از روزنامه ایران به قلم شهره طاعتی مددکار اجتماعی
در نگاه کلی و اولیه مددکاری اجتماعی حرفه ای است زیبا و دلنشین ولی در نهایت سختی و مشقت. مددکاری اجتماعی شغلی است چند وجهی مبتنی بر مهارت، دانش، عشق، همدلی، توانمندی و تخصص. هر کدام از این واژگان درون خود دنیایی از مفاهیم و عملکردها را نهفته اند ولی در مددکاری اجتماعی همگی به ترتیب و نظم تخصصی در کنار هم قرار دارند.
هر یک از این مفاهیم اگر در عملکرد کاری یک مددکار اجتماعی کمرنگ باشد یا وجود نداشته باشد همیشه جای خالی او نه تنها حس می شود بلکه فرایند مددکاری که آن مددکار برای هر مراجع ترسیم نماید همیشه با حفره ای عمیق و نتایجی جبران ناپذیر همراه خواهد بود.مددکاران اجتماعی باید در زمینه های مختلف علمی و مهارتی دارای دانش نسبی و اولیه باشند.
در واقع بهتر است بگوییم که آنها باید از آگاهی اجتماعی، محیطی، سیاسی، فرهنگی جامعه که در آن زندگی می کنند برخوردار باشند، نمی شود که مددکاری برای پیگیری مثلا پرونده حضانت مددجو اقدام کند ولی اطلاعات اولیه راجع به قوانین حضانت مادر و پدر، حکم رشد و غیره نداشته باشد یا حتی نداند که این پرونده به کدام شعبه و اداره مربوط می شود.
این ویژگی شغلی مددکاری اجتماعی باعث می شود که هر کسی که وارد این رشته و شغل می گردد در جهت افزایش علم و دانش خود تلاش نماید.
یکی دیگر از ویژگی های شغلی مددکاری اجتماعی که با فرد مددکار رابطه مستقیم دارد توانمندی های فردی و شخصیت فرد است که باید در درون خود داشته باشد و در حین کار در این رشته آنها را تقویت نماید. مانند تخصص، اقتدار همراه با ملایمت، مهربانی همراه با منطق، ایستادگی در مقابل مسائل و مشکلات پیش رو برای انجام کار. اینها تعدادی از مهارت های فردی و اخلاقی مددکار اجتماعی است که باید با علم اندوزی و تمرین مداوم آنها را درون خود نهادینه نمایند.
مددکار اجتماعی باید توانایی و مهارت های لازم برای خوب دیدن وخوب شنیدن، درست تجزیه و تحلیل کردن، بموقع و موثر اقدام کردن و پیگیری های مناسب را کسب و تقویت نماید و در تمام طول دوران زندگی شغلی و در جهت توان افزایی و بهبود کیفیت زندگی خود و مراجعانش از آنها استفاده کند.
از موضوعات عنوان شده در حد سرفصل و طرح موضوع که بگذریم، همکاران گرامی خود از سختی های این شغل بخصوص در کشورمان آگاه هستند زیرا این رشته با وجود حضور بیش از نیم قرن در ایران هنوز راه زیادی در پیش دارد که به شکل استانداردهای جهانی اجرا شود. روحیات افراد شاغل در این حرفه در کشورمان نیز به سبب گره خوردن با فرهنگ و عرف جامعه و طایفه و شهر بیشتر به سمت مددکاری سنتی گرایش دارد تا مددکاری اجتماعی پیشرفته و جهانی ازسوی دیگر مددکاران اجتماعی به دلیل نداشتن متولی و صنف مشخص از پشتوانه حمایت هایی همچون مالی، اجتماعی و حقوقی برخوردار نیستند
همچنین نقص در قوانین اجرایی کشور برای مددجویان دست مددکار را برای پیشبرد اهداف پرونده هایش تا حدود زیادی بسته است به عنوان مثال مددکار اجتماعی را فرض کنید که در خیابان یا در همسایگی خود شاهد آزار لفظی یا ضرب و جرح جسمی کودکی ، زنی یا سالمندی است او امکان مداخله قانونی و دور کردن فرد مورد خشونت قرار گرفته را ندارد و در این گونه موارد تنها کاری که می تواند انجام دهد، اطلاع به اورژانس اجتماعی است که با شرح موضوع اگر به تشخیص آنها شدت نداشته باشد مداخله ای از سوی آنها نیز صورت نمی گیرد؛ ولی در مددکاری حرفه ای کشورهای توسعه یافته، مددکار اجتماعی هر زمان تشخیص دهد که خشونتی در حال وقوع است این امکان قانونی را داراست که فرد مورد خشونت را نزد خود نگه داشته و بلافاصله و به صورت مستقیم و مستقل مراجع قانونی مانند دادستان را باخبر نماید و آن مرجع قانونی نیز با اقدامات موثر و زودهنگام از وقوع جرمی بالاتر جلوگیری می کند.
نداشتن موارد حمایتی از این دست و همزمان با آنها حرفه ای نبودن بعضی از همکاران مددکار در سازمان ها و ادارات و موسسات همگی خدشه بر پیکر این شغل وارد کرده است. در این بین است که مهارت تاب آوری در مددکاران اجتماعی حرفه ای نقش بسیار بسزایی بر عملکرد شغلی آنها و زندگی شخصی و روانشان ایفا می کند.
تاب آوری یک ویژگی اکتسابی و آموختنی است که فرد می تواند آن را بیاموزد و از آن به عنوان مهارت های تخصصی رفتاری در موقعیت های شغلی مختلف استفاده نماید به گونه ای که می توان تاب آوری را نوعی افزایش ظرفیت جهت پذیرش مسائل مختلف در موقعیت های مختلف دانست که این ویژگی برای مددکاران اجتماعی بسیار کاربردی و ضروری است زیرا در مواجهه با مسائل و موانع شغلی و همچنین مسائل موجود در زندگی مددجویانشان باید ظرفیت پذیرش و مهارت تشخیص درست و تجزیه و تحلیل و یافتن راهکارهای مناسب با کمک خود مددجو در همان موقعیت بحرانی را داشته باشند، در غیر این صورت فرسودگی شغلی گریبانگیر مددکار اجتماعی می گردد و در مقابل مشکلات شغلی خود و مددجویان آسیب پذیر شده و حتی می تواند آسیب جدی به آنها نیز وارد نماید.