیرونی منظومه شمسی هر ۱۷۵ سال در آرایشی نسبت به هم قرار می‎گیرند که به ماموریت‎های فضایی اجازه می‎دهد تا در مدت زمان کوتاه تر و با مصرف سوخت کمتر پرواز کنند. در این آرایش، فضاپیما در مداری مشخص به دور سیاره اول می‎چرخد تا سرعتش به اندازه کافی افزایش یابد. سپس بدون نیاز به نیروی رانشی زیادی به سمت سیاره بعدی حرکت می‎کند. استفاده از تکنیک «کمک گرانشی» اولین بار در فضاپیمای مارینر۱۰، ماموریت زهره-عطارد ناسا در سال ۱۳۵۲ به کار گرفته شد. تابستان ۱۳۵۶ نیز چهار سیاره خارجی منظومه شمسی در همین آرایش قرار گرفته بودند. ۲۹ مرداد همان سال فضاپیمای ویجر۲ و ۱۴ شهریور فضاپیمای ویجر۱ هر دو سوار بر موشک تایتان- قنطورس  (Titan-Centaur) از پایگاه فضایی کندی ناسا پرتاب شدند. با وجود این که فضاپیمای ویجر۲ دو هفته زودتر از ویجر۱ پرتاب شده بود، اما دیرتر از از ویجر۱ به مشتری و زحل رسید! زیرا مسیر مداری ویجر۲ طولانی‎تر و دایره‎وارتر بود. ماموریت اصلی ویجر۱ کاوش مشتری، زحل و تیتان قمر زحل بود. ویجر ۲ نیز برای کاوش مشتری و زحل اما در مداری متفاوت برنامه‎ریزی شده بود تا بتواند از بین دو مسیر پرواز به سمت اورانوس و نپتون یا پرواز به تیتان برای پشتیبانی از ویجر ۱ تغییر جهت دهد و یکی از دو مسیر را انتخاب کند. به محض تکمیل موفقیت آمیز ماموریت ویجر۱، ماموریت ویجر۲ به سمت اورانوس و نپتون تمدید می‎شد. استفاده از تکنیک کمک گرانشی مدت زمان سفر به نپتون را از ۳۰ سال به ۱۲ سال کاهش داد.

دستاوردهای سفرهای میان سیاره‎ای ویجر۲

۱۸ ماه پس از پرتاب فضاپیماهای ویجر۱ و ویجر۲، آن دو به غول منظومه شمسی یعنی سیاره مشتری رسیدند و توانستند از ابرهای چرخان مشتری با دقتی بی‎نظیر عکاسی کنند. تا پیش از ماموریت ویجرها تنها آتشفشان های فعال شناخته شده، روی زمین قرار داشتند. اما با رسیدن ویجرها به آیو (قمر مشتری که تقریبا اندازه کره ماه، قمر زمین است) دانشمندان پی بردند که فعالیت آتشفشانی آیو،  ۱۰ برابر زمین است. دو فضاپیمای ویجر در مجموع فوران ۹ آتشفشان را روی آیو مشاهده کردند و شواهد نشان می‎دهد که دو فوران دیگر نیز در فاصله زمانی رسیدن دو ویجر اتفاق افتاده است. همچنین قبل از ویجرها تصور می‎شد که تنها در زمین اقیانوس‎ها  آب مایع وجود دارد. اما با بررسی سطح یخ زده و ترک خورده اروپا (قمر دیگر سیاره مشتری) اقیانوس‎هایی از آب مایع در زیر سطح آن کشف شد.

در سوم شهریور ۶۰، ویجر۲ به نزدیکی ارباب حلقه‎های منظومه شمسی، سیاره طوق بر گردن زحل رسید. ویجرها توانستند حلقه‎هایی جدید و یک قمر دیگر به دور این سیاره کشف کنند. داده‎های ویجر۲ نشان داد در بیشترین ارتفاع از سطح مشتری، فشار هفت کیلوپاسکال و دما ۷۰ کلوین (منفی ۲۰۳ درجه سانتی‎گراد) و در عمیق‎ترین نقطه سطح سیاره که دما افزایش می‎یابد، فشار ۱۲۰ کیلوپاسکال و دما به ۱۴۳ کلوین (منفی۱۳۰درجه سانتی‎گراد) می‎رسد. آنها همچنین تیتان، قمر این سیاره را بررسی کردند. دنیای دوردستی که جو غلیظی از هیدروکربن ها دارد و در آن بارانی از متان می‎بارد! ویجرها همچنین تصاویری با فاصله کم از انسلادوس ارسال کردند. انسلادوس قمر کوچکی به مساحت کشور بریتانیاست و بالاترین میزان بازتابندگی را در کل منظومه شمسی دارد. اکنون انسلادوس از نامزدهای جدی دارا بودن نشانه هایی از حیات فرازمینی است. از سوی دیگر ویجرها به ما نشان دادند که در ماموریت‎های بعدی برای کاوش قمرهای زحل، دقیقا چه ابزاری را باید بفرستیم. آبان ۵۹ بود که ویجر۱ زحل را ترک کرد و سفر طولانی خود را به سوی مرزهای منظومه شمسی آغاز کرد. ۹ ماه بعد  ویجر۲ در مسیر سیاره بعدی  قرار گرفت و پنج سال بعد به اورانوس رسید.

در چهارم بهمن ۶۴، ویجر۲ به نزدیک‎ترین فاصله از سیاره اورانوس رسید و توانست علاوه بر ثبت نخستین تصویر از این غول گازی و حلقه‎هایش، ۱۱ قمر جدید دیگر نیز کشف کند. همین‎طور به بررسی جو بی‎نظیر این سیاره که به علت انحراف مداری ۸/۹۷ درجه‎ای  به وجود آمده است و حلقه‎های اورانوس پرداخت و توانست دو حلقه جدید دیگر را به دور این سیاره کشف کند. با بررسی مجدد داده‎های ارسالی ویجر۲ در فروردین امسال، دانشمندان از شناسایی یک حباب مغناطیسی-اتمسفری بزرگ که به پلاسموئید (plasmoid، ساختاری منسجم از پلاسما و میدان مغناطیسی) معروف است و از سطح سیاره به بیرون پخش می‎شود، خبر دادند.

در سوم شهریور ۶۸، ویجر۲ به نزدیکی آخرین سیاره منظومه شمسی، یعنی نپتون و قمرش تریتون رسید. در طول گردش به دور این دو جرم از وجود حلقه‎هایی کشف نشده به دور نپتون پرده برداشته و وجود شش قمر دیگر هم به دور این سیاره تایید شد. به علاوه ویجر۲ لکه تیره بزرگی را روی سطح سیاره تشخیص داد، اما چند سال بعد تلسکوپ فضایی هابل نشان داد که لکه از بین رفته است. تصور می‎شود این لکه بزرگ در واقع ابرهایی از متان بوده است که در ارتفاعات سطح سیاره تشکیل شده بود. آنچه بیشتر از خود سیاره مورد توجه دانشمندان قرار گرفت، کشف آبفشان هایی روی قمر تریتون بود که از آنها نیتروژن فوران می کرد. پدیده دیگری که تا پیش از ویجر۲ جز در زمین، جای دیگری مشاهده نشده بود.

به این ترتیب ماموریت کاوش سیاره ویجرها به چهار سیاره و طول عمر پنج ساله‎شان به ۱۲ سال افزایش پیدا کرد و تا امروز ۴۳ سال از کاوش‎شان در کیهان می‎گذرد. آنها علاوه بر بررسی چهار سیاره گازی، ۴۸ قمر از آنها، حلقه‎های بی‎نظیرشان و میدان مغناطیسی آن سیاره ها را نیز بررسی کرده‎اند. حتی اگر ماموریت‎های ویجر۱ و ۲ پس از پرواز از کنار مشتری و زحل هم پایان می‎یافت، باز هم اطلاعات به دست آمده برای بازنویسی کتاب‎های نجوم کافی بودند. برنامه سفر بلندپروازانه و اطلاعات مخابره شده از ویجرها به زمین در طول سال‎ها در علوم بین سیاره‎ای تحولی بزرگ ایجاد کرده است. همان‎طور که به سوالات کلیدی پاسخ داده است سوالات جذاب جدیدتری را درباره شکل‎گیری و تکامل سیاره های منظومه شمسی ایجاد کرده است.

سرگردان میان ستاره‎ها

پس از پایان ماموریت میان سیاره‎ای، ماموریت میان ستاره‎ای ویجر۲ آغاز شد. جریان بادهای خورشیدی و میدان مغناطیسی خورشید کیلومترها دورتر از مدار پلوتر را دربرمی‎گیرد و این منطقه خورسپهر (Heliosphere) نامیده می‎شود. کمی دورتر از آن هم فضای میان ستاره‎ای شروع می‎شود.

در نوار مرزی بین بادهای خورشیدی و فضای میان ستاره‎ای، به ترتیب ناحیه ضربه پایانی (Termination Shock)  و ناحیه خور نیام(Heliosheath)  قرار دارند. مرزی که خور نیام را از فضای میان ستاره‎ای جدا می‎کند، ناحیه  خور ایست (Heliopause)  نام دارد. ویجرها علاوه بر بررسی این دو مرز، فراتر از آن را یعنی پهنه محیط بین ستاره‎ای، ذرات و امواجی را که تحت تاثیر خورشید نیستند، بررسی می‎کنند.

ماموریت میان ستاره‎ای در واقع شامل سه مرحله مجزاست: ناحیه ضربه پایانی، کاوش خور نیام و کاوش فضای میان ستاره‎ای. بادهای خورشیدی و به همراه آنها ذرات پلاسما با سرعت فراصوت به سمت مرزهای منظومه جریان دارند، اما در نزدیکی منطقه ضربه پایانی به علت برخورد و نزدیکی با محیط میان ستاره‎ای سرعت‎شان به فروصوت کاهش می‎یابد. این برخورد باعث تغییرات عمده‎ای در جهت شار پلاسما و جهت میدان مغناطیسی می‎شود. ویجر۱ آذر ۸۳ و ویجر۲ مرداد ۸۶ ناحیه ضربه پایانی را پشت سر گذاشتند و وارد ناحیه خور نیام شدند. در این ناحیه هنوز میدان مغناطیسی خورشید احساس می‎شود و پر از ذراتی است که با بادهای خورشیدی به اینجا رسیده‎اند. پس از عبور از ناحیه ضربه پایانی، گروه علمی ویجر مشتاقانه منتظر عبور هر فضاپیما از ناحیه خور ایست  بودند؛ جایی که دیگر تحت تاثیر میدان مغناطیسی خورشید نیست، بادهای خورشیدی به آنجا نمی‎رسند و شروع فضای میان ستاره‎ای از آنجاست. اولین نشانه شروع فضای میان ستاره‎ای کاهش سرعت بادهای خورشیدی از میلیون‎ها کیلومتر در ساعت به ۴۰۰ هزار کیلومتر بر ساعت است. ویجر۱ با سرعت ۵۲۰ میلیون کیلومتر در سال و با زاویه ۳۵ درجه‎ای از صفحه منظومه شمسی به سمت شمال و ویجر۲ با سرعت۴۷۰ میلیون کیلومتر در سال و زاویه ۴۸ درجه‎ای از صفحه منظومه شمسی به سمت جنوب، مرزهای منظومه ما را پشت سر می‎گذارند.

در چهارم شهریور ۹۱، ویجر۱ اولین دست ساخته بشر بود که از مرز ناحیه خور ایست  عبور و رسما قلمرو منظومه شمسی را ترک کرد. در آن زمان ۱۸ میلیارد کیلومتر از خورشید فاصله داشت. ویجر۲ نیز که در مسیر متفاوتی از ویجر۱ به سیاحت در دوردست های فضا مشغول بود، ۱۴ آبان ۹۷ از ناحیه خور ایست  عبور و وارد فضای میان ستاره‎ای شد و به این ترتیب طیف‎سنج پلاسمایی آن، امکان اولین اندازه‎گیری مستقیم از چگالی و دمای پلاسمای میان ستاره‎ای را فراهم کرد. در حال حاضر هر دو فضاپیما منابع فرابنفش میان ستاره‎ای، میدان ها و ذرات موجود در این فضا را بررسی می‎کنند.

ظرایف به کار رفته در طراحی ویجر۱ و ۲

در اتاقی با دیوارهایی به رنگ بژ، در طبقه همکف ساختمانی اداری در شهر کوچک پاسادنا در ایالت کالیفرنیا یکی از بلندپروازانه‎ترین و جسورانه‎ترین ماموریت‎های تاریخ بشر طرح ریزی می شود. اینجا اتاق کنترل آزمایشگاه پیشرانش جت (JPL) ناسا برای ماموریت فضاپیماهای ویجر است. ویجر۲ دارای ۱۶ پیشرانه هیدرازین (Hydrazine thrusters)، پایدارسازی  سه محوره، ژیروسکوپ‎ها و ابزارهای موقعیت‎یابی فضایی مثل حسگر خورشیدی و ردیاب ستاره‎ای برای حفظ ارتباط با زمین است. مجموع این ابزارها بخشی از زیرسیستم کنترل اتصال اجزا و ایستار (AACS) هستند. به علاوه، هشت پیشراننده پشتیبان و ۱۱ ابزار علمی نیز برای بررسی اجرام سماوی همراه این فضاپیما هستند.

زیر سیستم کنترل اتصال اجزا و ایستار (AACS سرواژه Attitude and Articulation Control Subsystem)  وظیفه کنترل جهت‎گیری فضایپما، حفظ در معرض هدف ماندن آنتن‎های زمینی، کنترل مانورهای موقعیت‎یابی و قرار گرفتن در موقعیت درست را برعهده دارد.

ویجر۲ دارای سه ژنراتور ترموالکتریک رادیوایزوتوپی چند صد واتی (MHW RTG) است. هر RTG، ۲۴ گوی اکسید پلوتونیوم فشرده را دربر گرفته است که گرمای لازم برای تولید تقریبا ۱۵۷ وات انرژی الکتریکی به هنگام پرتاب را فراهم می‎کند. سطح توان فعلی هر فضاپیما در حال حاضر ۲۴۹ وات است. با کاهش توان الکتریکی، دستگاه‎های الکتریکی فضاپیما نیز باید خاموش شوند تا از انرژی ذخیره شده بیش از اندازه استفاده نشود. با خاموشی بعضی از ابزارها، برخی قابلیت‎های فضاپیما نیز خاموش می‎شوند. ویجر۲ برای ارتباط با زمین با استفاده از آنتنی سهموی شکل به قطر ۷/۳ متر با شبکه فضای دوردست (DSN) ناسا روی زمین ارتباط برقرار می‎کند. «شبکه فضای دوردست» شبکه‎ای از بشقاب‎های ماهواره‎ای غول پیکری است که در سراسر زمین قرار دارند و برای دریافت سیگنال از فضاپیماهای دور طراحی شده‎اند. حتی زمانی که فضاپیما قادر به برقراری ارتباط با زمین نیست، ضبط کننده نواری دیجیتال  (Digital Tape Recorder) می‎تواند ۶۴ مگابایت داده را برای انتقال در زمان دیگری، ضبط کند. ویجر۲ در حال حاضر ۱۶۰ بیت داده را در هر ثانیه مخابره می‎کند. مدت زمان ارسال دستور یا دریافت داده حداقل به ۱۶ ساعت زمان در یک روز نیاز دارد اما ضبط کننده نواری دیجیتال تنها برای ماموریت‎های ویجر طراحی نشده است و در اختیار سایر ماموریت‎های فضایی نیز قرار می‎گیرد. بعد از رسیدن داده‎ها به آزمایشگاه پیشرانش جت، داده‎ها پردازش و برای تجزیه و تحلیل در اختیار پژوهشگران قرار داده می‎شود.

توان فرستنده فضاپیما در حدود ۱۲ وات است و در بیشترین حالت به ۲۰ وات می‎رسد. تقریبا به اندازه لامپی که در یخچال است. جالب است که ما هنوز هم روی زمین در حومه‎های شهری ممکن است گاهی به سختی آنتن موبایل داشته باشیم، اما ناسا می‎تواند از فاصله ۲۰ میلیارد کیلومتر دورتر پیامی را دریافت و فرمانی را ارسال کند. آن هم با دستگاهی قدیمی که ساخت دهه ۱۳۵۰شمسی/ ۱۹۷۰ میلادی است و فقط ۱۲ وات توان دارد.

در حال حاضر پنج گروه علمی، داده‎های ماموریت میان ستاره‎ای را بررسی می‎کنند. وظیفه آنها جمع‎آوری و ارزیابی داده‎ها درباره توان و منشا میدان مغناطیسی خورشید، ترکیبات، جهت و طیف انرژی ذرات باد خورشیدی و پرتوهای کیهانی، توان اثرات رادیویی که از ناحیه خور ایست  سرچشمه می‎گیرند و توزیع هیدروژن در خورسپهر است.

نقشه گنج زمین روی لوح‎های طلایی

ماموریت‎های پیش از ویجر مثل پایونیر ۱۰ و ۱۱ هر دو پلاک‎های فلزی کوچکی را با خود حمل می‎کردند که زمان و مکان مبدا خود را به هوشمندان فرازمینی احتمالی که در آینده‎ای دور ممکن است آنها را پیدا کنند، معرفی می‎کرد. با این پیش زمینه ناسا کپسول زمانی را برای روایت داستان دنیای ما به فرازمینی‎ها همراه با ویجر۱ و ۲ ارسال کرد. پیام ویجر روی صفحه گرامافون ۱۲ اینچی (حدود ۳۰ سانتی متری) طلااندود شده با مس ضبط شده است و دربردارنده صداها و تصاویری منتخب برای به تصویرکشیدن تنوع حیات و فرهنگ‎های مختلف روی زمین است.

در گوشه بالای سمت چپ طرحی ساده از گرامافون و سوزنی که رویش حرکت می‎کند، کشیده شده است. سوزن در محل درست برای شروع خواندن صفحه نقاشی شده است. روی محیط دایره اعداد باینری (نوشتن اعداد در مبنای ۲) نوشته شده‎اند. مدت زمان مناسب برای یک دور چرخش صفحه گرامافون ۶/۳ ثانیه است که این عدد با واحد زمانی دیگری یعنی ۷/۰ میلیاردیوم ثانیه برابر با مدت زمان انتقال اتم هیدروژن بیان شده است. همچنین نقاشی‎ها به هوشمندانی که ممکن است را آن را پیدا کنند نشان خواهند داد صفحه را از بیرون به داخل باید خواباند. پایین این نقاشی، نمای دیگری از ضبط و سوزن با اعداد باینری است که مدت زمان اجرای یک طرف صفحه، حدود یک ساعت را نشان می‎دهد.

در گوشه بالا سمت راست، طرحی را از چگونگی ساختن تصاویر از سیگنال‎های ضبط شده نشان می‎دهد. تصویر بالایی سیگنالی معمولی است که در شروع هر تصویر وجود دارد.

هر تصویر از این سیگنال‎ها ساخته شده است که دنباله‎ای از این خطوط عمودی تصویر را می‎سازند. از کنار هم قرار گرفتن ۵۱۲ خط عمودی یک تصویر کامل شکل می‎گیرد. مدت زمان بین خطوط تصویر هشت میلی ثانیه است. اولین تصویر یعنی دایره درون مستطیل نیز قرار داده شده تا گیرنده مطمئن شود که از نسبت درستی از طول افقی به ارتفاع عمودی در تصاویر استفاده می‎کند.

در گوشه پایین سمت چپ، نقشه یک تپ اختر کشیده شده که پیشتر روی پلاک پایونیر ۱۰ و ۱۱ نیز ثبت و ارسال شده بود. این نگاره، قرار است موقعیت منظومه شمسی را با توجه به ۱۴ تپ اختر که دوره تناوب دقیق‎شان مشخص است، به هوشمندانی که ممکن است پیدایش کنند، نشان ‎دهد.

در گوشه پایین سمت راست، دو دایره، نمایانگر دو اتم هیدروژن در حالت پایه است که با یک خط به هم وصل شده‎اند. عدد یک نیز نشان دهنده فاصله زمانی مربوط به انتقال از یک حالت به حالت دیگر است و به عنوان واحد زمانی برای خواندن بقیه محتویات صفحه استفاده شده است.

روی این دیسک، یک لایه اورانیوم۲۳۸ به روش آبکاری الکترولیتی لایه نشانی شده است. ایزوتوپ اورانیوم۲۳۸ نیمه عمر بسیار طولانی معادل ۵۱/۴ میلیارد سال دارد. بنابراین گیرنده فرازمینی این فضاپیماها می‎تواند با اندازه‎گیری میزان تشکیل عناصر دختر باقیمانده از اورانیوم۲۳۸، مدت زمان سپری شده از زمانی که اورانیوم روی فضاپیما قرار گرفته است را محاسبه کند. زمانی که عناصر رادیواکتیو انرژی تابش می‎کنند، اتلاف انرژی باعث تبدیل هسته والد به انواع مختلفی از اتم‎ها به نام هسته دختر می‎شود.

سرنوشت ویجر ۲ پس از ۴۳ سال پیشتازی در اعماق فضا

سفرهای فضایی معدودی در طول تاریخ بشر به اندازه ماموریت‎های ویجر۱و۲ دستاورد داشته‎اند و ما هنوز هم به میراث فناورانه آنها مدیون هستیم. در نیم قرن اخیر چند ماموریت فضایی عظیم نیز پس از ویجر۱و۲ طراحی شدند، مانند فضاپیمای کاسینی-هویگنس که سیاره زحل را کاوش کرد، فضاپیماهای گالیله و جونوکه به ملاقات سیاره مشتری رفتند و چند ماموریت دیگری که برنامه‎ریزی شده‎اند. اما هیچ کدام از این ماموریت‎ها به مقصد اورانوس و نپتون طراحی نشده‎اند. از این رو تصاویر ویجر۲ از این دوسیاره دوردست همچنان منحصربه فرد محسوب می شوند. در حال حاضر تمام سیستم‎های اضافی این فضاپیماها خاموش هستند. حتی دوربین‎های عکسبرداری آنها نیز خاموش شده‎، زیرا فضا بسیار تاریک است و اصلا چیزی برای دیدن و عکسبرداری وجود ندارد. فعلا فقط ابزارهای جمع‎آوری اطلاعات آنها روشن هستند.

ناسا می گوید ویجرها قدرت الکتریکی و سوخت پیشران کافی را برای روشن نگه داشتن ابزار علمی فعلی خود تا دست کم تابستان ۱۴۰۴ دارند و انتظار می‎رود پیام‎های رادیویی ضعیفی را مخابره کنند. تا آن زمان ویجر۱، حدود ۱/۲۲ میلیارد کیلومتر و ویجر۲، قریب به ۴/۱۸ میلیارد کیلومتر از خورشید فاصله خواهند گرفت. ۴۰ هزار سال دیگر نیز ویجر۱ از فاصله ۶/۱ سال نوری ستاره  AC+۷۹ ۳۸۸۸ در صورت فلکی زرافه و ویجر۲ حدود ۷/۱ سال نوری با ستاره Ross ۲۴۸ فاصله خواهد داشت. ۲۵۶هزار سال دیگر نیز ویجر۲ به فاصله ۳/۴ سال نوری از ستاره شباهنگ خواهد رسید؛ روشن ترین ستاره ای که در آسمان می بینیم. اما خیلی زودتر از آن روزی در دهه پیش‎رو خواهد رسید که این دو فضاپیما برای همیشه خاموش می‎شوند و تا ابد در کهکشان راه شیری سرگردان به پیش خواهند رفت. آن روز بی‎شک روز تلخی برای ناسا و همه انسان هایی خواهد بود که زمین را گهواره بشر می دانند؛ گهواره ای که به مدد دانش به دست آمده از اعزام ویجرها و دیگر ماموریت های فضایی، دیر یا زود از آن خارج خواهیم شد.



ویجرفضاپیماناسالوح طلازحل
علاقه‌مند به روزنامه‌نگاری علمی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید