رسانه جنوب
رسانه جنوب
خواندن ۲۷ دقیقه·۳ سال پیش

واکاوی رسانه جنوب از علل و عوامل تنش آبی خوزستان:

آیا جلگه بی آب خوزستان کویر می شود؟


فاطمه زورمند/

هنگامی که رودها از رشته کوههای بلند جاری می شوند ، آبرفت هایی را با خود همراه می آورند که از آبرفت آنها با گذشت زمان جلگه ها پدید می آیند . خوزستان یکی از همین پدیده های طبیعی است که سالیان سال همچون یشمی سبز بر تارک این سرزمین می درخشید. زنده بود و زندگی می بخشید. مادری مثمر و پربار که خیرش به همه می رسید. تا اینکه خبر پیچید که ثروتی دارد بس گرانبها و این خبر بود که مطامع را شعله ور کرد. هر کسی خواست سهمی از این ثروت داشته باشد حتی به قیمت آسیب زدن به وجود نازنینش، یکی آب را برد و دیگری نفت، و آنچه نصیبش شد خشکی و عطش و آلودگی و تنش بود.

مشکلات خوزستان مثل یک زخم کهنه و پینه بسته است که هر چند وقت یکبار با نیشتری ناشیانه سرباز می کند. و همه یک دست می شوند تا مرهمی بر این زخم بگذارند غافل از اینکه ریشه باید خشکانده شود.

تنش آبی نیشتر جدیدی بود که مشکلات خوزستان را که همچون آتش زیرخاکستر بودند شعله ور کرد. و سوالات بسیاری را به وجود آورد که بخشی از انها به ابهامات ذهنی مخاطبان منجر شد.

اینکه چرا آب رودخانه ای که محل ارتزاق و حیات بخش طیف وسیعی از ساکنین حوزه پایین دست است در گرم ترین روزهای خوزستان به یک باره قطع می شود؟ چرا بعد از اعتراضات و مطالبه های مردمی و هزینه هایی که این حرکات بر کشور تحمیل کرد آب رهاسازی می شود؟ اگر آب بود چرا رهاسازی نشد؟ اگر نبود آبی که رها سازی شد از کجا آمد؟ تعریف حق آبه چیست؟ و چرا این حق دریغ می شود؟

تالاب ها مجرای تنفسی زمین و حیات بخش محیط زیست اطراف خود هستند. چرا باید گنجینه ای به نام تالاب دستخوش تصمیمات غیرکارشناسی و غلط شود؟

چرا برنامه ریزی برای تامین آب پایدار همیشه در کشور ما مورد غفلت مسئولین وزارت نیرو و برنامه ریزان کشور واقع شده؟ و چرا بجای شیرین سازی آب همواره روی انتقال بین حوزه ای آب سرمایه گذاری و کار شده است؟ ایا این کاستی و اهمال و انحراف ناشی از غفلت و نااگاهی بوده یا تعمدی در کار بوده است؟ به نظر می رسد که هر دو عامل دخیل بوده است.

بحران آب اتفاقی نیست ، جانمایی عجیب و مشکوک حدود 70 تا 80 درصد صنایعی که آب زیادی مصرف می کنند نظیر پتروشیمی ها و فولادها در دشت ها ی کشور که از نظر ممنوعیت برداشت از آبخوان مناطق ممنوعه و ممنوعه بحرانی محسوب می شوند نشان از بی تدبیری توام با نیات شوم دارد که می تواند ساختار اقلیمی و زیست محیطی کشور را بر هم بزند.

در دولت سازندگی جریانی از کارشناسان و مدیران حوزه آب در راستای تمرکزگرایی و نگاه ناصواب به موضوع آب به اتخاذ سیاست های غلط، ندانم کاری و مدیریت ناصحیح بهره برداری از منابع آب دست زدند که اثار منفی و مخرب آن از گذشته تا به امروز گریبان گیر مردم خوزستان شده است.


خوزستان آزمایشگاه مدرنیته ایران

احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که خود زاده آبادان و خوزستانی است معتقد است: مسئله آب در همه کشورها به مسئله پیچیده ای مبدل شده است. در استان خوزستان به تبع از تجربیات جهانی اولین پروژه های صنعتی ، سدها و کشاورزی در مقیاس گسترده در این استان آغاز شد و خیلی از خطاهایی که در دنیا صورت گرفت در ایجاد سدها و پروژه های بزرگ کشاورزی و انتقال آب و صنعتی که در کشورهای دیگر هم بحران ایجاد کرد در ایران هم به همین ترتیب بود.

وی افزود: در دو دهه اخیر حرکتی گسترده برای برداشتن سدها آغاز شده است.در آمریکا حدود 1300سد در بیست سال گذشته برداشته شد و اجازه دادند اب ها به مسیر خود برگردند. اغلب سدها محیط زیست پایین دست را تحت الشعاع قرار می دهند.

میدری بیان داشت: وضعیت خوزستان فقط مربوط به احداث سدها نیست بلکه پروژه های صنعتی اجرا شده هم خطای دیگری است که در نقاط دیگر دنیا در مورد فولاد و پالایشگاهها و ... تجدید نظر کردند و ما دیرتر داریم به این تجربیات تلخ می رسیم. بنابراین باید در وضعیت موجود بازنگری صورت بگیرد.

وی افزود: شرایط امروز خوزستان در حوزه آب علاوه بر سیاست های کشور متاثر از سیاست های اتخاذ شده در کشورهای همسایه نیز هست. در ترکیه سدی ساخته شد که 30 میلیارد مترمکعب آب در خود ذخیره می کند یعنی 4 و نیم برابر سد کرخه در ایران و تمام رودخانه هایی که در عراق جریان داشتند و به اروند می ریختند با کاهش دبی مواجه شدند. تالاب هورالهویزه عراق به شدت خشک شده و بسیاری از ریزگردهای ایران به همین علت است.

این کارشناس اقتصادی بیان کرد: در پروژه های نفتی که در خوزستان ایجاد شده خطاهای بزرگ داشتیم. تصور بر این بوده که با ایجاد این پروژه ها بدون ملاحظات زیست محیطی می توانیم ایجاد اشتغال بکنیم. مجوزهایی هم که نشان داده می شود از سازمان محیط زیست اخذ نشده بلکه از سوی شوراهای بالادستی صادر گردیده است. که بخشی از تالاب هور اعظیم را خشک بکنند تا نفت را با هزینه کمتری استخراج کنند.

در سیل خوزستان برای اینکه پروژه های نفتی محفوظ بماند از ورود آب به خیلی از این حوزه ها جلوگیری به عمل آمد.


صنایع و کشت های آب بر دور از آب

میدری در ادامه گفت: خطاهای بزرگی هم در پروژه های انتقال آب و کشاورزی داشتیم. خیلی از پروژه های صنعتی ما باید در کنار آب ایجاد بشود. در کشورهایی که دریا دارند 60 درصد جمعیت در کنار دریا زندگی می کنند. چرا صنایع و کشت های آب بر را در استان های دور از آب مستقر می کنیم؟ چرا در نوار ساحلی جنوب کشور از سواحل مکران که رهبری دستور ویژه دادند برای توسعه این منطقه تا خرمشهر فقط ماهشهر صاحب کارخانه های بزرگ صنعتی است.

وی بیان داشت: تعداد چاههای عمیق بیش از 30 برابر شده است. دراطراف تهران پر از کارخانه های کوچک فولادی و صنعتی است. کشور ما 50 برابر کره جنوبی کارخانه فولاد دارد ولی میزان تولیدمان یک سوم است. چرا پروژه های کوچکی که مقرون به صرفه هم نیستند ایجاد می کنیم؟

البته از کنار نقش دولت و مجلس نمی توان به سادگی گذشت ولی قدرت چانه زنی استان های مرکزی ما بالاتر است.تراکم انجمن های صنفی در استان های مرکزی به لحاظ تعداد و ظرفیت ها بسیار زیاد است و با این انسجام اجتماعی اعمال فشار می کنند.


سرعت گرفتن روند مهاجرت در خوزستان

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: در خوزستان بعد از 8سال جنگ بخشی از جمعیتی که از استان رفتند و بازنگشتند. به همین خاطر بخشی از شبکه روابط اجتماعی از هم گسسته شد و این کاهش قدرت چانه زنی جمعیت شهری را به دنبال داشت. این گسست جمعیتی در حال حاضر نیز بالاترین نرخ مهاجرت را به استان خوزستان اختصاص داده است. آیا قرار است تحول از نظام اداری خوزستان که کارآمدی آن به دلیل کوچ نیروهای باتجربه و نخبه کمتر از سایر استان هاست صورت بگیرد؟

میدری افزود: افزایش ملاحظات امنیتی در استان های مرزی در شرق و غرب به دلیل ناامنی های محتمل عموما به کاهش تحرکات اقتصادی در این مناطق منجر و روند افزایش فقر نیز در این مناطق قابل مشاهده است.

خوزستان در شاخص دسترسی واحدهای کوچک در شهرکهای صنعتی به لحاظ دسترسی به آب و برق و اینترنت و ... جزو بیست استان پایین کشور است. ولی در بودجه و میزان تسهیلات بانکی جزو سه استان اول کشور است. مشکلات خوزستان با افزایش بودجه حل نمی شود. بلکه سیستم اداری این استان باید کارامد شود. وقتی نیروی کار پایدار وجود ندارد و میل به مهاجرت وجود دارد چگونه می شود سیستم را کارآمد کرد؟ نیروی کار در خوزستان به کار به عنوان موقت نگاه می کند چون هدفش در بلند مدت انتقال است.

وی بیان کرد: اگر می خواهیم روند توسعه نیافتگی مناطق مرزی را حل کنیم باید جایابی پروژه ها تغییر کند یا نمایندگان این مناطق متحد شوند و منطق این تصمیم گیری ها را تغییر بدهند.

فولاد مبارکه باید در بندرعباس احداث می شد در حالی که در اصفهان احداث شده است. استان مازندران باید قطب طیور کشور باشد چون ظرفیت اقتصادی دارد ولی در همه شهرها این کار در حال انجام است. همین داستان در پتروشیمی ها و صنعت فولاد هم وجود دارد.

اینکه از مزیت های بومی هر استان استفاده نمی کنیم و سعی داریم مزیت های مصنوعی ایجاد کنیم همین موضوع زمینه ساز توسعه نامتوازن می شود.

این اقتصاد دان بیان داشت: عدم مزیت برای اقتصاد کل کشور ایجاد می شود وقتی شما برنج را در خوزستان کشت می کنید.اقتصادی نیست مگر اینکه قیمت آب را صفر بگیرید. آب یکی از ارزشمند ترین کالاهایی است که در دست بشر است. جنگ در کل دنیا و خاورمیاه بر سر آب خواهد بود.

نمی توانیم آب را غیراقتصادی مصرف کنیم

میدری با تاکید براینکه نمی توانیم آب را غیراقتصادی مصرف کنیم گفت:کشت برنج و راه اندازی فولاد در اصفهان همان قدر اشتباه است که در خوزستان برنج بکارند و در شادگان کارخانه فولاد احداث و از آب شیرین برای تولید فولاد استفاده شود. در حالی که در عربستان آب صنایع از دریا تامین می شود.

اگر نخواهیم تالاب هورالعظیم را احیا بکنیم و مشکلات را به طور موقت درمان و به فراموشی بسپاریم مردم تصمیم به مهاجرت خواهند گرفت. دمای هوای خوزستان یک درجه افزایش پیدا کرده است شاید در فضای شهری بتوان با وسائل سرمایشی این موضوع را حل کرد ولی در بحث تولیدات کشاورزی واقعا اثرگذار است.

این کارشناس تصریح کرد: ما علاوه بر حمایت ها به یک حرکت مستمر پژوهشی و اجتماعی برای اصلاح سیاست های محیط زیست در ایران نیاز داریم. چون بعد از فروکش کردن هیجانات سیاست های غلط ادامه پیدا می کند.


هیچ مدلی توانایی پیش بینی خشکسالی و ترسالی را ندارد

دکتر مصفا دکترای آبخیزداری دانشگاه شیراز در پاسخ به این پرسش که چرا سیل سال 98 را نشانه ورود به ترسالی و کم آبی امسال را ورود به خشکسالی تعبیر می کنند بیان داشت: ما هیچ مدلی برای پیش بینی سال آینده نداریم. مدل های موجود نهایت تا یکی دو ماه را به خوبی پیش بینی می کنند. و این صحبت که چند سال آینده ترسالی داریم یا خشکسالی خارج از بحث های کارشناسی است.

وی در مورد سدسازی در کشور نیز گفت: نباید احساسی با این مسئله برخورد کنیم. سد سازی هم مثل هر صنعت دیگری معایب و مزایای خاص خود را دارد.نکته ای که وجود دارد وقتی جایی سد احداث می شود توقع برای آب ایجاد می شود. وقتی در خوزستان سد احداث می شود باید پایین دست ان کشاورزی و صنعت راه اندازی شود.

مصفا با بیان اینکه نوع بهره برداری از سدها باید فنی باشد خاطر نشان کرد: اتفاقی که در خوزستان افتاده اتکای استان به سدهاست. یعنی سالی که خشکسالی می شود و ذخائر کاهش می یابد استان دچار مشکل می شود.

منوچهر جوانمردی، دکترای تخصصی جغرافیای انسانی و شهری نیز در این مورد بیان داشت: چالش آب یکی از بزرگ ترین چالش های بشر امروز و در آینده ی نزدیک منشا تحولات مثبت و منفی خواهد بود. کشور ما در سال های اخیر با چالش خشکسالی مواجه شده است و محدودیت های منابع آب از یک سو و برداشت بی رویه و عدم مدیریت صحیح بهره برداری منابع آب از سوی دیگر باعث تضعیف این منابع حیاتی گشته است.

این استاد دانشگاه آزاد افزود: موضوع انتقال بین حوضه ای آب به همین دلیل در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است که در صدر آن ها انتقال آب بین حوضه ای کارون به دلیل واکنش های محلی و منطقه ای بیش تر مورد توجه قرار گرفته است. از آن جا که طرح آب بین حوضه ای مستقیماً مدیریت حوضه مبدا و مقصد را مورد تغییر قرار می دهد می تواند بهبود و یا تنزل شرایط اقتصادی و اجتماعی آن مناطق را در پی داشته باشد. به منظور کاهش مخاطرات این پروژه ها شناسایی جنبه ها و ابعاد مختلف آن باید بر اساس اطلاعات همه جانبه صورت بگیرد.


فلسفه انتقال فقط برپایه آب مازاد حوضه ی مبدا است

جوانمردی گفت: فلسفه طرح انتقال آب های بین حوضه ای این است که فقط آب مازاد حوضه ی مبدا منتقل شود و در آ ن حق آبه های حوضه ی مبدا در نظر گرفته شود. معیارهای یونسکو در جهت طرح های تنطیمی انتقال آب بین حوضه ای نیز باید رعایت گردد. توزیع نا همگونِ منابعِ اّب و عدمِ تناسب رشد و کانون های جمعیتی مشکلاتی را به وجود آورده است.

وی بیان داشت: انتقال آب باید از نظر اقتصاد ملی و منطقه ای مورد بررسی قرار بگیرد معیارهای اقتصادی جهت برآورد تاثیر یک پروژه ی انتقال آب بین حوضه ای باید حداقل هزینه های ممکن را داشته باشد در این خصوص لحاظ نمودن جنبه های اجتماعی و زیست محیطی وارد شده بر حوضه ی مبدا بسیار حایز اهمیت است همچنین توجه به این نکته ضروری است که ارزش آب در منطقه ی دریافت کننده یا مقصد باید بیش از ارزش آن در منطقه صادر کننده یا مبدا به اضافه هزینه های انتقال باشد.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز تاکید کرد: همچنین منافع حاصل از آبی که منطقه صادر کننده در صورت اجرای طرح انتقال در آینده از دست خواهد داد باید از منافع حاصل در منطقه ی وارد کننده ی آب کسر گردد.

اصل بعدی توجه به حق آبه های اجتماعی و زیست محیطی است؛ حق آبه های هر منطقه بستگی به سهم هر منطقه در تولید منابع ورودی هر منطقه به رودخانه دارد. رضایت منطقه ی مبدا در مورد تخصیص حق آبه های خود می تواند از طریق پرداخت قیمت آب منتقل شده برای استفاده از آن در سرمایه گذاری انجام شده در ان منطقه تامین گردد. همچنین استفاده از آب در طول مسیر انتقال جهت مصارف کشاورزی و زیر کشت بودن از منطقه مبدا می تواند راهی برای جبران حق آبه های منطقه باشد.

جوانمردی در ارتباط با حق آبه های زیست محیطی نیز گفت: لازم است که برای انتقال آب مازاد بر نیاز به خصوص منطقه ی مبدا برنامه ریزی گردد در این راستا شاخص های پایدار زیست محیطی باید به عنوان معیاری برای بررسی اثرات منفی انتقال آب در نظر گرفته شود. مشخص نمودن حق آبه ها برای منطقه مبدا و پایین دست می تواند در کاهش اثرات اجتماعی این طرح موثر باشد.


پتانسیل انتقال آب کارون دز و کرخه چه قدر است؟

دکتر علی عصاره، استاد دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز نیز در رابطه با تنش آبی خوزستان گفت: ما باید به عنوان جامعه ی دانشگاهی خارج از قومیت گرایی و تعصب به مطالبه گری در زمینه ی انتقال آب بپردازیم. تا زمانی که دیدگاه ما مدیریت بحران است وضع ما همین است. ما باید مدیریت ریسک را جانشین مدیریت بحران کنیم از ما اساتید نخواهید یک روزه چنین مسایل حادی را حل کنیم.

وی تصریح کرد: زمانی که می آمدیم پشت در اتاق تان می ماندیم و ساعت ها ما را به داخل اتاق راه نمی دادید آن موقع زمان حل مشکل بود نه الان. تمام آماری که ارایه می شود ما را یاد صحبت عمرو عاص می اندازد که می گفت همه چیز را بندازید گردنِ خدا. با این فرمان پیش برویم نیاز به دشمن نداریم. جنگِ آب جنگِ واقعی آینده ماست.

این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز ادامه داد: ما زمانی می توانیم راه کار بدهیم که به این سوال جواب دهیم: پتانسیل انتقال آب کارون دز و کرخه اصلاً چه قدر است؟ من به عنوان متخصص آب نمی دانم چه قدر است. چرا نمی گذارند در این زمینه تحقیق کنیم؟ چرا بودجه ای برای تحقیق درباره این قضیه نمی گذارند؟ نیازِ واقعی استان ما چه قدر است؟ نیاز وقعی فقط بحث کشاورزی نیست بحث هورها، شرب، دام پروری و .. را هم شامل می شود.

عصاره گفت: ما تحقیقات فراوانی انجام دادیم؛ پیش از بروز این بُحران تحقیقات جامعی داشتیم. در سال 98 که پُرآب ترین سال بوده ما درباره جمع آوری آب از سطح پشت بام های اهواز تحقیق کردیم؛ چرا چند سال است که این طرح در شهرداری خوابیده است؟ چرا دنبال زیاد کردن فاضلاب ها هستند؟ آب پشت بام ها باید خارج از آب فاضلاب جمع آوری شود و می تواند آب فضای سبز را تامین کند یا مصارف دیگر. امروز دنیا دارد روی این طرح ها کار می کند. چرا بودجه ی تحقیقاتی استان هیچ وقت خرج نمی شود؟ فساد بی داد می کند.


طرح 550 هزار هکتاری بدون آب چه معنایی دارد؟

وی بیان کرد: چرا الگوی بهینه ی کشت در ترسالی و خشکسالی تهیه نمی شود؟ ما نمی توانیم با داده های هوا اقلیمی ایستگاه فرودگاهِ اهواز نیاز آبی زمین های کشاورزی را محاسبه کنیم. محاسبات ما ایراد دارد چرا جامعه ی علمی هیچ وقت مشاور نیست؟ کدام یک از ما اساتید مشاور یکی از این مسیولین بوده ایم؟ کجا از ما مشورت خواستند؟ دانشجو از ما می پرسد این دستورالعمل هایی که به ما آموزش می دهید را چرا در جامعه پیاده سازی نمی کنید؟ ما چه جوابی باید بدهیم؟ ظرفیتِ کشت و کار استان ما بر اساس آب موجود چه قدر است؟ ما اطلاعات و آمار نداریم.

این استاد دانشگاه گفت: مقام معظم رهبری فرمود خوزستان دشت های حاصل خیزی دارد باید این محققین را دعوت می کردند تا ببینند چه مقدار از این دشت ها را می توان زیر کِشت بُرد؟ الان این همه بودجه کشوری خرج طرح 550 هزار هکتاری شده اما آب نداریم. وقتی بسیاری از کشورها حاضر خرید محصولات کشاورزی از ما نیستند شاید نیاز نباشد این همه آب را هدر دهیم که الان مشکلات دیگری داشته باشیم.

عصاره تاکید کرد: امروز راندمان آبیاری ما بسیار پایین است و تولیدات محصولات ما در هکتار به شدت کاهش یافته. شاید اگر کم تر می کاشتیم این قدر دغدغه ی معیشت مردم را نداشتیم. چرا در گرم ترین نقطه ی دنیا هنوز داریم از برقِ تولیدی از آب استفاده می کنیم و بر آن تکیه می کنیم؟ این همه روش های دیگر در دنیا برای تولید برق وجود دارد ولی ما از این روش استفاده می کنیم. در مورد انتقال آب کارون ما هم در بحث کشاورزی ضرر کردیم و هم در بحث تولید برق.

وی بیان داشت: ما که جایی نمی توانیم صحبت کنیم اما امیدواریم یک بار مسیولین به تمام این پرسش ها پاسخ دهند تا ما هم برای نسل فردا جوابی داشته باشیم.


کی بود کی بود؟ ما نبودیم

اظهارات یکی از همین مسئولین که بخش قابل توجهی از طرح های انتقال آب در زمان ایشان اجرایی شده نیز در نوع خود جالب است. این وزیر نیروی دولت هفتم و هشتم مدعی است بیشترین خدمات را در زمان وزارت خود کرده و اگر اینها نبود الآن اصلا خوزستان قابل سکونت نبود.

حبیب الله بیطرف معتقد اشت: مشکل امسال که عده ای می خواهند گردن دیگری بیندازند بحث «خشکسالی» است. بارندگی امسال 52 درصد کمتر از سال گذشته و 40 درصد کمتر از متوسط بارندگی سال های گذشته است. یعنی آورد کارون بزرگ که 24 میلیارد متر مکعب در سال است، امسال حدود 14 میلیارد متر مکعب بوده و 10 میلیارد متر مکعب آب کمتری به خوزستان آمده و این امر مهمی است که اگر تا الآن هم اداره شده ناشی از ذخایر سدّها بوده است.

وی در خصوص انتقال آب از سرچشمه ها به فلات مرکزی ایران نیز می گوید: برای نیاز شُرب و تا حدودی صنایع، در برنامه ریزی های بلند مدت کشور انتقال آب حوضه به حوضه مطرح هست و این نه تنها در جنوب ایران بلکه در خیلی از مناطق شمالی و شرقی انجام گرفته و پروژه های انتقال آب گسترده ای در ایران اجرا شده است. انتقال آب از زرینه رود به تبریز، از چاه نیمه به زاهدان، از سدّ دوستی به مشهد با 300 کیلومتر طول لوله و از سدّ کوثر در استان کهگیلویه و بویراحمد به همه شهرهای مسیر از بهبهان تا بندر لنگه در هرمزگان با 760 کیلومتر لوله از جمله این طرح ها است.


محاسبات صد درصد اشتباه

مهدی قمشی استاد دانشگاه شهید چمران اهواز در پاسخ به دفاعیات حبیب الله بیطرف از طرح های انتقال بین حوضه ای آب بیان داشت: محاسبات حبیب الله بیطرف صد در صد اشتباه است. آورد متوسط بلند مدت کارون بزرگ ۱۹.۵ میلیارد مترمکعب در سال است یعنی زیر ۲۰ میلیارد بنابراین آورد متوسط ۲۴ میلیارد صد در صد اشتباه است.

وی افزود: در ۱۵ سال گذشته این آورد متوسط به دلایل مختلف مثل استفاده در استان های بالادست استان خوزستان و تغییر اقلیم که در محاسبات ایشان نیامده به ۱۴.۵ میلیارد تقلیل یافته است.

این کارشناس حوزه آب بیان داشت: در هیچ جای دنیا برنامه ریزی منابع آب براساس متوسط آورد سالیانه انجام نمی شود و مبنای محاسبه از نظر علمی احتمال وقوع ۸۰ درصد یا ۴۰ درصد آورد است. بزرگترین اشتباه همین است که با متوسط آورد برنامه ریزی انجام شود.

قمشی گفت: در حال حاضر جمع انتقال هایی که سالیانه از سر شاخه های کارون به خارج حوضه انجام می شود یک میلیارد و دویست هشتاد میلیون منر مکعب است.


خطر انتقال آب باید در زمان خشک سالی استخراج شود

نه سال نرمال

وی تاکید کرد: در زمان آقای مهندس بی طرف علاوه بر انتقال های گذشته انتقال آب بهشت آباد با یک میلیارد متر مکعب در سال بصورت غیر رسمی شروع شد. حال اگر در آن زمان به اجرا نرفت معنی آن این نیست که آقای مهندس بی طرف بی تقصیر است.

این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: مقایسه خطر انتقال ها باید در زمان خشک سالی ها استخراج شود نه سال نرمال. زیرا در همین سال هاست که انتقالها از بالادست به همان اندازه برنامه ریزی شده انجام می شوند و فشار خشک سالی بصورت مضاعف به پایین دست ترین نقطه یعنی خوزستان منتقل خواهد شد.

عبدالنبی کوثریان عضو هیات علمی گروه برق دانشگاه شهید چمران اهواز در گفتگویی با روزنامه کیهان بیان کرد: باید بررسی کرد که واقعا میزان ورودی آب خوزستان بیش از نیازهای استان است و موضوع هدر رفت آب صحت دارد.

وی افزود: قطعاً این گونه نیست ما در خوزستان نه تنها آب اضافی نداریم بلکه در صورت به کارگیری ظرفیت‌های کشاورزی و تمامی قابلیت های استان آب کم خواهیم آورد. بحث‌هایی مطرح شده که این فرضیه را به طور کلی رد می‌کند با استناد به آمار و ارقام ارائه شده از سوی وزارت نیرو میزان متوسط آب ورودی به استان خوزستان در ۴۲ سال اخیر منتهی به سال ۸۲ به میزان ۳۲ میلیارد مترمکعب بوده است که وزارت نیرو بر بر اساس این آمار مدعی است که آب در خوزستان اضافی است.

عضو انجمن پاسداری از رودخانه‌های خوزستان ادامه داد: اما وقتی در نمودار ها خط میانگین را رسم می کنیم می‌بینیم که بیش از نیمی از سال‌ها خوزستان زیر حد نصاب قرار دارد. به عبارت دیگر اگر ما با توجه به نیاز به آب برای طرح‌های عمرانی صنعتی کشاورزی شیلات و سایر مصارف برنامه‌ریزی داشته باشیم به ازای هر یک سال آبدهی به طرح‌ها به مدت بیش از یک سال قادر به تامین آب مورد نیاز آنها نیستیم و با توجه به آمار استاندارد که بر اساس آن به ازای هر چهار سال طراحی یک سال خشکسالی در نظر گرفته می شود فرضیه ازدیاد را در خوزستان کلاً منتفی میکند.

کوثریان تصریح کرد: لازم است بگویم بر اساس پژوهش‌های انجام شده توسط کارشناسان و متخصصان امر دو سناریو در فرضیه ازدیاد آب رودخانه های خوزستان طراحی شده است سناریوی اول این وضعیت را مطرح می‌کند اگر کل ظرفیت ها و قابلیت های کشاورزی خوزستان را فعال کنیم مقدار آب لازم مورد نیاز برای اجرای این طرح ها ۴۶ میلیارد متر مکعب است که به این صورت میزان متوسط آب ورودی به استان حدود ۱۴ میلیارد مترمکعب کمتر از میزان آب مورد نیاز است با این شرایط موضوع اضافه بودن آب کاملاً رد می‌شود در سناریوی دوم فرض را بر این می‌گیریم که اگر فقط طرح‌های مصوب و مطالعه شده مربوط به استان اجرا کنیم طبق آمار به ۳۸ میلیارد متر مکعب آب برای تغذیه در حال نیازمندیم که در این شرایط با استناد به آمار وزارت نیرو حدود ۵ میلیارد مترمکعب آب کم می آوریم.

وی افزود: از میان تمام طرح های استان طرح اصلی و اساسی و امید بخش مردم خوزستان که آینده روشن برای استان ترسیم می کرد بحث طرح ۸۰۰ هزار هکتاری تحت عنوان طرح احیا و توسعه کشاورزی خوزستان موسوم به طرح مقام معظم رهبری بود که در سال ۷۵ مصوب شد که البته متاسفانه طرح به ۵۵۰ هزار هکتار تقلیل یافت که در صورت اجرا کشور را به سوی پیشرفت و خود اتکایی در زمینه های مختلف هدایت می‌کرد طرحی که می تواند منطقه را دگرگون کند و کشور از بسیاری از جنبه های خودکفایی برساند.

کوثریان گفت: مسئله ای که در استان خوزستان وجود دارد و ما از آن رنج می‌بریم این است که بیش از ۸۰ درصد منابع آبی خوزستان سطحی است و روی زمین قرار دارد و شاید همین موضوع عامل تحریک برخی ها باشد در صورتی که بیشترین حجم منابع آب مناطق دیگر در زیر زمین پنهان است و با این شرایط اگر آبهای رودخانه های ما را ببرند دیگر منبع زیرزمینی نداریم که آب مورد نیاز خود را از آن تامین کنیم بنابراین با توجه به شرایط آب و هوایی استان خوزستان که یک منطقه گرم و کم آب است لطمات زیادی به ظرفیت های آبی وارد خواهد شد و مشکلاتی به دنبال خواهد داشت که خسارات و صدمات جبران ناپذیری را در پی دارد.

وی در خصوص چگونگی انتقال آب شرب گفت: با اتخاذ تدابیر کارشناسانه نه تنها مشکل بی آبی یا کم آبی مناطق مذکور مرتفع می گردد بلکه به رفع معضل بیکاری و ایجاد اشتغال زایی کمک می شود با به کار گیری از صنعت های بسته بندی آب تصفیه شده و بهداشتی ها در حوزه نقدینگی و جذب سرمایه توسعه قابل توجهی به وجود خواهد آمد.

نکته جالب این است که نکات مطرح شده از سوی دکتر کوثریان مربوط به مصاحبه ای است که ایشان سال ۸۴ با روزنامه کیهان داشته اند و بسیاری از نکات را به صورت دقیق با آمار و ارقام کارشناسی بررسی کرده اند و بر اساس اظهار نظر ایشان شرایط فعلی کاملا قابل پیش بینی بود که متاسفانه امروز به وقوع پیوسته است.


مرگ گاومیش ها داغی بر دل دامداران

شبنم قنواتی زاده، مدیر انجمن دیده‌بان حامیان جلگه سبز خوزستان گفت: ماجرای تنش آبی خوزستان از قطع شدن آب از مبدا رودخانه کرخه یعنی سد کرخه شروع شد. این قطع جریان با توجه به دمای بالای هوا سطح تبخیر بالای هورالعظیم با خطر جدی مواجه کرد. چون مقصد نهایی کرخه تالاب هورالعظیم است. علی رغم هشدارهایی که توسط فعالان محیط زیست داده شد اقدام درخور و قابل توجهی صورت نگرفت و تا اینکه آرام آرام صدای فاجعه بلند شد.رسانه ها بازدیدهایی میدانی خود را از منطقه و سدهای کرخه و دز شروع کردند. زیست مندان و آبزیان زیادی تلف شدند. در حاشیه تالاب بسیاری از اهالی معیشتشان بر پایه دامداری است.

دام های منطقه گاومیش هستند که دام نسبتا عظیم اجثه ای است و به دلیل طبع گرم نیاز به خنک سازی بدن دارند روزها به دلیل شدت گرما به رودها و آب ها پناه می برند. با قطع شدن جریان آب این دام ها متاسفانه با مشکل مواجه شدند. اولین دامی که از دست رفت در حال بازگشت به خاطر کاهش سطح آب در گل گیر می کند و می میرد و صاحب دام روز بعد متوجه مرگ این حیوان می شود. زیرا این احشام بدون چوپان به صورت غریزی به سمت آب می روند و شب هنگام به طویله بر می گردند.

به دنبال آن دامداران شاهد سقط جنین های متعدد بودند به دلیل حرارت بالای بدن جنین میمرد و از بین می رفت و این مسائل آسیب جدی به معیشت مردم محلی که بخشی از ممر درآمدشان از این حیوانات بود وارد کرد. البته سال های قبل که کشاورزی هم کمک درآمدی برای اهالی بود خیلی مسئله ساز نشد اما با ممنوعیت کشت اعمال شده مشکلات بر روی هم تل انبار شد.

قنواتی با دیدگاه های محیط زیستی به موضوع نگریسته و بیان می دارد: کنترل سیلاب و حق آبه برای تالاب های پایین دست حرف های اشتباهی هستند زیرا تالاب ها با سیلاب سیراب می شوند. برای جلگه اثربخش هستند و سبب حاصل خیزی خاک می شود. ما به عنوان انسان هایی که در این زیست بوم زندگی می کنیم نباید در بسترهای سیلابی رودخانه ها ساخت و ساز کنیم. به حریم و بستر رودخانه ها احترام بگذاریم.

مانع مصنوعی در برابر جریان طبیعی رودخانه و تاثیر آن بر بالا دست و پایین دست همواره مورد انتقاد فعالان محیط زیست بوده و هست.

از دیگر مخاطرات سدها که در آینده جدی تر از امروز خواهد بود دریاچه های پشت سدهاست.60 تا 70 کیلومتر وسعت هر یک از این دریاچه هاست که به دلیل توقف آب و تبخیر از سطح به صورت گسترده اثرات گلخانه ای خاص خود را بر روی اقلیم های بالادست و به دنبال آن پایین دست دارد.

این دوستدار محیط زیست تاکید می کند: اهمیت تالاب هورالعظیم به اندازه جنگل های آمازون برای کره زمین اهمیت دارد. توده های بارشی مدیترانه پس از بارش بر کشورهای سوریه و عراق و ...در دو نقطه مجدد شارژ می شوند یکی از این نقاط سطح تبخیری هورالعظیم هست. وقتی تالاب خشک می شود این توده ها دیگر نمی توانند از این محدوده عبور کنند و در قله های زاگرس بارش داشته باشند.و عامل تضمین جریان رودخانه های پایین دست جلگه ی جنوبی باشند. یعنی خشکی تالاب هورالعظیم زمینه ساز خشکی رودخانه های ماست.

خوزستان طی بیست سال گذشته چطور تحت تاثیر سدسازی قرار گرفت؟

قنواتی بیان کرد: هر چه سدها کمتر بود بهتر بود. حبس آب پشت سدها 3هزار میلی متر در طول یکسال تبخیر را داریم. که به اندازه یک رودخانه است که می تواند پایین دست را تغذیه کند.

سدسازی، انتقال آب، توسعه نیشکر واستخراج نفت به ترتیب حیات جلگه خوزستان را تحت تاثیر قرار می دهد.

یک خوزستانی حتی در مرکز استان مثل اهواز برای اینکه از آب لوله کشی برخوردار شود نیاز به پمپ آب، مخزن چند ده لیتری و دستگاه تصفیه خانگی باید داشته باشد. هم فشار آب پایین است هم کیفیت آن بسیار کم است. در حالی که این وظیفه ی حکومت است.


ریزگردها مهمان نامیمون خوزستان

کم آبی نه تنها عطش و خشکی را به دنبال داشت بلکه با کم شدن آب های جاری در خوزستان به تدریج از ابتدای دهه ی هشتاد خوزستان به استقبال مهمان جدیدی به نام ریزگرد رفت. قسمت های زیادی از تالاب ها خشک شد. بسیاری از مردم ساکن در اطراف تالاب ها نظر به از بین رفتن راه های امرار معاششان به اطراف شهرهای بزرگ کوچ کردند.

شبنم قنواتی یکی از علل شکل گیری کانون های ریزگرد را خشک کردن تالاب ها دانست و افزود: هور العظیم یکی از 7 کانون ریزگرد خوزستان است. سال 95 قطع گسترده برق را به دلیل ریزگردها داشتیم. ذرات بسیار درشت که آسمان شهرها را قرمز می کرد همه مربوط به کانون های داخلی بودند. که به شدت به سلامت مردم آسیب می زنند. عناصر آلاینده حبس شده در کف تالاب مخلوط با خاک بر سر و صوررت مردم می بارید. به طوری که 26 هزار نفر مراجعه به بیمارستان ها را داشتیم که آلاینده های صنایع هم بر آن افزوده می شد.


تالاب مرده احیا نمی شود

یک کارشناس علوم دریایی به خبرنگار رسانه جنوب گفت: شاید در نگاه عوام اینگونه به نظر برسد که تالاب خشکیده را می شود با ورود آب پر کرد .اما تالاب مرده با آب احیا نمی شود.

وی در حالی که با بغض سخن می گفت افزود: در تالاب ها اکوسیستم هایی وجود دارد که در فقدان آب از بین می روند. گیاهان آبزی، ماهیان کوچک و پلنکتون ها با خشکیده شدن تالاب به طور کامل از بین می روند. و بازگرداندن آب هم دیگر فایده ای ندارد. چون این ها دیگر زنده نمی شوند. و این یک فاجعه زیست محیطی است.

نخلستان های خشکیده

کم آبی علاوه بر تاثیر مستقیم بر زندگی بومیان اطراف آبگیرهای خوزستان اعم از رودخانه و نهر و تالاب، بر حیات جانداران و دام های منطقه و حتی نخل ها اثرات مخرب و زیان باری داشت.

بیشتر نخلستان ها و زمین های زراعت شهرهای شادگان، آبادان و خرمشهر نابود شدند و کشاورزان دست از کشت فصلی کشیدند. در شادگان آب کمی به برخی نخلستان ها می رسید و میلیون ها نخل نابود شدند. در آبادان و خرمشهر نظر به کم شدن دبی رودخانه ، آب دریا به به رودخانه نفوذ کرد و به نخلستان ها و مزارع رسید و قسمت بسیار زیادی از آن ها را نابود کرد.

انتقال بین حوضه ای آب یک سیاست اشتباه است که سرزمینهای آباد را به سرزمین های سوخته مبدل می کند و ترکیب جمعیتی آن سرزمینها را بر هم می زند. همان سیاستی که وزارت نیرو پس از انقلاب همواره آنرا به نفع استان های مرکزی تعقیب کرده است.

مقصرترین افراد در این جریان وزرای نیرو در ادوار مختلف هستند. وزارت نیرو تنها وزارتخانه تخصصی است. این وزرا باید پاسخگو باشند که چرا بجای دست درازی به حقابه استانهای دیگر از طریق انتقال آب ، از آب خلیج فارس و دریای عمان برای تامین اب مورد نیاز استانهای یزد و کرمان و سایر استانهای جنوبی کشور استفاده نکرده اند؟ همان کاری که کشورهای حاشیه خلیج فارس بطور گسترده انجام داده اند و همه رونق و توسعه اقتصادی خود را مدیون شیرین سازی اب خلیج فارس هستند.‌ در حالی که مردم ما در کنار ساحل طولانی خلیج فارس و دریای عمان از بی آبی رنج می برند‌‌.

فاصله تونل کوهرنگ تا یزد و فاصله بندر عباس تا کرمان هر کدام تقریبا ۵۰۰ کیلومتر و فاصله یزد تا کرمان هم حدود ۳۷۰ کیلومتر است. بجای آنکه از سرچشمه های کارون و زاینده رود و از طریق تونل کوهرنگ برای یزد و کرمان آب ببرند می توانستند با زدن آب شیرین کن از بندرعباس برای یزد و کرمان و سایر شهرهای حاشیه کویر آب ببرند.‌ فاصله هر دو مسیر یکسان است. با این تفاوت که مسیر کوهرنگ از دل کوه می گذرد و مسیر بندرعباس از دل کویر.

به این طریق هم سه استان خوزستان و اصفهان و فارس دچار بحران کمبود منابع آب و نابودی محیط زیست نمی شدند و هم آب یزد و کرمان و حاشیه کویر تامین می شد.

کل جمعیت ساکن نوار ساحلی ۲۰۰۰ کیلومتری کشور ما در جنوب کشور از خرمشهر تا بندر گواتر حدود ۳ میلیون نفر است در حالیکه با شیرین سازی آب دریا می توان حداقل ۳۰ میلیون نفر را در این نوار ساحلی طولانی اسکان داد و این منطقه را به قطب صنعتی و کشاورزی و جمعیتی کشور تبدیل کرد.

البته که وزرای برنامه و بودجه هم مقصر و مسئول هستند و باید پاسخگو باشند که چرا در برنامه های توسعه کشور برای تامین زیر ساختهای توسعه کشور که آب اساس و محور ان است هیچ طرح و برنامه ایی برای شیرین سازی اب پیش بینی نکردند.

ماهنامه رسانه‌ جنوب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید