رضا محمدی (قایقچی)
رضا محمدی (قایقچی)
خواندن ۷ دقیقه·۷ سال پیش

ایراد تلگرام

حدس می‌زنم که با اکثر شما در این موضوع هم‌نظرم که خواندن SMS هنگام رانندگی و برخورد با ماشین جلویی، یا سر نزدن به عزیزان، ایراد تلگرام (یا حداقل ایراد مختص به تلگرام) نیست. ولی مسأله اینه که تلگرام واقعاً زیاد استفاده می‌شود:

بر اساس کمی بیش از ۴ میلیون ثانیه دیتا از اپ‌هایی که روی صفحه در حال استفاده بودند. تلگرام توسط هر ۱۵ دستگاه استفاده شده بود، ولی اون دو تا بازی هر کدوم فقط روی یک دستگاه استفاده شده بودند.
بر اساس کمی بیش از ۴ میلیون ثانیه دیتا از اپ‌هایی که روی صفحه در حال استفاده بودند. تلگرام توسط هر ۱۵ دستگاه استفاده شده بود، ولی اون دو تا بازی هر کدوم فقط روی یک دستگاه استفاده شده بودند.


این نمودار حاصل آخرین کاریست که در بازار انجام دادم، قبل آنکه خودم را بازنشست کنم؛ از همکارانم خواستم که اپی را نصب کنند که آمار استفاده از دیگر اپ‌ها را ذخیره می‌کند. طبیعتاً آمار بایاسی است و تعداد پایین ۱۵ دستگاه (که لبیک گفتند و به اندازهٔ حداقل یک هفته اپ را روی گوشی اندرویدی همراهشان نصب داشتند) اعتبار نتیجه را پایین‌تر هم می‌آورد. ولی حدس می‌زنم بایاس این آمار در مقایسه با جامعهٔ ایران در جهت مثبت نباشد چرا که ما داخل شرکت از Slack استفاده می‌کنیم و همچنین تنوع برنامه‌هایی که استفاده می‌کنیم احتمالاً بیشتر از میانگین جامعه باشد. با این توصیف ۳۳٫۵٪ سهم تلگرام را مقایسه کنید با سهم Instant Messengers از آمار استفاده از اپ‌های دستگاه‌های همراه در آمریکا:

منبع: comScore ‏[۱]
منبع: comScore ‏[۱]


بدین ترتیب واضحه که وقتی در مورد تلگرام صحبت می‌کنیم، منظورمان فقط یک «پیام‌رسان» نیست. تلگرام با ارائهٔ ترکیبی از امکانات مثل گروه، اَبَرگروه، و کانال به نظرم تبدیل به یک شبکهٔ اجتماعی شده است. تأکیدم روی ترکیب از این لحاظ است که اپ‌هایی هستند که زیرمجموعه‌هایی از این امکانات را ارائه می‌دهند ولی هیچکدام اینطور توجه کاربر را به خود جلب نکرده‌اند. مثلاً کانال‌ها به تنهایی را می‌توان با اپ Medium و یا از زاویه دید دیگر با اپ Flipboard مقایسه کرد، که هیچکدام در نمودار مربوط به آمریکا سهم قابل توجهی ندارند. تلگرام منهای کانال هم تقریباً یک Instant Messenger استاندارد است و تکلیفش مشخص.


خب! بر می‌گردیم به سؤال اول؛ ایرادش چیست؟

همان امکاناتی که کاربران شبکه‌های اجتماعی را به خود مشغول نگه می‌دارند، به نوعی باعث مشکلاتی هم می‌شوند. وائل غنیم، کارمند گوگلی که قرار برگزاری راهپیمایی‌ای در فیس‌بوکش نهایتاً منجر به انقلاب مصر شد، ایرادات شبکه‌های اجتماعی را اینطور می‌شمارد: شایعات، تالار پژواک، تبدیل سریع گفتگو به مشاجره، انگیزه داشتن برای ابراز هر چه سریع‌تر عقیده‌مون در باب یک موضوع ترند شده، سخت شدن تغییر عقیده پس از انتشارش، و جهت دادن آدم‌ها به اطلاع‌رسانی در مقابل دریافت اطلاعات، پست در مقابل گفتگو، نظرات سطحی در مقابل مکالمات.

۱۴ دقیقه در باب ایرادات شبکه‌های اجتماعی در متن تاریخ معاصر [۲]
۱۴ دقیقه در باب ایرادات شبکه‌های اجتماعی در متن تاریخ معاصر [۲]


تلگرام به خاطر طراحی خاصش بعضی از این ایرادات را خفیف‌تر دارد و بعضی دیگر را جدی‌تر. به طور خاص به این خاطر که کاربر را از مرورگر و ابزارهای جستجو دورتر کرده است و همزمان به «فروارد» نزدیک‌تر، ممکن است شایعه در پلتفرم تلگرام مشکل جدی‌تری باشد. (البته مقایسهٔ کاملی نیست چرا که تجربهٔ استفادهٔ روزمره از مثلاً اَپ Facebook را ندارم. در مورد توییتر، به نظرم امکان ریتوییت همراه کامنت خودش یک مشوق بزرگ است برای مچ گرفتن ?! و البته تبدیل سریع گفتگو به مشاجره ?‍♂️)

ولی ایراد گرفتن به تنهایی کارگشا نیست. اگر بخوایم عملگرا باشیم، باید در کنار ایراد راه‌حل و/یا جایگزین ارائه بدهیم. در مورد تلگرام با توجه به توضیحات بالا اصولاً جایگزین باید یک شبکهٔ اجتماعی دیگر (با امکاناتی نه چندان کمتر، سطح آزادی‌ای مشابه تلگرام، و اعتمادسازی‌ای قابل مقایسه با تلگرام) باشد، که خب گزینه‌های استخوان‌دار توسط «کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه» قلع و قمع گشته‌اند. اصلاً حدس من اینه که اگر اینطور نبود، این ترکیب عجیب ولی جالب از پیام‌رسان شخصی، گروه‌های خانوادگی و هماهنگی سفر و سورپرایز تولد و ...، و کانال‌های خبری اینطور تبدیل به یک محصول پر استفاده نمی‌شد. تلگرام محصولی است که بر اساس نیازهای کاربرانش، که بخش بزرگی‌اش ایرانیان هستند، و البته با خلاقیت‌های تیم خالقش این‌گونه توسعه پیدا کرده است.

از طرف دیگر ایرادهای ذکر شده کم و بیش برای همان استخوان‌دارها هم صادق است. جهان هنوز نیاز به خلاقیت‌هایی دارد که شبکه‌های اجتماعی را برای جامعه مفیدتر کنند و در عین حال از جذابیتش نکاهند. بدین ترتیب در این لحظه عاجزم از ارائهٔ راه‌حل/جایگزینی برای کاربر نهایی.



خب! پس این همه پرحرفی از برای چه؟

تلگرام، و کلاً هر interface ای که با اتکا به میزان بالای مشغول نگه داشتن کاربرانش وارد حیطه‌های مختلف می‌شود بالقوه یک تهدید برای کسب و کارهای آن حیطه‌هاست. برای کاربر نهایی؟ شاید! جلوتر بهش اشاره می‌کنم.

این مقاله از دو عضو مؤسسهٔ Bloomberg Beta برای پیش‌بینی نحوهٔ استفادهٔ آیندگان از «یادگیری ماشین» از چارچوب جالبی استفاده کرده است: پیش‌بینی آینده براساس نحوهٔ زندگی و کار امروزِ مدیر عاملانِ ۵۰۰ شرکت برتر آمریکا (Fortune 500) که محدودیت منابع کمتری دارند، و لذا توانسته‌اند بدون توجه به effort به سراغ امکاناتی بروند که روی زندگی و کارشان impact واقعی داشته است.

یک مدیر نوعی از این مجموعه یک مربی حرفه‌ای ورزش دارد، یک رانندهٔ منظم و مسلط دارد، یکی دو نفر دارد که رسانه‌ها را برایش مرور می‌کنند و کمک می‌کنند که در موضوعاتی که می‌خواهد با صرف وقت کم به‌روز باشد، یک سخنرانی‌نویس دارد، یکی دو وکیل قابل دارد، ... و در بعضی موارد هم یک رئیس ستاد دارد که این کارکنان را با هم هماهنگ می‌کند و به نوعی رابط بین آقای مدیر عامل و ستاد پشتببانی‌اش است. این افراد هر کدام مهارت‌های مختلفی دارند، و مرتبط به کاری که می‌کنند به اطلاعات مشخصی از این آقای مدیر هم دسترسی دارند.

این مقاله چنین نتیجه‌گیری می‌کند که با احتمال خوبی در آینده هم در موضوعات مختلف agent های مختلفی (منظور از agent ساختار پشت صحنه‌ایست که کار را انجام می‌دهد؛ تأمین‌کننده؛ مثلاً سرویس فروش کالا که سفارش و آدرس می‌گیرد و کالا را می‌رساند) حضور داشته باشند و بعید است یک agent بیاید که جایگزین بقیهٔ کسب و کارها بشود ولی ممکن است Interface ای بیاید که مانند آقای رئیس ستاد رابط بین تعدادی (یا حتی همهٔ) agent ها و کاربر باشد.

کمیک از xkcd ‏[۳]
کمیک از xkcd ‏[۳]


تبدیل شدن به چنان interface ای آرزوی خیلی از کسب و کارهای اینترنتی است؛ محصولی با لجستیک پایین و کنترل بالا روی تأمین‌کنندگان (agent ها). رسیدن به چنین جایگاهی البته کار آسانی نیست. در چین WeChat به نظر توانسته است چنین جایگاهی پیدا کند ولی در کشورهای غربی در این لحظه نمی‌توان با اطمینان چنین interface ای را نام برد که اقتداری مشابه WeChat داشته باشد. البته این موضوع مستقل از زمان نیست. برای مثال می‌توان گفت که در دنیای قبلِ Smartphone ها، سرویس جستجوی گوگل چنین نقشی را داشت. قبل آن مرورگر به نوعی چنین interface ای بود. iOS و به خصوص اندروید به نظرم تلاش‌هایی بود در همین راستا، ولی خاصیت سیستم عامل خوب این است که نسبت به سرویس‌ها خنثی باشد، و بدین ترتیب نقش interface را به طور مستقل نگرفتند. ولی دستیارهای گوشی همراه به وضوح در رقابت برای کسب چنین نقشی هستند. از طرف دیگر این رقابت خارج از قلمروی گوشی‌های همراه هم در جریان است. مثلاً در خانه‌ها Amazon Alexa و Google Home (و با تأخیر Apple HomePod) در رقابت برای به عهده گرفتن ارائهٔ خدمات لازم در خانه هستند. در شرق مدل WeChat را می‌توان در کرهٔ جنوبی هم دید: KakaoTalk توسط ۹۳٪ از مردم کره استفاده می‌شود؛ دوستی می‌گفت که تنها App ایست که از طریقش می‌توان App های دیگر را نصب کرد و با این حال در Google Play با اطلاع از این موضوع اجازهٔ انتشار پیدا کرده است.


آیا چنین interface ای برای کاربر نهایی مفید است؟

در این موضوع بحث است. برای مثال گوگل مجبور شده صفحهٔ نتایج جستجو برای محصولات را در اتحادیهٔ اروپا تغییر دهد تا از حکم اتحادیهٔ اروپا، که رکورد سنگینیِ جریمه را برای احکام مربوط به قوانین رقابت شکست، پیروی کند. این در حالیست که طراحی صفحهٔ مربوطه در کشورهای دیگر موردِ ایرادِ ضابطین قضایی‌شان قرار نگرفته است. حامد قدوسی در این پست به جنبه‌هایی از ساز و کار پویای کسب و کارهای دوسویه اشاره کرده است، که به نظرم برای چنان interface ای هم صادق است.

کمیک از Oatmeal - اصل کمیک این بوده است که فیس‌بوک بعداً این پیغام پایینش را برای خالق اثر آورده [۴]
کمیک از Oatmeal - اصل کمیک این بوده است که فیس‌بوک بعداً این پیغام پایینش را برای خالق اثر آورده [۴]


مفید باشد یا نباشد، با توجه به مثال مدیر عامل‌های Fortune 500 می‌شود حدس زد که کاربران از چنین interface ای استقبال خواهند کرد. بدین ترتیب سؤالی که مطرح می‌شود این است که طی یکی دو سال آتی آیا کاربر ایرانی با یک interface مواجه خواهد بود و یا اینکه شاهد رقابت interface های مختلف در حیطه‌های مختلف خواهد بود؟

حرکت اخیر تلگرام نشان می‌ده که تلگرام در راستای رسیدن به چنان جایگاهی بسیار جدی است. و البته سرمایه‌گذارانی هم که جذب کرده است به نظرم خبر از این دارد که احتمالاً توجه تیم تلگرام به ایران و کاربرانش بسیار کم خواهد شد تا بتوانند بدون تحریک دولت آمریکا کاربران (موجه‌تر؟!) بیشتری جذب کنند و به آن‌ها خدمات agentهای خود را همراه با دم‌دست‌ترین روش پرداخت عرضه کنند.

اگر اینطور شود، جایگزینش در ایران چه سرویس یا سرویس‌هایی خواهد بود؟ آرزوی من اینست که نهادی آزاد، چیزی شبیه به W3C برای دنیای وب، این نقش را به عهده بگیرد. شاید در هفته‌های آتی بیشتر در مورد این آرزو بنویسم.


لینک‌های زیر عکس‌ها:

  1. https://www.comscore.com/Insights/Presentations-and-Whitepapers/2017/The-2017-US-Mobile-App-Report
  2. https://www.ted.com/talks/wael_ghonim_let_s_design_social_media_that_drives_real_change?language=fa
  3. https://xkcd.com/1807/
  4. http://theoatmeal.com/comics/reaching_people
    و
    https://twitter.com/Oatmeal/status/923250055540219904


کسب و کاراینترنت
هم‌بنیان‌گذار کافه بازار و دیوار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید