سمیه همت پور
شب از نیمه گذشته اما شرجی هوا هنوز هم شهر را می بَلعد. به رغم تصورمان فاصله چندانی را در راه نیستیم و طولی نمی کشد که تاریکی اتوبان کیان شهر جای خود را به روشنایی و هیاهوی جایی می دهد که مرکز تامین تسهیلات لازم برای معاملات میوه و تره بار است.
تازگی و طراوت میوه های نوبرانه چشم های مان را نوازش می کند و بوی مطبوع لیمو ترش تازه در شامه مان می نشیند. از میان دو لشکر خریداران و فروشندگان عبور می کنیم و می رسیم به جایی که با عضو هیات رییسه اتحادیه صنف بار فروشان اهواز برای بازدید از میدان قرار گذاشتیم.
حاج اکبر بدیعی دارای مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی است. 4پسر دارد که همه ی آن ها میراث دارِ راه پدربزرگ شان هستند.
از نوجوانی وارد کار میوه و تره بار شده و می گوید به لطف خداوند وضع ام خوب است اما دارایی از تمام حساب های مالی ام خبر دارد؛ به جز یک خانه ای که در اهواز دارم هیچ زمین دیگری ندارم. 10 خانواده هم به واسطه فعالیت در غرفه هایی که در بازار میوه دارم، ارتزاق می کنند. بعد از بازدید مفصلی که از میدان داشتیم با او در میدان الغدیر به گفت و گو نشستیم, میدانی که فاز اول آن با مساحت بیست هکتار در انتهای منطقه ی کیان شهر و در نزدیکی ورزشگاه غدیر واقع شده است و هزار و پانصد نفر به صورت مستقیم و ده هزار نفر به صورت غیرمستقیم در آن فعالیت دارند. مشروح این گفت و گو در پی می آید:
نقطه آغاز
دوران کودکی را در منطقه ی آخر آسفالت سپری نمودم و پس از گذراندنِ دوران تحصیل وارد دانشگاه شدم. پدرم یکی از حجره دارانِ قدیمی میدان تره بار بود و پیش از آن که میدان راه اندازی شود نیز در خیابان سیروس و 24متری بارفروشی می کرد. در آن زمان آدم های بزرگی بار فروش بودند که شاخص ترین آن ها مرحوم سبزقبایی، مرحوم حاج عباس مردان، آقای شهریاری، آقای سحرخیز و آقای بلداجی بودند که همه گی اهل کارهای خیر و پرداخت وجوهات شرعی بودند.
پدرم آدمِ دین دار و مذهبی بود و به حلال و حرام اهمیت زیادی می داد و به برپایی روضه اباعبدالله علیه السلام در ایام محرم نیز به شدت تقید داشت. پس از شروع فعالیتش در میدانِ قدیم حجم کارها آن قدر مضاعف گشت که باعث شد از من بخواهد تا به عنوان حساب دار در کنارش فعالیت داشته باشم. سال ها گذشت و من در مسیر پر فراز و نشیب این کار تجربه های فراوانی اندوختم که هر کدام از پیمودن یک مسیر سخت و دشوار به دست آمده بود. تجربه هایی که هرگز آن ها را در کلاسِ درس یا هیچ کتابی یاد نمی دادند.
دوران جوانی ام مصادف با جریانات انقلاب بود؛ جوانان اهوازی هم گام با سایر مردم ایران، با تاسی از اسلام ناب محمدی که از سوی امام خمینی تبیین شد و چشم انداز روشنی را برای همگان ترسیم کرد پا به عرصه ی مُبارزه با رژیم پهلوی نهادند و حماسه ی پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زدند؛ انقلابی که با بهره گیری از آموزه های عاشورایی، نهضتِ سیدالشهدا علیه اسلام را اساس قیام و مبارزه قرار داده بود.
در زمان جنگ حتی یک ساعت هم میدان را تعطیل نکردیم
پس از شکل گیری انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی به شهادتِ مردمِ اهواز حتا برای یک ساعت هم میدان را تعطیل نکردیم به این دلیل که ارزاق عمومی و ارزاق جنگ در آن زمان توسط میدان تره بار تامین می شد لذا سعی داشتیم که این سنگر پشتیبانی همیشه فعال باشد. میدان میوه و تره بار قدیم اهواز علاوه بر آن که بارها مورد اصابت گلوله های توپ بعثی ها قرار گرفت یک بار در تاریخ 15 آذر سال 1365 در جریان حمله هواپیمای عراقی به 52 نقطقه اهواز میدان مورد اصابت راکت قرار گرفت و در آن حادثه یک نفر به نام آقای شمس به شهادت رسید و چند نفر مجروح شدند. بارها ماشین و آمبولانس به جبهه فرستادیم. پایگاه جمع آوری کمک های مردمی راه اندازی کردیم و تصویری از غیرت و وحدت صنوف در دفاع از میهن را به تصویر کشاندیم.
با همه حلاوتی که در هم دلی و اتحاد مردم در زمان جنگ مشاهده می شد، این دوران خاطراتِ سختی هم برای مان به جا گذاشت ... جوان هایی که با کوله باری از اخلاص لبیک گوی دعوت معبود شدند و نام شان مُهر افتخار را بر پیشانی این سرزمین حک کرد. پسرعموهایم علی اکبر بدیعی، عبدالرضا بدیعی و حجت اله بدیعی نیز در خیلِ این سفیران عشق بودند که به مشرق شهادت پیوستند. تعدادی از رزمندگان نیز سال های زیادی در اسارات رژیم بعث بودند و به اسطوره ای از صلابت و استقامت مبدل شدند؛ نام این آزادگان که چندتن از آن ها هم از اعضای خانواده ما بودند تا همیشه چون نگینی بر تارک تاریخ حماسی ایران می درخشد. در این میان برخی از رزمندگان به مثابه سالکانی که در طی طریق از قافله شهادت بازماندند جانِ شیرین را در طبق اخلاص نهادند و عنوان پُر افتخار جانبازی را برای خود برگزیدند که برادر من هم یکی از آن بزرگواران است.
نقش آفرینی میدان میوه و تره بار
در بحران های پیش بینین نشده
ما پس از ایام جنگ و در زمان سازندگی نیز کنار مردم بودیم و در بُحران های پیش بینی نشده ای نظیر سیل و زلزله و ... هم تا جایی که توان داشتیم پا به پای مردم ایستادیم. ما در صنف میوه و تره بار، به عملکرد خود مفتخر هستیم و هیچ منتی هم نمی گذاریم هر چه کردیم وظیفه مان بوده که البته تلاش کردیم این وظیفه را به نحو احسن انجام دهیم.
در دورانی که به عنوان منتخب در هیات مدیره مشغول به خدمت بودم سعی کردم که همیشه مسایل را در چارچوب قانون مرتفع نماییم و اگر هم جایی مشکلی از جانب ما پیش می آمد و به ما گوش زد می شد سعی می کردیم در جهت جبران آن برآییم. الان هم در میدان به همین شکل عمل می کنیم؛ هم مردم را در نظر می گیریم و هم فروشندگان را.
ما فقط امانت فروش هستیم
میدان الغدیر از یک سو نقش حمایتی خود را به عنوان بازاری برای تولید کنندگان محصولات کشاورزی ایفا می کند و از سوی دیگر سبب به تعادل رسیدنِ قیمت ها و عرضه ی محصول با قیمت های مناسب برای مصرف کنندگان می شود. نکته ای که بیان آن ضروری به نظر می رسد این است که ما واقعا امانت فروش هستیم و بعد از کم کردنِ هزینه های کار مُزد و نظیر آن، باقی مانده آن به صاحب بار تعلق می گیرد. یعنی ما خریدی و فروشی را انجام نمی دهیم. این بار متعلق به کشاورزر و یا کسی است که بار را خریداری کرده و نرخ گذاری نیز توسط کمیته ای مشخص صورت می گیرد. این کمیته متشکل از نماینده سازمان صمت، نماینده اتحادیه خُرده فروشان، نماینده جهاد، نماینده سازمان تعزیرات، نماینده ی اتاق اصناف و نماینده سازمان میادین می باشد. ما قیمت گذاری های سایر شهرهای کشور را رصد می کنیم و با بررسی دقیق این نرخ گذاری ها را انجام می دهیم که معمولاً مُتعارف است به گونه ای که هم بار قطع نشود و هم قیمت تعیین شده نزدیک به قیمت مبادی تولید و سایر شهرستان ها باشد. سعی اصلی ما این است که اجازه ندهیم کمبودی پیش بیاید چون فقدان و کمبود هر محصول ممکن است بُحرانی را به منصه ظهور برساند. البته گاهی به خاطر شرایط خاص ممکن است در رابطه با باری کمبودی به وجود بیاید اما ما سریعاً با کشاورزان تماس می گیریم و پی گیری می کنیم تا مانع از ایجاد بُحران در زندگی مردم شویم.
حدود نود درصد از بارهای سردرختی ما از استان های دیگر تامین می شود و خوزستان فقط مصرف کننده است اما در بخش بارهای صیفی دو فصل پاییز و بهار در خوزستان کشت داریم که بیش تر در دزفول متمرکز است که هم استان را تامین می کند، هم به شهرهای دیگر ارسال می شود و بخش قابل توجهی از آن نیز صادر می شود کما این که در حال حاضر نیز صادرات محصولات دزفول در حال انجام است. محصولات درختی هم چون گیلاس و آلو و ... از شهرهای ارومیه، کرج و آذربایجان تامین می شود. الان که فصل میوه های سردرختی هست خودِ ما در غرفه این میوه ها را ارایه می دهیم و در کنار این ها با یک شرکت شیرازی برای توزیع موز، هم کاری می کنیم. بارهای سردرختی یا بار کشاورز است یا بار کسانی که از کشاورز خریداری می کنند و ما به اصطلاح به آن ها باربارکُن می گوییم که افراد شناسنامه دار و شناخته شده ای هستند. بخشی از این باربارکُن ها در میدانِ تهران فعالیت می کنند چون حالت مرکزیت دارد ولی میادین یزرگ تری مثل میدان اهواز ارتباط مستقیم با مبادی تولید دارد.
برای مثال قیمت گیلاس در مبادی تولید 45 هزار تومان است و در میدان 50 هزارتومان ارایه می شود به خاطر هزینه کرایه، کسر بار، کارمزد و ... از آن طرف هم صادرات به صورت جدی انجام می شود.
ادعای وجود مافیا در میدان نشأت گرفته از اطلاعات نادرست است
برخی ادعا می کنند که مافیا در میدان بار نرخ گذاری می کند؛ پُرواضح است که این گفتار نشأت گرفته از بی اطلاعی یا اطلاعات غلطی است که به دست آورده اند، چون ما اصلا خرید و فروشی در میدان انجام نمی دهیم. ما امانت فروش هستیم اما در عین حال به فروشندگان تاکید می کنیم که اگر بار گیلاس آوردید و کیفیت خوب داشت مثلاً کیلویی 50 فروش می رود اما اگر کیفیت آن کم تر از انتظار بود ممکن است با قیمت پایین تری خریداری شود. ما بنکدار نیستیم که محصول را نگه داری کنیم بار شب که می آید تا فردا صبح باید اجناس مان را فروخته باشیم و به همین دلیل است که هرچه به روز نزدیک تر می شویم از هراس این که بار خراب نشود قیمت ها را نازل تر می کنیم. غیر از مغازه دارانی که با دیسیپلین و در وقت و زمان معین بار را خریداری می کنند یک عده هم چون وانت داران و دوره گردان منتظر می مانند تا ما قیمت را پایین بیاوریم که به راحتی خریدشان را انجام دهند.
اگر از بار چیزی باقی بماند به حساب صاحب بار است و هیچ ارتباطی با ما ندارد؛ بارها پیش آمده باری آمده و مشکلی پیش آمده مثلا ماشین خراب شده یا بازار خراب شده، هوا نامساعد بوده و ... و بارهایی که در میدان ارایه شده فروش نرفته یا به ناچار قیمت پایینی ارایه شده که موجب خُسران کشاورزان یا باربارکُن ها شده است و این موضوع دیگر از عهده ی ما خارج است. برای مثال گیلاسی که تا مدتی پیش کیلویی 48 هزارتومان خرید و فروش می شد یک شب به زیر 40 هزار تومان رسید چون هوا به شدت شرجی و گرم بود و اگر بار در میدان می ماند ارایه دهندگان مجبور بودند آن را دور بیاندازند.
بارفروشان میدان میوه و تره بار الغدیر خوشنام
با اعتبار و مشتری مدار هستند
با توجه به این که شرایط آب و هوایی خوزستان ویژه است و وزنِ باری که از مبادی تولید مشخص شده با آن چه دریافت می شود ممکن است تفاوت داشته باشد که به آن کسری بار می گویند. کسری بار به چند دلیل ممکن است اتفاق بیافتد؛ نخست گرمای بیش از حد و اندازه که موجب تبخیر محصولات می شود و دوم هم به این دلیل است که بخشی از میوه ها در اثر گرمای مسیر از بین می روند و قابل ارایه نیستند و از گردونه ی فروش حذف می شوند. ما خوزستانی ها به نسبت سایر استان ها بیش تر با مقوله ی کسری بار مواجه هستیم و آن هم به دلیل شرایط اقلیمی و آب و هوایی منطقه ای است که در ان سکونت داریم. با تمامِ این اما و اگرها میدان اهواز باز هم یکی از میدان های با اعتبار و اصیل است که تولید کنندگان حاضر نیستند به هیچ قیمتی فضای کسب و کار در این محل را از دست بدهند دلیلش هم کاملا مشخص است چون در میدان الغدیر اهواز بار فروشان خوش نامی دارد که پول را به سرعت به دست صاحب کالا می رسانند و در مشتری مداری نیز عمل کرد موفقی دارند. یکی دیگر از عواملی که میدان تره بار الغدیر را به رونق رسانده است؛ تقاضای خوب مردم از میوه ها با کیفیت های متنوع است. ضمن آن که بارفروشان میدان الغدیر در راستای حمایت از تولید، کمک های نقدی و غیرنقدی مثل بذر، پلاستیک، سبد و ... را به دست کشاورزان می رسانند و این مسیله نیز به صمیمانه شدنِ رابطه کشاورز و بارفروش کمک شایانی کرده است.
قیمت میوه ها در تمام کشور تقریبا یکسان است
قیمت ها میوه ها در فصل خودشان در تمام کشور تقریبا در یک سطح قرار دارد و این عرضه است که قیمت نهایی بار را تعیین می کند. قیمت میوه فقط عرضه و تقاضاست. اگر بار زیاد باشد قیمت کم می شود و اگر در موردی با کمبود مواجه شویم قیمت بالا می رود لذا باز هم تاکید می کنم که قیمت گذاری میوه چیزی جز عرضه و تقاضا نیست. برای مثال امسال در منطقه شهریار تهران که قطب تولید کننده ی آلو و گوجه سبز است شاهد سرمازدگی در باغات میوه بودیم و همین باعث شد که قیمت گوجه سبز امسال نجومی باشد چون عرضه اندک بود و با توجه به قیمت تقاضا هم پایین بود. قیمت گذاری نه در میدانِ ما بلکه در اصفهان و شیراز و تمام ایران در مبادی تولید مشخص می شود. جالب است بدانید که کشورهایی مثل مسکو، آذربایجان، عراق و ... نیز در مبادی تولید نماینده دارند. هندوستان چندین سال است که طالب میوه هایی هم چون سیب و کیوی شده است و اگر هندوستان امسال سیب درختی های ما را نمی خرید مجبور بودیم همه آن را از بین ببریم. از این روست که می گوییم صادرات باید باشد و حذف آن اشتباه است. باید مدیریت درستی در این باره انجام شود. اولویت ما مردم هستند و تا زمانی که تقاضای مردم پاسخ داده نشده ما سراغ گزینه های دیگر نخواهیم رفت. اگر تولید مدیریت نشود صدمه آن مستقیماً متوجه مردم خواهد بود. چنان چه کشاورز و باغ دار نتواند کودهای تقویتی و سم و ... را تهیه کند باز هم مردم هستند که آسیب می بینند لذا ضروری است که جهادکشاورزی وارد میدان شود و هم بحث صادرات را کنترل کند و هم به نیازهای مردم در جامعه رسیدگی شود. باتوجه به این که تولید یک سری محصولات ما مثل سیب درختی از مصرف داخلی بیش تر است و در کنار تامین نیازهای مردم باید به بحث صادرات و یا صنایع تبدیلی نیز توجه شود.
کسی نمیتواند از قوانین عدول کند
چند نوع غرفه در میدان داریم؛ یک تعداد از عرفه داران شخصاً در غرفه حضور دارند و مشغول فعالیت هستند، یا به صورت انفرادی یا به صورت تیمی و شراکتی. برخی دیگر نیز که به دلیل کهولت سن یا هر دلیل دیگر قادر به اداره ی مستقیم غرفه نیستند با افرادی به نام مُباشر هم کاری می کنند؛ حال این مُباشر ممکن است حقوق بگیر باشد و یا به جهت ایجاد انگیزه سهمی به او تعلق گیرد و درصدی از فروش را دریافت نماید.
نرخ مصوب و تابلو نرخ داریم و تمام این ها توسط نماینده بازرسی صمت رصد می شود و اگر کسی اهمال کند و حتا تابلو را نصب نکند مورد تذکر و توبیخ قرار خواهد گرفت؛ لذا کسی نمی تواند از این قوانین عدول کند. البته ممکن است تخلفاتی هم صورت گیرد که سازمان بازرسی و نظارتی به صورت جدی با آن مقابله خواهند کرد. همه کسانی که در غرفه کار می کنند به صورت یک مجموعه در حال فعالیت هستند و زمینه برای ورود هیچ دلالی فراهم نیست؛ اگر چه گاهی این شائبه ایجاد می شود که دلال ها در میدان فعالیت می کنند اما در مجموع چیزی به نام دست به دست شدن بار خارج از چارچوب میدان، وجود ندارد. مثلا این گونه نیست که کسی بیاید تمام بار را یک جا بخرد و در فضای بارانداز یا هرجای دیگر با افزایش قیمت جنس را به فروش برساند لذا نمی توان ادعا کرد که بار میدان توسط دلال ها فروخته می شود. اگر کسی در میدان الغدیر بیاید و درخواست 2کیلو شلیل کند نیاز او را مرتفع خواهیم کرد؛ تا جایی که اخیراً به شدت با مراجعات خانگی مواجه هستیم و انصافاً به درخواست همه ی آن ها هم پاسخ داده ایم. خودتان می توانید امتحان کنید ولی در تهران این گونه نیست.
بعد از فشارهایی که بازرسی و اتحادیه وارد کردند یک سری دلال ها در سایه به وجود آمده اند که به شکل یک خریدار معمولی به غرفه داران مراجعه می کنند و مثلاً 10کارتُن موز از ما می خرد، از غرفه دیگر زردآلو تهیه می کند و بعد هم با ارتباطاتی که دارد بار را درِ مغازه به مغازه دار تحویل می دهد؛ این مورد به گونه ای است که نه ما می توانیم جلوی آن را بگیریم نه سیستم های نظارتی فقط اتحادیه خُرده فروشان می تواند وارد ماجرا شود و در مقابل آن ها بایستد. اتحادیه خُرده فروشان باید اعضا را موظف کند بار را مستقیم از بارفروشان تهیه کند. گران فروشی خارج از میدان در حیطه ی اختیاراتِ ما نیست ولی اگر یک مغازه دار به میدان مراجعه کرد و باری به او فروخته نشد و یا قیمتی به جز قیمت مصوب را به او پیش نهاد دادند بیاید و به ما بگوید. مطمین باشید چنین چیزی وجود ندارد.
امنیت شغلی پایداری در میدان وجود ندارد افرادی بودند که جد پدری شان از بارفروشان اهواز بودند اما به دلیل مشکلاتی که اخیراً پیش آمد خیلی از این افراد عطای کار را به لقایش بخشیدند و دیگر حاضر به فعالیت در میدان نبودند. هر روز یک مشکل گریبان گیر ما می شود؛ یک روز فلان مسیول می گوید فلان کار را نکردید انبار را پلمب می کنیم یک روز می گوید چرا رنگ آبی نزدید؟ چرا اسم فلانی را در مصاحبه آوردید و ... این طور که پیش می رود واقعا انگیزه میدان دارها از بین می رود. با توجه به این بُحران ها واقعا می توان گفت که فقط اراده ی خداوند سبب ادامه ی حیات میدان شده است وگرنه عرضه ی کالا با اخلال مواجه می شد.
خدمات شهرداری به طور صد در صدی قطع شده است. 131 غرفه در میدان وجود دارد اما آدم این وضعیت میدان را می بیند گریه اش می گیرد و متاثر و متالم می شود. خراب بودن آسفالت، وضعیت نامناسب فاضلاب در میدان، وضعیت روشنایی و فضای سبز از جمله مواردی است که مغفول مانده است و با وجود تمام پی گیری ها و تلاش های ما برای حل مشکلات میدان میوه و تره بار اهواز اما هنوز پی گیری ها نتیجه ای نداده و مشکلات به قوت خود باقی هستند.
تکمیل و راه اندازی فاز دوم میدان میوه و تره بار نقش بسزایی در افزایش ظرفیت خدمت رسانی، تنظیم بازار میوه و تره بار و افزایش رضایت مندی شهروندان را دارد. رقابت یکی از اصول تجارت است اگر ما فضای بیش تری داشته باشیم و تعداد غرفه ها را افزایش دهیم بار بیش تری دریافت می شود و رقابت افزایش می یابد. متاسفانه مسیولین ادوار گذشته نیز مسیولیت شان را به خوبی انجام ندادند. ما با هر گونه اقدام اصلاحی در میدان هم کاری می کنیم. اگر قرار است میدان توسعه یابد باید به زیر ساخت های محل فعلی نیز توجه شود.