مبحثی داریم در رسانه به نام سواد رسانه ای. به این معنی که باید مردم را به طور عام و مخاطبین انواع رسانه را به طور خاص آموزش بدهیم. این آموزش شامل موارد زیر است: رسانه چیست، اهداف و مسائل پشت پرده رسانه ها چیست، محصولات رسانه ای(فیلم و سریال، خبر، تفسیر و تحلیل خبری، مسابقه های تلفنی و حضوری مختلف، برنامه های گفت و گو محور با میهمان یا همان تاک شو، برنامه های مذهبی و آیینی، سرگرمی به اشکال مختلف و متنوع، پخش زنده ورزشی، تفسیر و تحلیل ورزشی، گزارش مکتوب، مصاحبه، رپورتاژ آگهی ... ) کدام است، ضرورت های اجتماعی، مناسبتی و ملی جامعه چیست، نیاز و میل و مصلحت مخاطب این وسط چیست، ارتباط محصولات رسانه ای با صاحبان آن رسانه چیست، کدام یک از محصولات رسانه ای برای کدام دسته از مخاطبین نیاز واجب و ضروری است، کدام دسته از محصولات برای کدام دسته مفید و خوب است، کدام دسته محصولات برای کدام دسته از مخاطبین وقت تلف کردن است و کدام دسته برای کدام دسته مضر و یا خطرناک است. همه این موارد بر مخاطب، رسانه، جامعه و حاکمیت تاثیر گذار و قابل بررسی است. کشورهای مختلف دنیا برای پیش گیری از آسیب های خطرناک فردی و اجتماعی حاصل از عدم تناسب برنامه با مخاطب، مخصوصاً در رده های سنی کودک و نوجوان آسیب شناسی و تحقیقات زیادی کرده و استانداردهای سخت گیرانه ای را وضع کرده اند. کانال های ماهواره ای که یک نوع برنامه تهیه می کنند و یا تعیین رده سنی روی فیلم های سینمایی نمونه ای از این تلاشهاست. جای رشد و پرورش و بالندگی این شاخه از درخت رسانه در کشورمان به شدت احساس می شود. پژوهشهای دغدغه مندانه اساتید رسانه ای همچون دکتر سید محسن بنی هاشمی در این زمینه ستودنی و ارجمند است.
این سابقه ذهنی از مبحث سواد رسانه ای و لزوم آموزش سواد رسانه ای از سویی، و مشاهده بعضی موارد عجیب در محیط کاری از سویی دیگر، مرا به فکر طرح مبحث مشابه و البته کاملاً بدیعی در زمینه خیریه انداخت: سواد خیریه ای !! سواد خیریه ای هم برای مردم و خیرینی که پرداخت کننده کمک ها هستند و هم برای مددجویانی که دریافت کننده هستند. شاید خالی از لطف نباشد که رفتارهای عجیبی که از تعدادی از مددجویان شاهد بوده ام و تعدادی از شنیده هایم از موسسات همکار را بازگو کنم؛ موردی داشتیم که برای دریافت مستمری اش به خیریه آمده بود، اما نه با کمک همسایه و فرزند و یا پیاده. بلکه با آژانس آمده بود تا مستمری اش را از خیریه دریافت کند. موردی دیگر؛ یخچالی برای جهیزیه عروس به قیمت حدود یک میلیون تومان تهیه کردیم و طبق روال به صورت ناشناس تقدیم کردیم. اما پس از مدتی مطلع شدیم که گویا عروس این مدل یخچال را دوست نداشته و به قیمتی بسیار ناچیز فروخته اند. مورد مشابه همه خیریه ها این است که مدد جویانی که به همه خیریه ها سر می زنند و تا آنجا که بتوانند از هر کدام یه کمکی می گیرند. در حالی که خانواده هایی هم هستند که هیچ اطلاعی از موسسات خیریه ندارند و یا به اصطلاح صورتشان را با سیلی سرخ نگه می دارند و اصلاً راضی به گرفتن کمک نمی شوند. موارد دیگر اینکه برای دریافت کمک از خیریه ای یک مسئله ای را مطرح می کرده اند و البته مسئله هم در زندگی شان بود اما پس از دریافت کمک از خیریه، وجه دریافتی را صرف کار دیگر می کرده اند. در طرف خیّرین هم مواردی را که از همکاران شنیده ام نقل می کنم؛ در روستایی مدرسه ای نسبتاً بزرگ با ظرفیت 300 دانش آموز ساخته می شود. در ساخت این مدرسه خیّر محترم سنگ تمام میگذارد اما نیازسنجی لازم برای آن روستا صورت نمیگیرد زیرا همه آن روستا در مجموع 300 دانش آموز ندارد! اکنون از حیاط این مدرسه به عنوان پارکینگ ماشین سنگین و از کلاسهای این مدرسه به عنوان انبار علوفه دام استفاده میشود! وجه مشترک همه موارد فوق در یک چیز است؛ «منابع مالی ارزشمند و محدود خیریه ها به صورت نادرستی مصرف می گردد.»
با توجه به سابقه ذهنی و تشابه مشکلات به نظر می رسد این موارد باید در سلسله پژوهش هایی با نام سواد خیریه ای مورد کنکاش و پژوهش قرار گیرد.موضوعات قابل بررسی و تحقیق در باب سواد خیریه ای می تواند شامل موارد زیر باشد: الف- سواد خیریه ای برای خیرین و پرداخت کنندگان کمک: شناخت خیریه های واقعی از خیریه های سودجو، اطمینان به سابقه و عملکرد و گزارش دهی خیریه ها، شناسایی چرخه های سازنده فقر و ناتوانی در جامعه و تشکیل انجمن های مردمی جهت پیگشیری از پیدایش معضل فقر در جامعه، راه اندازی بنگاههای توانمندسازی مددجویان به جای پرداخت کمک، شناسایی با نحوه صحیح و هدفمند کمک رسانی و پیگیری برای درست و به جا مصرف شدن کمک هایشان ب - آموزش از طرف دریافت کنندگان: شامل حتی الامکان توانمندشدن و استقلال در تامین هزینه ها و بی نیازی از خیریه ها، آموزش جهت هوشمندی در صحیح و به جا مصرف کمک ها، صداقت در ابراز و بیان نوع نیاز برای دریافت کمک، صداقت در دریافت کمک، درست مصرف کمک ها
با توجه به مسائل برشمرده شده در این مقاله، گردش مالی زیاد در حوزه خیریه ها، گستردگی مبتلا به بودن بسیار زیاد خیرین و مددجویان با این مسائل، نبود ارتباط پژوهشی خیریه با دانشگاه و نهایتاً سوء استفاده و هدر رفت تاسفبار منابع مالی در این حوزه، پژوهش در حوزه های مربوط به مسائل فوق بسیار ضروری و اضطراری است. اهمیت این مسئله زمانی بیشتر می شود که در نظر داشته باشیم که با وجود اینکه در ظاهر فقط نیازمندان این وسط ضرر می کنند، اما در دراز مدت همه جامعه از این نقیصه ضرر و زیان خواهند دید، چرا که ناکارآمدی در چرخه کمک رسانی و هدر رفت منابع مالی در بلند مدت موجب تضعیف سرمایه اجتماعی، سلب اعتماد عمومی و متوقف شدن کمک های مردمی به نیازمندان و از دست رفتن منافع اجتماعی موجود در حیطه کاری خیریه ها خواهد شد.
رمضانی
1396/12/26